در کافی شریف، سند به حضرت صادق ـ سلام الله علیه ـ رساند که فرمود: «در آن چیزهائی که خدای ـ عزَّوجلَّ ـ به داود وحی فرستاد، این بود که: ای داود! چنانچه نزدیکترین مردم به خدا متواضعان هستند، همین طور دورترین مردم به او متکبّرانند».
این حدیث شریف، برای اهل یقظه و اصحاب معرفت کفایت می کند. تقرّب به حق تعالی سرچشمۀ همه سعادات است، و دوری از آن ساحتِ مقدّس مایه همه شقاوتها است. آنان که خداخواه و خداطلبند و خود را از جنود خدا محسوب می دارند و اهل علم می دانند، و آنان که برای تقرّب به حق تعالی به
کتابشرح حدیث جنود عقل و جهلصفحه 346
مناسک و عبادات قیام می کنند، باید از خود مراقبت کامل کنند؛ که نتیجه مطلوبه حاصل نشود مگر به اتصاف به تواضع و اجتناب از تکبّر.
ما با آنان که علم و عمل را برای دنیا طلب می کنند، اکنون حرفی نداریم ـ حساب آنان با خدای جبّار است ـ ، لکن آنهائی که مدَّعی آن هستند که خداطلب و حق جو هستند، باید از این حدیث حساب کار خود را بکنند. و آن گاه این حدیث محک باشد از برای آنان که نفس امّاره را به آن امتحان کنند؛ اگر باز در دل تکبّر دارند و در عمل متکبّر هستند، بفهمند اعمالشان و علومشان نیز برای خدا نیست، بلکه برای نفس امّاره است؛ زیرا که اگر برای تقرّب به خدا بود، باید به تواضع متّصف شوند که از همه چیز، انسان را به خدا نزدیکتر می کند.
و در کافی شریف نقل کند که: «عیسی بن مریم به حَواریّین گفت: من حاجتی به شماها دارم آن را برآورید. گفتند: حاجتت روا است ای روح الله ! پس برخواست و پاهای آنها را شست و شو داد. گفتند: ما سزاوارتر بودیم در این کار از تو. فرمود: سزاوارترین مردم به خدمت نمودن به خلق، عالِم است. و من برای شما این گونه تواضع کردم که شما نیز برای مردم بعد از من این گونه تواضع کنید. و آن گاه عیسی گفت: به تواضع تعمیر می شود حکمت، نه به تکبُّر. چنان که در زمینِ نرم زراعت می روید، نه در کوهستان».
کتابشرح حدیث جنود عقل و جهلصفحه 347
ذکر احوال رجالِ بزرگ و اولیاء و انبیاء که در قرآن کریم و احادیث شریفه وارد شده، برای تاریخ گوئی نیست، بلکه برای تکمیل بشر است که از حالات بزرگان عالَم عبرت گیرند و خود را به صفات کریمه آنان و اخلاق فاضله ایشان، متّصف کنند.
و این حدیث شریف را، خصوص علماء و بزرگان بیشتر باید مورد نظر قرار دهند، و از علماء بالله و رجال دین دستور اخلاقی و دینی اتّخاذ کنند، و شیوه بزرگان را با زیردستان و متعلّمان یاد گیرند، و خود را به این اخلاق بزرگ الهی موصوف کنند، و تفکّر کنند در این که عیسی مسیح شست و شوی پای حواریِّین را حاجت خود می دانست و خود را نیازمند به آن می دانست، و این غایت تذلُّل و تواضع است.
و این که فرمود: «سزاوارترین مردم به خدمت نمودن به مردم، علماء هستند» برای آن است که تواضع ثمرۀ علم بالله و علم به نفس است. و این در علماء باید حاصل شود.
آن عالمی که به صفت تواضع موصوف نباشد و از مردم چشم داشتِ کُرنش و تواضع داشته باشد، عالِم نیست، و آن انبار مفاهیم رجز شیطانی است. اگر با این مفاهیم سعادت و سلامت حاصل می شد، ابلیس نیز باید سعید باشد. علمی که خاصیت خود را از دست بدهد، حجاب غلیظی است که رهائی از آن، از همه چیز مشکل تر است.
و این که فرمود: «به تواضع آبادان می شود حکمت» یا مقصود آن است که تا در قلب تواضع نباشد، تخم حکمت در آن سبز نمی کند و رشد نمی نماید ـ چنان که تا زمین نرم سهل نباشد، نبات در آن سبز و رشد نمی کند ـ ، و یا آن که مقصود آن است [ که] تا تواضع در علماء نباشد، نمی توانند تخم حکمت را در قلوب
کتابشرح حدیث جنود عقل و جهلصفحه 348
مردم بکارند و رشد دهند. پس با تواضع باید دلهای سخت را نرم کنند، پس بذرافشانی کنند و نتیجه بگیرند. و این هر دو مطلب درست است، هم دستور اصلاح نفس است و هم دستور اصلاح غیر است.
پس آنان که به مسند ارشاد خلق نشستند و خود را راهنمای طریق سعادت معرّفی می کنند، باید با این صفتِ شریف خلق را دعوت کنند، و سیره انبیاء و اولیاء ـ علیهم السلام ـ را در نظر داشته باشند که با آن همه مقامات، چطور سلوک با خلق خدا می کردند، و دلهای آنها را با چه اخلاق کریمه نرم و خاضع می کردند!
تا نورانیّت و صفا و محبّت و تواضع در قلب عالِم و مرشد نباشد، نمی تواند به ارشاد خلق و تعلیم مردم قیام کند، و نمی تواند تخم معارف و حِکَم را در قلوب مردم بنشاند.
و در کافی از حضرت صادق ـ علیه السلام ـ نقل کند که فرمود: «طلب کنید علم را، و زینت پیدا کنید با علم به بردباری و وقار، و تواضع کنید برای کسی که به او علم می آموزید و از او علم می آموزید، و نباشید علماء جبّار که باطلتان حقِّتان را از بین ببرَد».
آری، با اخلاق ناهنجار و صفات ذمیمه، حق نیز از میان می رود. و اگر عالِم جبّار و متکبّر شد، خاصیت علمش باطل می شود، و این بزرگتر خیانت است به علم و معارف که مردم را از حق و حقیقت منصرف می کند. و چون عالم، به وظیفه علم ـ که اخلاق حسنه است ـ رفتار نکرد، دین و علم از نظر مردم می افتد،
کتابشرح حدیث جنود عقل و جهلصفحه 349
و عقیده مردم سست می شود، و دلها از علماء حق هم منصرف می شود، و این یکی از بزرگترین ضربتهائی است که به پیکر دیانت و حقیقت از دست علماء وظیفه نشناس می خورد که کمتر چیزی می تواند این طور موثر باشد.
یک اخلاق ناهنجار از یک عالِم و یک عمل خلاف از یک نفر طلبه، آن قدری که کمک کاری می کند در فساد اخلاق و اعمال مردم، کمتر چیزی می تواند آن قدر کمک کند. پس اینان باید خیلی از خود مواظبت کنند که علاوه بر آن که عهده دار سعادت خود هستند، عهده دار سعادت مردم نیز هستند، و فساد و زشتی اینان با دیگران خیلی فرق دارد و حجّت بر آنها تمامتر است.
کتابشرح حدیث جنود عقل و جهلصفحه 350