مقالۀ ششم در بیان و شرح جنود عقل و جهل از بعض وجوه، که مقصود از تحریر این رساله است، نه از جمیع وجوه

فصل اوّل [مقصود از تسلیم و شک]

‏در مقصد سابق معلوم شد که «تسلیم» عبارت از انقیاد باطنی و اعتقاد و‏‎ ‎‏گرویدن قلبی است در مقابل حق پس از سلامت نفس از عیوب و خالی بودن آن‏‎ ‎‏از ملکات خبیثه. و چون قلب سالم باشد، پیش حق تسلیم شود.‏

‏و در مقابل آن «شک» است و خاضع نشدن است پیش حق. و قبول ننمودن‏‎ ‎‏حق و عدم تسلیم پیش آن از احتجاب نفس و عیوب باطنی و مرض قلبی است.‏

‏و بعض محققین گوید که: «اینکه در مقابل تسلیم، شک را قرار داده نه‏‎ ‎‏جحود و انکار را، برای آن است که شان عقل حکم قطعی است در تمام امور، و‏‎ ‎‏شان نفوسِ وَهمانیّه حکم قطعی نیست در تمام اشیاء، بلکه شان آنها شک است‏

کتابشرح حدیث جنود عقل و جهلصفحه 401
‏فقط. و چون مراد از تسلیم، تصدیق در تمام اشیاء است، مقابل باید شک را قرار‏‎ ‎‏داد.‏‎[1]‎

‏و این کلام، خالی از مناقشه نیست؛ زیرا نفوس وَهمانیّه در تمام اشیاء شک‏‎ ‎‏نمی کنند، بلکه گاهی هم جزم برخلاف پیدا می کنند، و گاهی هم انکار و جحود‏‎ ‎‏می کنند و تکذیب و ردّ می نمایند.‏

‏و ممکن است که تسلیم حق نشدن، چون نوعاً ملازم با شک است، از این‏‎ ‎‏جهت در مقابل قرار داده شده است. و شاید مراد از شک، خلاف یقین باشد؛‏‎ ‎‏چنانچه ائمّه لغت بر آن تصریح کردند‏‎[2]‎‏. و مقصود از خلاف یقین، اعمّ از شک‏‎ ‎‏متعارف باشد که حالت تردید است.‏

کتابشرح حدیث جنود عقل و جهلصفحه 402

  • )) شرح اُصول الکافی، صدر المتالِّهین شیرازی(ره)، ج 1، ص 450.
  • )) نگاه کنید به: صحاح اللُّغَة، ج 4، ص1594؛ لسان العرب، ج 7، ص174؛ تاج العروس، ج 7، ص150.