مقالۀ ششم در بیان و شرح جنود عقل و جهل از بعض وجوه، که مقصود از تحریر این رساله است، نه از جمیع وجوه

فصل اوّل [مقصود از استسلام و استکبار]

‏«استسلام» اظهار طاعت نمودن و انقیاد و اطاعت کردن از حق و حقیقت‏‎ ‎‏است‏‎[1]‎‏. و «استکبار» تَمرُّد و نافرمانی نمودن و سرکشی و کبریا کردن است.‏‎[2]‎

‏وباید دانست که قلب انسانی چون سلامت از آفات و عیوب باشد، حق را به‏‎ ‎‏فطرت سالمه خود دریابد، و پس از دریافت کردن آن برای آن تسلیم شود، و‏‎ ‎‏چون تسلیم شد، در اعمال صوریه قالبیه انقیاد کند. پس، از قلب سالم تسلیم‏‎ ‎‏حاصل شود، و از تسلیم قلبی انقیاد صوری حاصل شود، و این «استسلام» است.‏


کتابشرح حدیث جنود عقل و جهلصفحه 397
‏چنانچه قلب اگر معیوب باشد و آفت خودبینی و خودخواهی در آن متمکّن‏‎ ‎‏شود، کبر در آن حاصل شود. و آن حالتی است نفسانیّه که حالت بزرگ دیدن‏‎ ‎‏خود و بالاتر دیدن خود از دیگران است. و اگر بر طبق این حالت نفسانیّه رفتار‏‎ ‎‏کند، و در ظاهر بزرگی فروشد بر بندگان خدا، گویند: تکبر کرد. و اگر از روی این‏‎ ‎‏کبریاء نفسانی نافرمانی و سرکشی کند، گویند: استکبار نمود. پس استکبار‏‎ ‎‏نافرمانی و سرکشی حاصل از کبر است، و آن در مقابل استسلام است که انقیاد‏‎ ‎‏صوری از روی تسلیم باطنی است. پس، نه هر انقیادی استسلام است و نه هر‏‎ ‎‏نافرمانی و سرکشی استکبار است.‏

‎ ‎

کتابشرح حدیث جنود عقل و جهلصفحه 398

  • )) لسان العرب، ج 6، ص 345.
  • )) همان مصدر، ج 12، ص 13.