مقالۀ ششم در بیان و شرح جنود عقل و جهل از بعض وجوه، که مقصود از تحریر این رساله است، نه از جمیع وجوه

فصل دوّم [در بیان مقصود از توده و تسرّع]

‏ظاهر این است که مراد از «تُودَه» در حدیث شریف ـ به مناسبت مقابله با‏‎ ‎‏«تسرّع» ـ تانّی باشد، و آن عبارت از اعتدال قوّه غضبیّه است که حد افراط آن‏‎ ‎‏تسرّع است؛ چنانچه بعضی محقّقین بزرگ گفته اند، و سکونت نفس را از فروع‏‎ ‎‏شجاعت شمرده اند.‏‎[1]‎

‏و شاید مراد از آن، تثبّت بود که آن نیز از اعتدال قوۀ غضب است، و از فروع‏‎ ‎‏شجاعت است، و آن عبارت از آن است که نفس در تحمّل شداید و پیش آمدهای‏‎ ‎‏گوناگون عالم، خوددار باشد و بزودی از میدان در نرود، و سبک باری و‏‎ ‎‏سهل انگاری نکند، و خفّت و تندی به خرج ندهد، و این اعم است از‏‎ ‎‏پیش آمدهای اخلاقی و روحی یا پیش آمدهای طبیعی و جسمانی.‏

‏نفسی که دارای ثبات باشد، از ناملایمات روحی از حوصله بیرون نرود، و‏‎ ‎‏در مقابل ناگوارها پا برجا بایستد، و از طمانینه و ثبات او کاسته نگردد. و شاید آیه‏‎ ‎‏شریفۀ ‏‏«‏فَاستَقِم کَمَا اُمِرتَ وَ مَن تَابَ مَعَکَ‏»‏‎[2]‎‏ اشارت به این مقام نفس باشد.‏

‏و البته تحصیل چنین روحی در جامعه، از مهمترین امور است، و در عین‏‎ ‎‏حال از مشکل ترین کارها است. و از این جهت در روایت است که رسول اکرم ـ‏‎ ‎‏صلّی اللّه علیه و آله و سلّم ـ فرمود: «سورۀ ‏‏هود ‏‏مرا پیر کرد برای این آیه»‏‎[3]‎‏. و‏‎ ‎

کتابشرح حدیث جنود عقل و جهلصفحه 359
‏این آیه با آن که در سوره شوری‏‎[4]‎‏ نیز هست، اختصاص به سورۀ ‏‏هود ‏‏شاید‏‎ ‎‏برای ذیل آن باشد که می فرماید: ‏‏«‏وَ مَن تَابَ مَعَکَ‏»‏‏؛ در سورۀ شوری این ذیل‏‎ ‎‏را ندارد. و از این جهت که تحصیل استقامت در امت، امری است مشکل و‏‎ ‎‏سخت، آیۀ این سوره را ذکر فرمود.‏

بالجمله،‏ ثبات و پا برجا بودن در امور، اسباب پافشاری در معرکه های‏‎ ‎‏جنگی شود که انسان به واسطه ناملایمات و شداید، از جنگ روگردان نگردد، و‏‎ ‎‏در ذَبّ از نوامیس الهیه لغزش برای او رخ ندهد؛ چنانچه در ناملایماتِ روحیّه‏‎ ‎‏نیز لغزش نکند و طمانینه و ثبات نفس را از دست ندهد.‏

و به عکس، ‏«تسرّع» یکی از ملکات ناهنجار است که انسان به واسطه آن در‏‎ ‎‏هیچ چیز قرار نگیرد، و بزودی سبک مغزی و تهی باری کند و اِنگاره کارها را از‏‎ ‎‏دست بدهد، نه در پیش آمدهای روحی خوددار باشد، و نه در شداید جسمی‏‎ ‎‏پایداری کند. و از این خُلق ناهنجار، مفاسد بسیار فردی و اجتماعی در مدینه‏‎ ‎‏فاضله رخ دهد. و انسان اگر دارای چنین روحی باشد، چه بسا که به واسطه‏‎ ‎‏پیش آمدهای کوچکی خود را ببازد و از وظایف الهیّه و روحانیّه چشم پوشی کند،‏‎ ‎‏و چه بسا که نفس و شیطان بر او غلبه کنند و او را از راه حق منصرف کنند، و‏‎ ‎‏ایمان او دستخوش آنان گردد، و شعار دینی و مذهبی و شرفی خود را یکسره از‏‎ ‎‏دست بدهد.‏

‏طمانینه نفس و ثبات قدم است که انسان را در مقابل حزب شیطان‏‎ ‎‏نگهداری کند، و بر لشکرهای جهل و شیطنت غلبه دهد.‏

‏طمانینه نفس و ثبات است که انسان را بر قوّه غضب و شهوت چیره کند، و‏‎ ‎

کتابشرح حدیث جنود عقل و جهلصفحه 360
‏در پیشگاه آنها تسلیم نشود، بلکه تمام قوای باطنی و ظاهری را در تحت اطاعت‏‎ ‎‏روح درآورد.‏

‏ثبات و پایداری است که انسان را در پیش آمدهای ناگوار عالم و فشارهای‏‎ ‎‏روحی و جسمی، چون سدّی آهنین پا برجا نگاه دارد، و نگذارد لغزش و سستی‏‎ ‎‏در انسان رخ دهد. حفظ قوّه ایمان و دین با طمانینه نفس و سکونت روح،‏‎ ‎‏بسهلی و آسانی میسّر است، و تا دَم آخرین، انسان را در مقابل بادهای تند عالم‏‎ ‎‏محفوظ کند.‏

‏طمانینه نفس و ثبات قدم، نگذارد اخلاق و اطوار اجانب و منافقین در‏‎ ‎‏انسان رخنه کند، و انسان را نگذارد دستخوش حوادث شود. انسان با ثبات و‏‎ ‎‏طمانینه نفس، خود یک ملّت واحده است که اگر سیلهای اخلاق زشت و‏‎ ‎‏بی دینی تمام مردم را ببرد، او چون کوه آهنین در مقابل همه چیز ایستادگی کند و‏‎ ‎‏از تنهائی وحشت نکند.‏

‏انسان با ثبات و طمانینه می تواند تمام وظایف فردی و اجتماعی را انجام‏‎ ‎‏دهد و در هیچ مرحله از زندگانی مادّی و روحانی برای او لغزشی و خطائی‏‎ ‎‏دست ندهد.‏

‏بزرگان دین با این قوۀ بزرگ روحانی در مقابل میلیونها جمعیت جاهل‏‎ ‎‏زشتخو قیام می کردند، و به خود خیال لغزشی راه نمی دادند. این روح بزرگ در‏‎ ‎‏انبیاء عظام است که یک تنه در مقابل پندارهای جاهلانه یک جهان، قیام و‏‎ ‎‏نهضت می کنند، و از تنهائی خود و زیادی جمعیّتهای مخالف هیچ خوف و‏‎ ‎‏وحشتی به خود راه ندهند، و بر همۀ پندارهای بیخردانه چیره شوند، و تمام‏‎ ‎‏عادات و اطوار جهانیان را پایمال کنند و آنها را به رنگ خود درآورند. این روح‏‎ ‎

کتابشرح حدیث جنود عقل و جهلصفحه 361
‏ثبات با طمانینه است که جمعیّتهای کم را در مقابل گروه های انبوه حفظ می کند،‏‎ ‎‏و بر ممالک بزرگ عالم با عِدّه و عُدّه معدود مسلّط و چیره می کند.‏

‏خدای تعالی در ‏‏قرآن‏‏ شریف به این قوّه طمانینه و ثبات، اهمیّت شایان داده‏‎ ‎‏و فرموده: «بیست نفر اینان بر دویست نفر دیگران غالب و چیره می شوند»‏‎[5]‎‏ و‏‎ ‎‏همین طور هم شد.‏‎[6]‎

‎ ‎

کتابشرح حدیث جنود عقل و جهلصفحه 362

  • )) شرح اصول الکافی، صدر المتالّهین شیرازی(ره)، ج 1، ص 447.
  • )) همراه با آنان که با تو روی به خدا آورده اند، آنچنان که مامور شده ای، استقامت کن. (هود / 112).
  • )) متن حدیث نبوی، چنین است: «شَیَّبَتنِی سُورَةُ هُودٍ لِمَکانِ فَاستَقِم کَمَا اُمِرتَ». (الدُرُّ المنثور، سیوطی، ج 3، ص 321ـ320؛ مجمع البیان، طبرسی(ره)، ج 5، ص 304).
  • )) در سوره شوری، آیه 15 آمده است: «وَ استَقِم کَما اُمِرتَ» آنچنان که مامور شده ای، استقامت کن.
  • )) «ان یَکُن مِنکُم عِشرُونَ صَابِرُونَ یَغلِبُوا مِائَتَینِ». (انفال / 65).
  • )) اشاره است به واقعۀ جنگ بدر. در این باره نگاه کنید به: السیرة النَّبویَّة، ابن هشام، ج 2، ص 331؛  تاریخ الرُّسل والملوک، طبری، ج 2، ص 421؛ مجمع البیان، طبرسی(ره)، ج 4، ص 857.