مقالۀ ششم در بیان و شرح جنود عقل و جهل از بعض وجوه، که مقصود از تحریر این رساله است، نه از جمیع وجوه

فصل دوّم [در بیان فوائد تسلیم]

‏«تسلیم» یکی از صفات نیکوی مومنین است که به واسطه آن طیّ مقامات‏‎ ‎‏معنویه و معارف الهیه شود. و کسی که تسلیم پیش حق و اولیاء خدا شود، و در‏‎ ‎‏مقابل آنها چون و چرا نکند، و با قدم آنها سیر ملکوتی کند، زود به مقصد‏‎ ‎‏می رسد. از این جهت، بعضی از عرفاء گویند که مومنین از حکماء نزدیکتر به‏‎ ‎‏مقصد و مقصود هستند؛ زیرا که آنها قدم را جای پای پیامبران می گذارند و‏‎ ‎‏حکماء می خواهند با فکر و عقل خود سیر کنند. و البته آن که تسلیم راهنمائی‏‎ ‎‏الهی شد از راه مستقیم ـ که اقرب طرق است ـ به مقصود می رسد، و هیچ خطری‏‎ ‎

کتابشرح حدیث جنود عقل و جهلصفحه 402
‏از برای او نیست. لکن آن که با قدم خود سیر کند چه بسا در هلاکت افتد و راه را‏‎ ‎‏گم کند.‏

‏انسان باید کوشش کند تا طبیب حاذق پیدا کند. چون طبیبی کامل یافت، در‏‎ ‎‏نسخه های او اگر چون و چرا کند و تسلیم او نشود و با عقل خود بخواهد خود را‏‎ ‎‏علاج کند، چه بسا که به هلاکت رسد.‏

‏در سیر ملکوتی، باید انسان کوشش کند تا هادی طریق پیدا کند. و چون‏‎ ‎‏هادی پیدا کرد، باید تسلیم او شود، و در سیر و سلوک دنبال او رود، و قدم را‏‎ ‎‏جای قدم او گذارد.‏

‏و ما چون نبیّ اکرم ـ صلّی الله علیه و آله و سلَّم ـ را هادی طریق یافتیم و او‏‎ ‎‏را واصل به تمام معارف می دانیم، باید در سیر ملکوتی تبعیت او کنیم بی چون و‏‎ ‎‏چرا.‏

‏و اگر بخواهیم فلسفه احکام را با عقل ناقص خود دریابیم، از جاده مستقیم‏‎ ‎‏منحرف می شویم و به هلاکت دائم می رسیم؛ مانند مریضی که بخواهد از سرّ‏‎ ‎‏نسخۀ طبیب آگاه شود، و پس از آن دارو را بخورد، ناچار چنین مریضی روی‏‎ ‎‏سلامت نمی بیند. تا آمده است از سرّ نسخه آگاهی پیدا کند، وقت علاج گذشته،‏‎ ‎‏خود را به هلاکت کشانده.‏

‏ما مریضان و گمراهان، باید نسخه های سیر ملکوتی و امراض قلبیه خود را‏‎ ‎‏از راهنمایان طریق هدایت و اطبّاء نفوس و پزشکان ارواح دریافت کنیم، و بی‏‎ ‎‏[‏‏به‏‏]‏‏ کار بستن افکار ناقصه و آراء ضعیفۀ خود، به آنها عمل کنیم تا به مقصد ـ که‏‎ ‎‏رسیدن به سرایر توحید است ـ برسیم؛ بلکه همین تسلیم در بارگاه قدس الهی‏‎ ‎‏یکی از مصلحات امراض روحیّه است، و خود نفس ‏‏[‏‏را‏‏]‏‏ صفائی بسزا دهد، و‏‎ ‎‏نورانیّت باطن را روزافزون کند.‏


کتابشرح حدیث جنود عقل و جهلصفحه 403
‏در ‏‏قرآن ‏‏شریف در سوره نساء، آیۀ 65 فرماید:‏

‏«‏فَلا وَ رَبِّکَ لاَ یُومِنُونَ حَتّی یُحَکِّمُوکَ فِیما شَجَرَ بَینَهُم ثُمَّ لاَ یَجِدُوا فِی‎ ‎انفُسِهِم حَرَجَاً مِمَّا قَضَیتَ وَ یُسَلِّمُوا تَسلِیماً‏»‏‏.‏‎[1]‎

‏طعم ایمان آن گاه در ذائقه روح انسانی حاصل شود که در احکام مقرّره الهیّه‏‎ ‎‏انسان تسلیم باشد، بطوری که در سینه اش نیز تنگی از آن حاصل نشود، و با روی‏‎ ‎‏گشاده و چهره باز از آن استقبال کند.‏

‏و در حدیث شریف ‏‏کافی، ‏‏از ‏‏امیرالمومنین‏‏ ـ علیه السلام ـ نقل کند که: «از‏‎ ‎‏برای ایمان چهار رکن است: توکل بر خدا، و تفویض امر به سوی خدا، و رضا به‏‎ ‎‏قضاء خدا، و تسلیم برای امر خدا ـ سُبحانَه و تعالی ـ »‏‎[2]‎‏. و کسی که دارای این‏‎ ‎‏ارکان چهارگانه نباشد، ایمان ندارد، و از حقیقت ایمان به خدا بهره برداری‏‎ ‎‏نکرده.‏

‎ ‎

کتابشرح حدیث جنود عقل و جهلصفحه 404

  • )) نه، سوگند به پروردگارت که ایمان نمی آورند مگر آنکه در نزاعی که میان آنهاست تو را داور قرار  دهند، و از حکمی که تو میدهی هیچ ناخشنود نشوند، و بدرستی تسلیم آن گردند. (نساء / 65).
  • )) متن این حدیث شریف، چنین است: «الایمانُ لَهُ ارکانٌ اربَعَةٌ: التَّوَکُّلُ عَلَی الله ِ، وَ تَفویِضُ الامرِ الَی الله ِ، وَ الرِّضا بِقَضاءِ الله ِ، وَ التَّسلِیمُ لِامرِ الله ِ عَزَّ وَ جَلَّ». (اُصول کافی، ج 2، ص 39، باب خصال المومن، ح 2).