مقالۀ ششم در بیان و شرح جنود عقل و جهل از بعض وجوه، که مقصود از تحریر این رساله است، نه از جمیع وجوه

فصل دوّم در بیان مراتب صبر است

‏و آن بسیار است که مراتب کامله آن را در فصل آتیه ذکر می کنیم،‏‎[1]‎‏ و این جا‏‎ ‎‏بعض مراتب آن را که مطابق حدیث نبوی است مذکور می داریم تا این فصل به‏‎ ‎‏منزله شرح آن حدیث باشد.‏

‏کافِی بِسَنَدِهِ إلیٰ ‏‏أمِیْرِالمُؤْمِنینَ‏‏ قالَ: ‏قالَ رَسُولُ الله ِ: «الصَّبْرُ ثَلاثَةٌ: صَبْرٌ عِنْدَ‎ ‎

کتابشرح حدیث جنود عقل و جهلصفحه 411
الْمُصِیْبَةِ؛ وَ صَبْرٌ عَلَی الطّاعَةِ؛ وَ صَبْرٌ عَنِ المَعْصِیَةِ. فَمَنْ صَبَرَ عَلَی المُصِیْبَةِ‎ ‎حَتّی یَرُدَّها بِحُسْنِ عَزائِها، کَتَبَ الله ُ لَهُ ثَلاَثَمِائَةِ دَرَجَةٍ ما بَیْنَ الدَّرَجَةِ إلَی‎ ‎الدَّرَجَةِ کَما بَیْنَ السَّماءِ إلَی الأرْضِ، وَ مَنْ صَبَرَ عَلَی الطّاعَةِ، کَتَبَ الله ُ لَهُ‎ ‎سِتَّمِائَةِ دَرَجَةٍ ما بَیْنَ الدَّرَجَةِ إلَی الدَّرَجَةِ کَما بَیْنَ تُخُومِ الأرْضِ إلَی العَرْشِ؛‎ ‎وَ مَنْ صَبَرَ عَلی الْمَعْصِیَةِ، کَتَبَ الله ُ لَهُ تِسْعَمِائَةِ دَرَجَةٍ ما بَیْنَ الدَّرَجَةِ إلَی‎ ‎الدَّرَجَةِ کَما بَیْنَ تُخُومِ الأرْضِ إلی مُنْتَهی العَرْشِ».‎[2]‎

‏از این حدیث شریف سه درجۀ صبر که مبادی صبرها است و از اُمّهات صبر‏‎ ‎‏متوسّطین است، معلوم می شود:‏

اوّل،‏ صبر بر بلیّات و مصیبات است که انسان در این گونه واردات‏‎ ‎‏خودداری کند و شکایت و جزع پیش خلق نکند؛ لکن جزع پیش خالق نقص‏‎ ‎‏نیست، بلکه پیش اهل معرفت عیب است؛ زیرا که آن تجلُّد و تصلُّب است، و در‏‎ ‎‏مذهب عشق و محبّتْ تجلُّد عیب بزرگ است؛ بلکه اظهار عجز و نیازمندی‏‎ ‎‏مطلوب است، چنانچه گفته اند:‏

‏ ‏

ویحسُنُ إظهارُ التجلُّدِ لِلعدی‏                                    ‏ویقبُحُ إلاّ العجزَ عند الأحبَّة‎[3]‎

‏ ‏


کتابشرح حدیث جنود عقل و جهلصفحه 412
‏و نیز تجلُّدْ خودنمائی و اظهار وجود است، و این نزد اهل معرفت از‏‎ ‎‏بزرگترین جنایات است.‏‎[4]‎

‏و از برای صبر در مصیبات، سیصد درجه ثواب است که میان هر درجه تا‏‎ ‎‏درجه‏‏[‏‏ ای‏‏]‏‏ مانند فاصلۀ بین آسمان و زمین است.‏

دوّم،‏ صبر در اطاعت است که انسان در فرمانبریِ حق تعالیٰ خوددار باشد،‏‎ ‎‏و نفس امّاره عنان از دست انسان نگیرد، و افسار گسیختگی نکند.‏

‏و بطور کلی افسارگسیختگی در دو مقام اتفاق افتد که صبر در یکی از آنها از‏‎ ‎‏دیگری بسیار مشکلتر است:‏

مقام اوّل ‏که صبر در آن آسان است، افسار گسیختگی در ترک طاعات است.‏‎ ‎‏و صبر در این مرحله، مقاومت با نفس و شیطان کردن و اتیان کردن دستورات‏‎ ‎‏الهیّه است با حدود شرعیّه و شرایط و آداب قلبیّه که اتیان به این شرایط و قیام به‏‎ ‎‏این آداب از مشکلات است، و ما در رسالۀ ‏‏آداب الصلاة‏‏ شمه‏‏[‏‏ ای‏‏]‏‏ از آداب و‏‎ ‎‏شرایط مطلق عبادات و خصوص نماز را بیان کردیم.‏‎[5]‎

مقام دوّم‏ که مشکلتر است صبر در آن، افسار گسیختگی پس از اتیان عمل و‏‎ ‎‏اطاعت است که نفس خود نگهدار باشد بطوری که قیام به آداب و شرایط ظاهره‏‎ ‎‏و باطنه عمل، عنان را از دست نگیرد، و او را مبتلا به عُجب و کبر و دیگر توابع‏‎ ‎‏آن نکند.‏

‏چه بسا که شیطان و نفس امّاره انسان را سالهائی بس طولانی دعوت به‏‎ ‎‏اعمال صالحه و اخلاق حمیده و پیروی از شریعت مطهّره کنند به امید آنکه او را‏‎ ‎‏مبتلا به اعجاب و خودپسندی کنند، و انسان را با همه مشقّتها و ریاضات ساقط‏‎ ‎

کتابشرح حدیث جنود عقل و جهلصفحه 413
‏کنند. پس غرور علمی و عملی و خودخواهی و خودپسندی یکی از مُهْلِکات‏‎ ‎‏است که انسان را به شقاوت کشاند.‏

‏و اگر مراقبت و مواظبت به درجه کامله نشود، و چون طبیب حاذق و پرستار‏‎ ‎‏دلسوز، انسان از خود نگهداری نکند و به عیوب نفسانی سرکشی ننماید، همان‏‎ ‎‏اعمال عبادیه و افعال صالحۀ صوریه، انسان را به هلاکت کشاند و مایۀ سقوط‏‎ ‎‏انسان شود. و خودداری و نگهبانی از نفس بطور کافیِ تزلزل ناپذیر از‏‎ ‎‏مشکلترین امور است که باید به خدای تعالی پناه برد و از او طلب دستگیری کرد.‏

‏و به قدری مکاید نفس و شیطان گاهی دقیق شود که با هیچ موشکافی نتوان‏‎ ‎‏آن دقایق و مکاید را کشف کرد، مگر با توفیق خدا و دستگیری او.‏

‏و برای صبر در طاعات ششصد درجه است که میان هر درجه تا درجه‏‏[‏‏ ای‏‏]‏‏،‏‎ ‎‏از اعماق زمین تا عرش است. این درجۀ از صبر، از درجۀ سابق، هم در عدد‏‎ ‎‏درجات بالاتر است و هم در سعۀ درجات؛ زیرا که سعۀ هر درجه از تُخُوم ارض‏‎ ‎‏تا عرش است.‏

‏و از برای صبر در طاعات مقامات دیگری است که شاید این حدیث‏‎ ‎‏متعرض به آنها نباشد، و آن در صورتی است که دامنۀ طاعت را وسیعتر کنیم تا به‏‎ ‎‏حقایق و سرایر توحید رسد. پس در این صورت، ثواب و اجر صاحب آن در‏‎ ‎‏تحت میزان درجه بندی نیاید، و سعۀ درجه و کثرت آن از ساحت قدس او دور‏‎ ‎‏باشد، و اجر او علی الله و بلکه خود «الله » باشد؛ چنانچه دربارۀ آنان وارد است که‏‎ ‎‏نظر به جنّات و نعیم آن نکنند.‏‎[6]‎


کتابشرح حدیث جنود عقل و جهلصفحه 414
‏و قلب سلیم که در آن غیر خدا نباشد البته در آن جهان هم ـ که نشئۀ ظهور‏‎ ‎‏ملکات و سرائر قلب است ـ در آن غیر خدا نخواهد بود.‏

‏ ‏

‏ ‏

‏در ضمیر ما نمی گنجد به غیر از دوست کس‏

‏هر دو عالم را به دشمن ده که ما را دوست بس‏‎[7]‎

‏ ‏

‏ ‏

‏و شاید آیه شریفه: ‏‏«‏یَا أیَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ * ارْجِعی إلی رَبِّکِ راضِیَةً‎ ‎مَرْضِیَّةً * فَادْخُلِی فِی عِبَادِی * وَ ادْخُلِی جَنَّتِی‏»‏‎[8]‎‏ نیز اشاره به مقام این طور‏‎ ‎‏اشخاص و کُمَّل از اولیاء باشد؛ زیرا صاحب نفس مطمئنّه مخاطب شده به رجوع‏‎ ‎‏به ربّ خود او ـ که البته حق تعالیٰ است ـ بی صبغۀ اسماء. و راضی و مرضی بودن‏‎ ‎‏جذبۀ حبیب و محبوبی است که خود مرکب سیر الی الله است و نتیجۀ دخول در‏‎ ‎‏جرگۀ عبادالله است ـ که از تمام صبغه ها مبرّیٰ، و به حقیقت اخلاص موصوفند ـ ،‏‎ ‎‏و ثمره آن دخول در جنّت ذات که جنّت لقاءالله است می باشد.‏

درجۀ سوّم از صبر، ‏صبر در معصیت است که انسان در جهاد با نفس و‏‎ ‎‏جنود ابلیس خودداری و صبر کند، و به واسطه پافشاری و مصابرت، بر آنها غلبه‏‎ ‎‏کند. و از برای این درجه، مقامات و حقایق و رقایق بسیار است، و در هر درجه‏‎ ‎‏صبر در این مقام مشکلتر و دقیقتر از صبر در طاعات است؛ بلکه اگر کسی از این‏‎ ‎‏ورطه گذشت، صبر در طاعات برای او سهل و آسان شود. پس مهمتر از هر چیز‏‎ ‎‏از برای سالک الی الله ، صبر در معصیت است.‏

‏و همان طور که صبر در مجاهده با قوّه شهوت و غضب و شیطنت ـ که منشأ‏‎ ‎

کتابشرح حدیث جنود عقل و جهلصفحه 415
‏معاصی صوریه اند ـ از اشقّ امور است بر انسان، و از طاعات صوریّه قیام بر آن‏‎ ‎‏بسیار مشکلتر است، همین طور قیام در مقابل شیطان بزرگ و نفس ـ که مبدأ‏‎ ‎‏معاصی قلبیّه و باطنیّه هستند ـ و صبر در مجاهدۀ با آنان از مشکلترین مجاهدات‏‎ ‎‏است؛ زیرا که در این مجاهده باید طرح الکونَین و رفض النشأتَین شود، و باید‏‎ ‎‏سالک قدم بر فرق خود گذارد و بت بزرگ خودی و انانیّت را از کعبه دل به‏‎ ‎‏دست ولایت مآبی فرو ریزد و بشکند تا به حقایق اخلاص قدم نهد، و به‏‎ ‎‏سرایر خلوص باریابد، و این جز با دستگیری خدائی و توفیق یزدانی صورت‏‎ ‎‏نبندد.‏

‏و برای صبر در معصیت، نهصد درجه است که میان هر درجه تا درجه‏‎ ‎‏دیگر، فاصله مانند تُخُوم أرض تا منتهای عرش است. و درجات این مقام از‏‎ ‎‏صبر، از درجه سابق، هم در عدد درجات افزون است و هم در سعۀ درجات؛‏‎ ‎‏زیرا که فاصله تا منتهای عرش است.‏

‏و از برای صبر در معصیت، حقایق و سرایری است که در تحت میزان‏‎ ‎‏درجات و سعۀ جسمانی درنیاید. و آن چون خودش، از مقامات روحانی و‏‎ ‎‏معارف یزدانی باید باشد.‏

‏و در این جا سخنی است و آن، آن است که خدای تعالیٰ جنّت را توصیف‏‎ ‎‏فرموده که: عرض آن سماوات و ارض است‏‎[9]‎‏؛ و در این حدیث برای صابران‏‎ ‎‏درجاتی ذکر شده است که هر درجه، سعۀ آن از سماوات و ارض بیشتر است.‏

‏آنچه عجالتاً به نظر نویسنده می رسد یکی از دو امر است:‏

اوّل ‏آن که مراد از جنّتی که در ‏‏قرآن ‏‏ذکر شده است جنَّت أعمال باشد، و لهذا‏‎ ‎

کتابشرح حدیث جنود عقل و جهلصفحه 416
‏ذکر فرموده است که: ‏‏«‏اُعِدَّتْ لِلْمُتَّقِینَ‏»‏‎[10]‎‏ و در آیۀ دیگر می فرماید: ‏‏«‏اُعِدَّتْ‎ ‎لِلَّذِینَ آمَنُوا‏»‏‎[11]‎‏. و مهیّا شدن، شأن بهشت اعمال است. و مراد از این درجات که‏‎ ‎‏در حدیث شریف مذکور است درجات جنّت اخلاق باشد به مناسبت آن که این‏‎ ‎‏درجات برای صبر است، و صبر از اخلاق است، و بهشت اخلاق سعه اش به قدر‏‎ ‎‏سعۀ کمال انسانی است در مرتبۀ متوسّطه، و از برای آن حدّی به این موازین‏‎ ‎‏نتوان درست کرد.‏

توجیه دوّم‏ آن که مراد از سماوات و ارض که در ‏‏قرآن ‏‏شریف است، اعمّ از‏‎ ‎‏سماوات و ارض جسمانی باشد، تا سماوات ارواح و اراضی اشباح را شامل‏‎ ‎‏شود، و مراد از درجات در روایت، درجات بهشت جسمانی باشد.‏

‎ ‎

کتابشرح حدیث جنود عقل و جهلصفحه 417

  • )) در ص 418.
  • )) امیر المؤمنین علی ـ علیه السلام ـ فرمود: رسول خدا ـ صلّی الله علیه و آله ـ فرمودند: صبر بر سه قسم است: صبر در هنگام مصیبت، صبر بر اطاعت و صبر از معصیت و گناه. پس کسی که بر مصیبت صبر نماید تا آن را به نیکویی تحمّل کند، خداوند برای او سیصد درجه بنویسد که فاصلۀ هر درجه مانند فاصلۀ زمین تا آسمان است. کسی که بر اطاعت صبر کند، خداوند برای او ششصد درجه بنویسد که فاصله هر درجه از پایان زمین تا عرش می باشد. و کسی که بر معصیت صبر کند، خداوند برای او نُهصد درجه بنویسد که فاصلۀ درجات آن از مُنتهیٰ و حدود زمین است تا مُنتهای عرش. (اُصول کافی، ج 2، ص 75، باب الصبر، ح 15).
  • )) اظهار توانمندی نمودن، نزد دشمنان نیکو است. ولی پیش دوستان غیر از عجز چیزی نیکو نمی باشد. (دیوان ابن فارض، ص 68، قصیدۀ نظم السُّلوک (مشهور به تائیّه کُبریٰ)).
  • )) نگاه کنید به: شرح منازل السائرین، مولیٰ عبدالرزّٰاق کاشانی، ص 198.
  • )) آداب الصَّلاة، ص 7، فصل اوّل از مقالۀ اُولیٰ.
  • )) اشاره است به روایاتی که عبادت احرار و آزادگان را براساس محبت خداوند می داند.رجوع کنید به: اصول کافی، ج 2، کتاب الایمان والکفر، باب العباده، ص 68، ح 5؛ نهج البلاغه، ص 510، حکَم، رقم 237.
  • )) دیوان حافظ شیرازی، ص 200.
  • )) ای روح آرامش یافته، خشنود و پسندیده به سوی پروردگارت بازگرد، و در زُمره بندگان من داخل شو، و به بهشت من درآ.  (فجر  /  30ـ27).
  • )) در قرآن کریم آمده است: «وَ جَنَّةٍ عَرْضُهَا السَّموَاتُ وَ الأرْضُ ...». (آل عمران  /  133).
  • )) [بهشت] برای پرهیزکاران آماده شده است.  آل عمران  /  133.
  • )) [بهشت] برای کسانی که ایمان آورده اند [به خدا و پیامبرانش] مهیَّا و آماده شده است. حدید  /  21.