مقالۀ ششم در بیان و شرح جنود عقل و جهل از بعض وجوه، که مقصود از تحریر این رساله است، نه از جمیع وجوه

فصل ششم در شمّه [ای از] احادیث دربارۀ تکبُّر

‏در ‏‏کافی ‏‏شریف، از حضرت ‏‏صادق ‏‏ـ علیه السلام ـ منقول است که:‏‎ ‎‏«متکبّران، به صورت مورچگان ضعیفی شوند، و مردم آنان را پایمال کنند، تا‏‎ ‎‏خداوند از حساب فارغ شود».‏‎[1]‎

‏صورت غیبیّۀ تکبّر، صورت مورچه ضعیف است، و شاید این صورتِ‏‎ ‎‏برزخیّه قیامتیّه، برای کوچک و صغیر بودن نفْسِ شخصِ متکبّر باشد، چنان که‏‎ ‎‏معلوم شد که تکبّر از کوچکیِ حوصله و ضعف نفس و ضیق صدر است. و چون‏‎ ‎‏معنی و لُبّ متکبّر، کوچک است، و صور غیبیّه ملکوتیّه، تابع مَلَکات نفسانیّه‏‎ ‎‏است،‏‎ ‎‏و بدنْ ظلّ روح است در عالم ملکوت، و تعصّی از تبعیت آن ندارد، پس‏‎ ‎‏کوچکی‏‎ ‎

کتابشرح حدیث جنود عقل و جهلصفحه 350
‏و حقارت روح به بدن سرایت کند، و آن را به صورت حیوان کوچکِ‏‎ ‎‏بی مقداری‏‎ ‎‏درآورد که در زیر پای مخلوق پایمال شود تا مردم از حساب فارغ‏‎ ‎‏شوند.‏

‏و محتمل است آن صورت غیبیّه ملکوتیّه، عکس العمل أطوار مُلْکیّه دنیاویّه‏‎ ‎‏باشد، و چون این جا خود را بزرگ جلوه داده است، حق تعالیٰ او را در آن عالم‏‎ ‎‏کوچک و حقیر کند. ‏«کَما تُدِیْنُ تُدانُ».‎[2]‎

‏و در ‏‏کافی ‏‏شریف، از حضرت ‏‏صادق ‏‏ـ علیه السلام ـ روایت شده است که:‏‎ ‎‏«در جهنّم وادی‏‏[‏‏ ای‏‏]‏‏ است از برای متکبّران که آن را سَقَر گویند. به خدای تعالیٰ‏‎ ‎‏شکایت کرد از شدّت حرارت خود و خواهش کرد که اذن دهد که تنفس کند.‏‎ ‎‏پس نفَس کشید و جهنَّم از آن محترق شد».‏‎[3]‎

عزیزا! ‏انسان اگر احتمال صدق این طور احادیث را بدهد، باید بیشتر از ما‏‎ ‎‏درصدد علاج نفس برآید. جائی که چیزی، خود محل عذاب و آتش است، از‏‎ ‎‏شدّت حرارت به ناله درآید و از نَفَس آن جهنَّم محترق شود، آیا ما با این عذاب،‏‎ ‎‏باید چطور به سر بریم؟ آیا برای این چند روزه سرکشی و بزرگی فروشی به‏‎ ‎‏بندگان خدا یا تکبّر به عبادت و اطاعت خدا، چطور خود را حاضر کنیم از برای‏‎ ‎‏چنین عذابی که جهنم را به فریاد درآوَرَد؟ وای به حال غفلت و سرمستی ما. امان‏‎ ‎‏از این بی هوشی و خواب سنگین ما.‏


کتابشرح حدیث جنود عقل و جهلصفحه 351
خداوندا! ‏ما بندگان ضعیف بیچاره را که دستمان از همه چیز خالی است و‏‎ ‎‏به غیر از درگاه تو پناهی نداریم، با این آتش می خواهی عذاب کنی؟!‏

بارالها! ‏تو ضعف و بیچارگی ما را خود می دانی، تو نازکی پوست و گوشت‏‎ ‎‏ما را می بینی، ما را با آن عذاب چه چاره است؟!‏

خدایا! ‏بندگان تو از تو هستند و به تو متعلّقند، همه بندگانند و تو خدای‏‎ ‎‏آنانی، با خداییِ خود با آنان رفتار فرما، نه با بدی آنان. تو ما را خلق فرمودی و‏‎ ‎‏نعمتهای غیر متناهیه مرحمت کردی بدون آن که خدمتی کرده باشیم، نعمتهای تو‏‎ ‎‏همه ابتدائی است، نه استحقاقی.‏

بارالها! ‏تو خود را به رحمت و رحمانیّت به ما معرّفی فرمودی، و ما تو را به‏‎ ‎‏فضل و رحمت شناختیم. تو فرمودی در کتاب بزرگ خود: ‏‏«‏إنَّ الله یَغْفِرُ‎ ‎الذُّنُوبَ جَمِیْعَاً‏»‏‏.‏‎[4]‎‏ چشم داشت ما به رحمتهای تو است، و از خود و کرده های‏‎ ‎‏خود مأیوسیم. ما چه هستیم که با عمل، به درگاه تو بیائیم.‏

‏ ‏

وَ حَمْلُ الزّادِ أقْبَحُ کُلِّ شَیْءٍ                                  إذا کانَ الوُفُودُ عَلَی الکَریمِ‎[5]‎

‏ ‏

‏عذاب و عقاب ما بر بزرگی و عظمت تو افزایشی نمی دهد، و رحمت و‏‎ ‎‏رأفت به بندگان در سعه رحمت تو نقصی وارد نمی کند. شیوۀ تو احسان است و‏‎ ‎‏عادت تو کرم است. گو که ما از شدّت جهل و بی حیائی، به ستیزه برخاستیم، و‏‎ ‎‏نافرمانی چنین خدای رؤوفی کردیم، لکن رحمت تو بسته به معصیت و اطاعت‏‎ ‎‏مخلوق نیست.‏

خدایا! ‏با فضل و رحمتت با ما رفتار فرما، و ما را بسیئات اعمال و رذائل‏‎ ‎

کتابشرح حدیث جنود عقل و جهلصفحه 352
‏اخلاق ما، مگیر ‏«إنَّکَ أنْتَ أرْحَمُ الرّاحِمیْنَ».

‏وَ فِی ‏‏الکافِی‏‏، عَنْ ‏‏أبی عَبْدِاللّٰهِ‏‏ قالَ: قالَ ‏‏أبُو جَعْفرٍ‏‏: ‏«العِزُّ رِداءُ الله وَالکِبْرُ‎ ‎إزارُهُ، فَمَنْ تَناوَلَ شَیْئاً مِنْهُ أکَبَّهُ الله فی نارِ جَهَنَّمَ».‎[6]‎

‏وَ عَنْ ‏‏أبی جَعْفَرٍ‏‏ وَ ‏‏أبِی عَبْدِاللّٰهِ‏‏ قالا: ‏«لا یَدْخُلُ الجَنَّةَ مَنْ فِی قَلْبِهِ مِثْقالُ ذَرَّةٍ‎ ‎مِنْ کِبْرٍ».‎[7]‎

‏وَ عَنْ ‏‏عِقابِ الأعْمالِ،‏‏ عَنْ ‏‏أبِی جَعْفَرٍ‏‏ قالَ: ‏«ألکِبْرُ مَطایَا النّارِ».‎[8]‎

‏و عنه، بِإسْنادِهِ قالَ: قالَ رَسُولُ اللّٰهِ: ‏«أکْثَرُ أهْلِ جَهَنَّمَ المُتَکَبِّرُونَ».‎[9]‎

‎ ‎

کتابشرح حدیث جنود عقل و جهلصفحه 353

  • )) متن این حدیث شریف، چنین است: «إنَّ الْمُتَکَبِّرِینَ یُجْعَلُونَ فِی صُوَرِ الذَّرِّ، یَتَوَطَّاُهُمُ النّاسُ حَتّی یَفْرَغَ اللّ هُ مِنَ الْحِسابِ». (اُصول کافی، ج 2، ص 235، باب الکبر، ح 11).
  • )) این جمله مَثَلی است سائر و مشهور، و امام صادق ـ علیه السلام ـ از صحابی جلیل القدر أبوذرّ غفاری ـ رضی اللّٰه عنه ـ خطبه ای را نقل فرمودند، که ابوذر در خلال آن فرمود: «... کَما تُدِینُ تُدانُ یا مُبْتَغِی العِلْمِ» یعنی: همان گونه که عمل کنی، جزا و پاداش می یابی، ای طالب علم. (اُصول کافی، ج 2، ص 108، باب ذمّ الدُّنیا و الزُّهد فیها، ح 18؛ همان کتاب، ج 2، ص 112، ح 4).
  • )) متن حدیث، این است: «إنَّ فی جَهَنَّمَ لَوادِیاً لِلْمُتَکَبِّرِینَ یُقالُ لَهُ: سَقَرٌ، شَکا إلی الله ـ عَزَّوَجَلَّ ـ شِدَّةَ حَرِّهِ، وَ سَألَهُ أنْ یَأْذَنَ لَهُ أنْ یَتَنَفَّسَ فَتَنَفَّسَ فَأحْرَقَ جَهَنَّمَ». (همان مصدر، ج 2، ص 235ـ234، باب الکبر، ح 10).
  • )) خداوند همۀ گناهان را می آمُرزد. (زُمَر  /  53).
  • )) حمل کردن توشه، زشت ترین چیز است، آنگاه که در محضر کریم تشرّف خواهی یافت. (نفس الرحمن فی فضائل سلمان، حاجی نوری ره، (تحقیق جواد قیومی، تهران، مطبعۀ آفاق)، ص 545).
  • )) امام باقر ـ علیه السلام ـ فرمودند: عزّت رِدای خدا، و بزرگ مَنِشی اِزار وی می باشد، پس هر کس به یکی از آنها دست درازی کند، خدا در دوزخ سرنگونش سازد. (اُصول کافی، ج 2، ص 234، باب الکبر، ح 3).در نسخه کافی لفظ «نار» نیامده است.
  • )) امام باقر و امام صادق ـ علیهما السلام ـ فرمودند: کسی به اندازۀ ذرّه ای کبر در دلش باشد، داخل بهشت نخواهد شد. (همان مصدر، ج 2، ص 234، ح 6).
  • )) امام باقر ـ علیه السلام ـ فرمود: کبر، مَرکب آتش است.(عقاب الأعمال، شیخ صدوق(ره)، ص 267، ح 7؛ وسائل الشیعة، ج 15، ص 377، باب 58 از أبواب جهاد النفس، ح 14).
  • )) پیامبر خدا فرمودند: بیشتر اهل جهنّم، متکبّران هستند. (عقاب الأعمال، ص 265، ح 9؛ وسائل الشیعة، ج 15، ص 377، همان باب، ح 16).