مقالۀ ششم در بیان و شرح جنود عقل و جهل از بعض وجوه، که مقصود از تحریر این رساله است، نه از جمیع وجوه

فصل اول در معنی زهد و رغبت است

‏زهد به حسب لغت عبارت است از ترک شی ء و اعراض از آن و بی میلی و‏‎ ‎‏بی رغبتی به آن، و به معنی قلیل شمردن و حقیر شمردن نیز آمده؛ ‏یقال: «زهد ـ‎ ‎بحرکات العین ـ زُهداً و زَهادة فی الشیء و عنه: ای رغب عنه و ترکه، و‎ ‎فلان یزدهد عطاء فُلان: ای یعدّه زهیداً قلیلاً، و الزُّهد و الزَّهادة: الاعراض‎ ‎عن الشیء احتقاراً له، من قولهم: شیء زهید؛ ای قلیل».‎[1]‎

نویسنده گوید ‏که زهد اصطلاحی اگر عبارت باشد از ترک دنیا برای رسیدن‏‎ ‎‏به آخرت، از اعمال جوارحی محسوب است، و اگر عبارت باشد از بی رغبتی و‏‎ ‎‏بی میلی به دنیا ـ که ملازم باشد با ترک آن ـ ، از اعمال جوانحی محسوب شود. و‏

کتابشرح حدیث جنود عقل و جهلصفحه 293
‏محتمل است، ترک از روی بی رغبتی باشد یا بی رغبتی و بی میلی مطلق باشد.‏‎ ‎‏پس معلوم شد که چهار احتمال می رود:‏

‏اوّل آن که زهد عبارت باشد از بی رغبتی به دنیا مطلقاً، چه اعراض کند عملاً‏‎ ‎‏یا نکند.‏

‏دوّم آن که ترک دنیا باشد عملاً، چه بی رغبت باشد یا نباشد.‏

‏سوم آن که بی میلی ملازم با ترک باشد.‏

‏چهارم آن که ترک از روی بی رغبتی باشد.‏

‏و شاید احتمال سوم در بین این احتمالات ارجح باشد، و بعد از آن احتمال‏‎ ‎‏چهارم ارجح است، و پس از آن احتمال اوّل. و اما احتمال دوم بعید است؛ زیرا‏‎ ‎‏که به حسب نصّ اهل لغت، زهد خلاف رغبت است‏‎[2]‎‏، چنانچه در این روایت‏‎ ‎‏شریفه هم آن را همان طور معنی فرموده است. و شک نیست که رغبت در شی ء‏‎ ‎‏عبارت از میل نفسانی است؛ نه عمل خارجی. گرچه رغبت ملازم با عمل نیست،‏‎ ‎‏لکن نوعاً از رغبت نیز عمل حاصل شود. از این جهت می توان گفت که زهد نیز‏‎ ‎‏عبارت از بی رغبتی و بی میلی است که نوعاً با ترک و اعراض مقارن باشد، گرچه‏‎ ‎‏ملازم نباشد؛ و این احتمال پنجم است در معنی زهد.‏

بالجمله، ‏در معنی زهد بی رغبتی و بی میلی که از صفات نفسانیّه است،‏‎ ‎‏ماخوذ است.‏

‎ ‎

کتابشرح حدیث جنود عقل و جهلصفحه 294

  • )) صحاح اللُّغة، جوهری، ج 2، ص 481؛ لسان العرب، ابن منظور، ج 6، ص 97.
  • )) القاموس المحیط، فیروزآبادی، ج 1، ص 309.