مقالۀ ششم در بیان و شرح جنود عقل و جهل از بعض وجوه، که مقصود از تحریر این رساله است، نه از جمیع وجوه

فصل پنجم در علاج اساسی سفه و افراط غضب به علاج اسباب مهیِّجه آن

‏و آنها بسیار است که ما اکتفا می کنیم به یکی از مهمّات آن که سمَت اساس و‏‎ ‎‏بنیان سایر اسباب را دارد.‏

‏یکی از مهمّات اسباب مهیّجه آن، مزاحمت نمودن با یکی از مطلوبات‏‎ ‎‏نفسانیّه او است؛ چنانچه سگها چون اجتماع کنند بر سر یک جیفه مُرداری، چون‏‎ ‎‏مزاحمت در پیش آید، غضب آنها فوران کند و جنگ و جنجال بر پا شود. از‏‎ ‎‏حضرت مولی الموالی، ‏‏علیّ بن أبی طالب ‏‏ـ علیه السلام ـ منقول است که‏‎ ‎‏فرمودند: «دنیا جیفه است و طالبش سگها هستند»‏‎[1]‎‏ و این از بهترین تشبیهات‏‎ ‎‏است؛ زیرا تکالب بین ابناء دنیا بر سر این جیفه گندیده است.‏

‏از این جهت، اُسّ اساس واُمّ الأمراض را باید حبّ دنیا که رأس تمام‏‎ ‎‏خطیئات ‏‏است، دانست. و چون حبِّ دنیا در دل متمکّن شد، به مجرّد آن که با‏‎ ‎‏یکی از شؤون دُنیاوی مزاحمتی حاصل شد، قوّه غضب فوران کند و عنان اختیار‏‎ ‎‏را از دست بگیرد و متملّک نفس نشود و انسان را از جاده شریعت و عقل خارج‏‎ ‎‏کند.‏

‏پس علاج اساسی این قوّه به قلع مادّه آن است که آن حبّ دنیا است. و اگر‏‎ ‎‏انسان نفس را از این حبّ تطهیر کند، به شؤون دنیائی سهل انگاری کند، و از‏‎ ‎‏فقدان‏‎ ‎

کتابشرح حدیث جنود عقل و جهلصفحه 377
‏جاه و مال و منصب و ریاست، طمأنینه نفس را از دست ندهد، و حقیقت‏‎ ‎‏حلم و‏‎ ‎‏بردباری و طمأنینه نفس در انسان پیدا شود، و قرار و ثبات نفس‏‎ ‎‏روزافزون شود.‏

‏و برای قلع این مادّه ـ که مایه تمام مفاسد است ـ انسان هر چه ریاضت‏‎ ‎‏بکشد، بجا و بموقع است، و اَلحق ارزش دارد. و برای قلع آن، تفکّر در احوال‏‎ ‎‏گذشتگان و تفکّر در قصص قرآنیّه بهترین علاج است. عبرت گرفتن از احوال‏‎ ‎‏اشخاصی که دارای سلطنتها و عظمتها و مال و منالها بودند، و استفاده از آنها در‏‎ ‎‏چند روز محدودی کرده و برای مدتهای غیر متناهی حسرت آن را به گور بردند،‏‎ ‎‏و وزْر و وبال آن شامل حالشان شد، برای انسانِ بیدار بهترین سرمشق است.‏

‏انسان عاقل باید مقدار زندگانی خود را در دنیا و احتیاج خود را به ساز و‏‎ ‎‏برگ آن با مقدار زندگانی خود در آخرت و احتیاج به ساز و برگ آنجا مقایسه‏‎ ‎‏کند، آن گاه جدّیت خود را در تحصیل ساز و برگ این زندگانی و آن زندگانی،‏‎ ‎‏تجزیه و پخش کند؛ ببیند باید برای صد سال فرضی چه مقدار تهیه کند، و برای‏‎ ‎‏زندگانی ابدی ـ که آخر ندارد ـ چه اندازه تهیه کند، آن گاه ببیند که در آن عالم با‏‎ ‎‏چه حسرتها و ندامتها مواجه می شود ‏‏«‏وَ الْعَصْرِ * إنَّ الإنْسانَ لَفِی خُسْرٍ‏»‏‏.‏‎[2]‎

‏به خدا قسم که انسان خسارتش به قدری است که اگر اطّلاع بر آن حقیقتاً‏‎ ‎‏پیدا کند، آرام و قرار نخواهد گرفت؛ تمام سرمایه های سعادت خود را از دست‏‎ ‎‏داده سهل است، در راه تحصیل شقاوت خرج نموده و با عرق جبین و کدّ یمین‏‎ ‎‏برای خود، جهنّم و آتش تهیه کرده. برای احتیاج چند ساله به زندگانی دنیا، تمام‏‎ ‎‏اوقات خود را که باید صرف تحصیل زندگانی ابدی کند، از دست داده و‏‎ ‎‏دلبستگی به جائی پیدا کرده که پس از چند روزی از دست خواهد داد، و به جز‏‎ ‎

کتابشرح حدیث جنود عقل و جهلصفحه 378
‏حسرت و ندامت چیزی عایدش نشود.‏

‏ ‏

‏خلیل آسا درِ علم الیقین زن                                             ندایِ لاٰ اُحِبُّ الاْفِلینْ زن‏

‏ ‏

‏انسان اگر قدری در حال اولیاء ـ علیهم السلام ـ که معلّمین عملی بشر‏‎ ‎‏هستند، دقت کند، در می یابد خسران خود را.‏

خدایا! ‏ما در خوابیم و عمر خود را از دست در راههای بیهوده دادیم. تو‏‎ ‎‏خود، ما را از این خواب گران برانگیز، و چشم ما را به راه راست بینا کن، و دل ما‏‎ ‎‏را از این دارالغرور منسلخ کن، و ما را از غیر خودت کور کن، و به جمال جمیل‏‎ ‎‏خود دل ما را روشنی ده إنَّکَ ذُوفَضْلٍ عَظِیْمٍ.‏

‎ ‎

کتابشرح حدیث جنود عقل و جهلصفحه 379

  • )) این حدیث، بدین صورت نیز نقل شده است: «إنَّما الدُّنْیا جِیفَةٌ، وَ المُتَوافُونَ عَلَیْها أشْباهُ الکِلابِ». (تصنیف غُرر الحکم، ص 137، ش 2409).
  • )) سوگند به زمان. که انسان در زیان کاری است. (عصر  /  2ـ1).