مقالۀ ششم در بیان و شرح جنود عقل و جهل از بعض وجوه، که مقصود از تحریر این رساله است، نه از جمیع وجوه

فصل پنجم در بیان آنکه «زهد» از فطریات و لوازم فطرت مخموره است، و «رغبت» از لوازم احتجاب فطرت است

‏پیش از این معلوم شد که انسان به فطرت الهیّه که تمام عائله بشری بر آن‏‎ ‎‏مفطور و مخلوقند، دارای دو فطرت اصلیّه و فرعیّه است که شاید جمیع فطریات‏‎ ‎‏به این دو رجوع کند:‏

اوّل‏ فطرت عشق به کمال مطلق که آن فطرت اصلیّۀ استقلالیّه است. و ‏دوّم‎ ‎‏فطرت تنفر از نقص که آن فطرت فرعیّه است.‏

‏و چون حق ـ جلّ مجده ـ انسان را برای خود مخلوق فرموده، چنانچه در‏‎ ‎‏حدیث قدسی است: ‏«یابنَ آدَمَ خَلَقتُ الاشیاءَ لِاجلِکَ وَ خَلَقتُکَ لِاجلِی»‎[1]‎‏، و‏‎ ‎

کتابشرح حدیث جنود عقل و جهلصفحه 302
‏در ‏‏قرآن ‏‏شریف و احادیث شریفه به این معنی اشارت بسیار است‏‎[2]‎‏، از این‏‎ ‎‏جهت در جعل الهی تکوینی، او را مفطور به این دو فطرت فرموده که با یکی از‏‎ ‎‏ماسوی منقطع و به دیگری به جمال جمیل واصل گردد. و تمام فطریات که در‏‎ ‎‏انسان است، راجع به این دو فطرت و از شعب آنهاست. و نظام احکام شریعت‏‎ ‎‏مطهّرۀ الهیّه مطلقاً بر طبق همین نقشۀ فطرت است.‏

‏پس زهد که عبارت از تنفر از نقص است و اعراض از غیر حق، به فطرت‏‎ ‎‏مخمورۀ مفطوره راجع است، و از احکام فرعیّۀ فطرت اللّه است. چنانچه رغبت‏‎ ‎‏به غیر حق ـ هر چه باشد ـ به واسطۀ احتجاب فطرت است؛ زیرا که فطرت پس از‏‎ ‎‏احتجاب به حُجب طبیعت مثلاً، محبوب خود را اشتباهاً در شعبه ای از شعبه های‏‎ ‎‏طبیعت گمان کند، و علاقۀ محبّت خود را به آن پیوند نماید، و دلبستگی به آن‏‎ ‎‏پیدا کند، پس از جمال جمیل بازماند و از لقاء اللّه محروم و محجوب شود.‏

‏پس زهد حقیقی، از بزرگترین جنود عقل و رحمان است که انسان به واسطۀ‏‎ ‎‏آن پرواز به عالم قدس و طهارت کند، و رخت از عالم به کلّی بربندد، و کمال‏‎ ‎‏انقطاع الی اللّه برای او حاصل شود. چنانچه رغبت به دنیا و زخارف آن و توجّه‏

‏و محبّت به زینتهای آن بزرگترین جند ابلیس و جهل است، و از دقیقترین‏‎ ‎‏دامهای نفس است که به واسطۀ آن انسان به دام بلا مبتلا و از راه هدایت و رشد‏‎ ‎‏گمراه و از وصول به نتیجه انسانیّت و برخورداری از ثمرۀ شجرۀ ولایت، محروم‏‎ ‎‏و محجوب شود.‏

‏و چون انسان این مطلب را دریافت و با عین انصاف و چشم بصیرت به اول‏‎ ‎‏و آخر امر خود نظر کرد، بر خود حتم و لازم شمارد که حتی الامکان این خار‏‎ ‎

کتابشرح حدیث جنود عقل و جهلصفحه 303
‏طریق ‏‏[‏‏را‏‏]‏‏ که اسم آن محبّت و رغبت به دنیا و مال و منال آن است از سر راه‏‎ ‎‏سلوک خود بردارد، و این خطیئۀ مهلکه را که راس هر خطیئه است‏‎[3]‎‏ و اُمِّ هر‏‎ ‎‏مرض است از خانۀ قلب خود دور کند، و این خانه را که منزلگاه محبوب و محل‏‎ ‎‏تجلّی مطلوب است از قذارت پاک، و از جنود ابلیس و شرک شیطان تطهیر کند،‏‎ ‎‏و دست غاصبانۀ دیو پلید را از خانه خدا کوتاه، و بتها را از طاق و رواق آن فرو‏‎ ‎‏ریزد تا صاحب خانه به منزل خود عنایت پیدا کند، و از جلوه های خود آن را‏‎ ‎‏روشنی دهد.‏

بار خدایا! ‏ما در دامهای پر پیچ و خم نفس و شیطان مبتلائیم، و از این‏‎ ‎‏دشمن قوی پنجه راه گریزی نداریم، و تاب مقاومت و جدال با او را نداریم؛ از‏‎ ‎‏هر دامی گریزان شویم، به دامهای دقیقتر و محکمتری دچار شویم، مگر لطف‏‎ ‎‏بی منتهای تو از ما دستگیری کند و به سعادت و خیر مطلق رساند و از این چاه‏‎ ‎‏ظلمانیِ طبیعت و هوی برهاند.‏

یا سَیِّدی! ارحَم مَن رَاسُ مالِهِ الرَّجاءُ وَ سِلاحُهُ البُکاءُ.‎[4]‎

‎ ‎

کتابشرح حدیث جنود عقل و جهلصفحه 304

  • )) ای فرزند آدم؛ همه چیز را برای تو خلق کردم، و تو را برای خودم آفریدم. (علم الیقین، فیض کاشانی(ره)، ج 1، ص 381).
  • )) نگاه کنید به: آیه 13 و 41 سوره طه؛ و موسوعة اطراف الحدیث النَّبویّ الشریف، ج 4، ص 629.
  • )) اقتباس است از این حدیث شریف: «حُبُّ الدُّنیا رَاسُ کُلِّ خَطِیئَةٍ». (اُصول کافی، ج 2، ص 238، باب حُبِّ الدُّنیا و الحرص علیها، ح 8).
  • )) ای آقای من؛ رحم کن بر کسی که سرمایه اش اُمید، و سِلاحش گریه است. (اقبال الاعمال، ص 710ـ709، دعای کُمَیل (رضی اللّه عنه)).