بدان که چون فطرت اصلیۀ انسانی بر حبّ کمال و جمال است، و خداخواه و خدابین است، پس آنچه از واردات بر او وارد شود از جانب خدا ـ گرچه به حسب طبیعت ناگوار باشد ـ ، اظهار جزع نکند، و جزع از واردات حق را عیب شمارد. و چون محتجب به حجب نفسانیّۀ طبیعیّه شد و زنگار خودبینی و خودخواهی مرآت قلب او را فراگرفت، بر واردات بی تابی و جزع کند، و از فقدان مطلوبات طبیعیّه ناشکیبائی نماید.
کتابشرح حدیث جنود عقل و جهلصفحه 420
رجل روحانی که به فطرت اصلیۀ خدا داده باقی باشد، صبر و ثبات در هر چیز کند، و عنان گسیختگی ننماید، و قوّت روح او بر مطلوبات طبیعت چیره شود، و دست و پای خود را در پیش آمدها گم نکند، و چون از حبّ دنیا و نفس وارسته است، فقدان آنها او را نلرزاند؛ چه که تمام لغزشها از حبّ دنیا و نفس ریشه می گیرد.
و مبدا اصلی احتجابات احتجاب به حُجب دنیا و نفس است. و حُجب ظلمانیّه ـ که در حدیث شریف وارد است ـ همان حُجب دنیا و نفس است.
پس فطرت، که حبِّ به کمال مطلق دارد، چون محتجب به حجاب طبیعت و نفس شد، کمال را در مطلوبات طبیعیّه و نفسانیّه پندارد، و برای فقدان آن جزع و بی ثباتی کند. و چون از این احتجاب بیرون آید، فقط فقدان وصال محبوب برای او ناگوار است، و جزع او بر فراق محبوب حقیقی باشد؛ و صبر عن الله برای او اصعب امور است. والله الهادی.
کتابشرح حدیث جنود عقل و جهلصفحه 421