سخنرانی

سخنرانی در جمع اقشار مختلف مردم (معارف و برکات بعثت رسول اکرم «ص»)

سخنرانی

‏زمان: صبح 8 فروردین 1366 / 27 رجب 1407‏

‏مکان: تهران، حسینیۀ جماران‏

‏موضوع: معارف و برکات بعثت رسول اکرم (ص)‏

‏مناسبت: سالروز مبعث حضرت رسول اکرم (ص)‏

‏حضار: خانواده های شهدای جامعۀ پزشکی و لشکر هفت ولیعصر ـ اقشار مختلف مردم ـ‏‎ ‎‏اعضای کمیسیون بهداری مجلس شورای اسلامی ـ ستاد رسیدگی به وضع مصدومان و‏‎ ‎‏مجروحان جنگ تحمیلی ـ پرسنل سپاه پاسداران پایگاه شهید مطهری ـ طلاب ایرانی و غیر‏‎ ‎‏ایرانی حوزۀ علمیۀ قم و رزمندگان اسلام‏

‏بسم الله الرحمن الرحیم‏

برکات بعثت رسول گرامی اسلام

‏     ‏‏این عید سعید را، که باید گفت بزرگترین اعیاد اسلامی است، من به همۀ مسلمین‏‎ ‎‏جهان و مستضعفین جهان تبریک عرض می کنم. قضیۀ بعثت مسئله ای نیست که ما بتوانیم‏‎ ‎‏در اطراف او صحبتی بکنیم. ما همین قدر می دانیم که با بعثت پیغمبر اکرم، انقلاباتی‏‎ ‎‏حاصل شد و چیزهایی در دنیا حاصل شد که قبل از او نبوده است. آن معارفی که به برکت‏‎ ‎‏بعثت رسول اکرم در عالم پخش شد ـ کسانی که مطلع اند که این معارف چی است و تا آن‏‎ ‎‏اندازه ای که ماها می توانیم ادراک بکنیم ـ می بینم که از حد ‏‏[‏‏درک‏‎ ‎‏]‏‏بشریت خارج است؛‏‎ ‎‏اعجازی است فوق ادراک بشریت از یک انسانی که در جاهلیت متولد شده است، در‏‎ ‎‏جاهلیت بزرگ شده است و یک آدمی بوده است که در یک محیطی پرورش یافته است‏‎ ‎‏که اسمی از این مسائل اصلاً نبوده در آن وقت. محیط آنجا اصلاً راجع به مسائل دنیا و به‏‎ ‎‏مسائل عرفان و فلسفه و سایر مسائل اصلاً آشنایی نداشتند و در تمام عمرش، حضرت‏‎ ‎‏آنجا بوده، یک سفر مختصری کرده است که چند وقتی، یک چند روزی، سفر کرده و‏‎ ‎‏برگشته. آن وقت، وقتی که بعثت حاصل شد، انسان می بیند که یک مطالبی پیش آورده‏‎ ‎‏است که از حد بشریت خارج است. این اعجازی است که برای اهل نظر، دلیل بر نبوت‏

صحیفه امامجلد 20صفحه 239
‏پیغمبر است، و الاّ ایشان به خودش نمی توانست این کار را بکند. نه تحصیلاتی داشت،‏‎ ‎‏حتی نوشتن را هم نمی دانست. مسائل، یک مسائل بزرگی است که ما نمی توانیم در‏‎ ‎‏اطرافش صحبت کنیم و کشف هم نشده است؛ برای خود ایشان است و کسانی که خاص‏‎ ‎‏الخاص ایشان هستند. مسائل اجتماعی در اسلام ـ می دانید که ـ هست؛ همه جور مسائل‏‎ ‎‏هست و به درجۀ اعلا هست که از عهدۀ یک نفر آدمی که در آن محیط زندگی کرده‏‎ ‎‏است و یا در هر محیطی ‏‏[‏‏برنمی آید که‏‏]‏‏ یک نفر آدم بتواند این طور در دنیا همه چیز را‏‎ ‎‏بیابد که مطابق عقل حالا باشد و آینده. این یک امر اعجاز است؛ غیر از اعجاز چیز دیگر‏‎ ‎‏نمی تواند باشد.‏

‏     ما هم باید از قضیۀ بعثت و آن برکات بعثت که حاصل شده است ‏‏[‏‏استفاده کنیم،‏‏]‏‏ با‏‎ ‎‏اینکه آنی که پیغمبر می خواست حاصل نشده است حالا و بعدها هم حاصل نخواهد شد‏‎ ‎‏آن مسائلی که او می خواست، که می خواهد مردم چه بشوند، نه در زمان خودشان شد و‏‎ ‎‏نه بعد شد. و گرچه بعضی آخوندهای درباری می گویند که فلانی گفته است که پیغمبر‏‎ ‎‏نتوانست، بله، من عرض می کنم پیغمبر نتوانست! اگر توانسته بود، تو آخوند درباری حالا‏‎ ‎‏نبودی. همه می دانیم که در زمان پیغمبر، وضع جوری بود که پیغمبر حتی احکامی ‏‏[‏‏را‏‏]‏‏ که‏‎ ‎‏می خواست بگوید، تقیه می کرد حضرت؛ مسائلی که می خواست بگوید حضرت،‏‎ ‎‏ملاحظه می کرد و موفق نشد پیغمبر به آن چیزی که می خواست، آن چیزی که دلخواهش‏‎ ‎‏بود بعث کرد. همه چیز گفت، در رساندن مطلب هیچ قصوری نبود، اما در فهماندن مردم،‏‎ ‎‏آشنا کردن مردم به مسائل، یک مسئله ای نبود که از عهدۀ کسی برآید. و لهذا، می بینید‏‎ ‎‏فساد در آن وقت بود و حالا هم هست و تا آخر هم خواهد بود. بله، در زمان حضرت‏‎ ‎‏صاحب ـ سلام الله علیه ـ حکومت واحد می شود. قدرت حکومت ... عدالت، یک‏‎ ‎‏عدالت اجتماعی در همۀ عالم می آید، اما نه اینکه انسانها بشوند یک انسان دیگر. انسانها‏‎ ‎‏همانها هستند که یک دسته شان خوب اند، یک ‏‏[‏‏دسته‏‏]‏‏ بد. منتها آنهایی که بد هستند،‏‎ ‎‏دیگر نمی توانندکه کارهای خلاف بکنند. در هر صورت، مسئلۀ بعثت مسئله ای نیست که‏‎ ‎‏ما حالا بتوانیم در اطرافش صحبت کنیم.‏


صحیفه امامجلد 20صفحه 240
جاودانگی کارهایی که برای خداست

‏     ‏‏من باید از شما آقایانی که حاضر هستید و کسانی که غیر حاضر هستند، از تمام اقشار‏‎ ‎‏ملت تشکر کنم که یک ملت نمونه هستند. و امید است که این ملت نمونه اسباب این بشود‏‎ ‎‏که انقلاباتی در ایران، در دنیا پیدا بشود زیادتر از آنی که الآن هست. از پزشکان من باید‏‎ ‎‏تشکر کنم و عرض کنم بهشان که خدای تبارک و تعالی مجاهدین در راه خودش را‏‎ ‎‏برایشان مقام بزرگ قائل است و مجاهد در راه خدا مراتب دارد؛ یکی از مراتبش هم این‏‎ ‎‏است که برای خدا انسان مداوا کند کسانی ‏‏[‏‏را‏‏]‏‏ که مبتلا هستند، خصوصاً در این زمان و‏‎ ‎‏در این وقتی که ما واقع هستیم که انصافاً کارهای شما یک مجاهده در راه خداست. منتها‏‎ ‎‏باید توجه کنید و مجاهده لله باشد، برای او باشد. وقتی برای او باشد، همیشگی می شود.‏‎ ‎‏چیزهایی که برای خداست، اینها دائم است؛ همیشگی است. چیزهایی که برای طبیعت و‏‎ ‎‏ماده است، خود ماده و طبیعت از بین می رود. آنهایی که برای اوست، آنها هم از بین‏‎ ‎‏می روند. شما پزشکان که الآن باید گفت یکی از مجاهدین در راه خدا هستید، توجه‏‎ ‎‏بکنید که اغراضتان یک اغراض مادی نباشد؛ اغراض الهی باشد. اغراض الهی داشتید،‏‎ ‎‏مادی هم دنبالش هست، اما این مادی دیگر الهی شده است که دنبالش هست. ‏‏[‏‏اگر‏‎ ‎‏دارای‏‏]‏‏ اغراض مادی شُدید، هرچه هم بگویید برای خدا، درست نخواهد شد. عمده‏‎ ‎‏این است که اغراض را همۀ قشرهای ملت، دولت، مجلس همه غرضهاشان را غرض‏‎ ‎‏الهی کنند تا همۀ مسائل، مسائل الهی بشود. آن وقت ما راه یافتیم به یک گوشه ای از آن‏‎ ‎‏چیزی که انبیا می خواستند.‏

تحول در افکار عمومی جهان

‏     ‏‏شما می بینید که ما الآن مبتلا هستیم به چه چیزهایی در دنیا! باید من و شما ترک‏‎ ‎‏تعجب کنیم از اینکه تحول در همه چیز واقع شده، الاّ در قصرهای این قدرتمندان. دنیا‏‎ ‎‏عوض شده است، اینها باز خیال می کنند که دنیای صد سال، صدوپنجاه سال پیش است.‏‎ ‎‏اینها باز نفهمیده اند یا خودشان را به نفهمی می زنند که همۀ عالم عوض شده است. افریقا‏

صحیفه امامجلد 20صفحه 241
‏عوض شده است، اروپا عوض شده است و همۀ آسیا عوض شده است؛ همه عوض‏‎ ‎‏شده اند، همه عوض شده اند، الاّ این سردمداران، که یا عوض نشده اند یا خودشان را‏‎ ‎‏می زنند به اینکه ما عوض نشده ایم و اینها خیال می کنند که ـ مثلاً ـ ایران باز مثل زمان‏‎ ‎‏قاجار و زمان پهلوی است که اگر یک سفیری از آنها بخواهد یک کاری را بکند اینها‏‎ ‎‏جرأت نکنند، مقابلش حرف بزنند؛ اگر یک قضیه ای بخواهد واقع بشود، به مجرد اینکه‏‎ ‎‏سفیر فلان جا آمد، گفت نه، تمام بشود. اینها نمی فهمند که مسئله این طور نیست و دنیا‏‎ ‎‏حالا این نیست؟ دنیا حالا این نیست که شما هرچه آنجا نشستید و گفتید، این عمل بشود.‏‎ ‎‏شما غایت امر بتوانید کلاه خودتان را نگه دارید، دنبال این نباشید که کلاه مردم را‏‎ ‎‏بردارید. اگر نفهمیدید تا حالا که دنیا چه خبر است، باید گفت که شما در رأس نفهمها‏‎ ‎‏واقع هستید و اگر می فهمید و خیال می کنید مردم دیگر نمی فهمند، این هم باز یک اشتباه‏‎ ‎‏بزرگ است که شما خیال می کنید مردم حالا، مردم زمان صدسال پیش از این اند، مردم‏‎ ‎‏زمان پنجاه سال پیش از این اند؛ نه، این طور نیست، تغییر کرده است، تحول حاصل شده‏‎ ‎‏است، دنیا به هم خورده است، انقلاب پیدا شده است در دنیا و شما سرتان را زیر برف‏‎ ‎‏کرده اید و همان حرفهای سابق را می زنید: اگر در خلیج فارس چه بشود، تنگۀ هرمز چه‏‎ ‎‏باشد، ما چه می کنیم. شما خیال می کنید که حالا هم مثل سابق است که در خلیج فارس و‏‎ ‎‏در همه جا یک کلمه می گفتید، تمام می شد قضیه. حالا نیست مسئله این طور. بفرمایید در‏‎ ‎‏خلیج ببینید چه خبر است! و لهذا، یک روز می گویند که ما چه می کنیم، یک روز‏‎ ‎‏برمی گردند؛ یک روز می گویند نگفتیم این طور.‏

‏     در کاخ سفید مسائل یک مسائلی است که یکیشان می گوید که ما دخالت نظامی‏‎ ‎‏می کنیم، یکیشان می گوید ابداً همچو چیزی نبوده. اصلاً سر در گم اند، نمی فهمند چه‏‎ ‎‏می کنند و باز هم نشناخته اند مردم را، نشناخته اند دنیا را. دنیا عوض شده است؛ شما هم‏‎ ‎‏باید خودتان را عوض کنید، افکارتان را عوض کنید. نمی شود حالا مثل سابق با‏‎ ‎‏دیکتاتوری یا به تبلیغ به هم زد اوضاع را. یک کلمه شما بگویید، خیال می کنید همه باید‏‎ ‎‏بگویند چشم؛ نمی گویند دیگر، مردم نیستند این طور حالا؛ و باید شما هم خودتان را‏

صحیفه امامجلد 20صفحه 242
‏عوض کنید و با مردم راه بروید. خیال نکنید که همۀ مردم باید دست بسته در مقابل شما‏‎ ‎‏هیچ حرفی نزنند.‏

‏     امروز ایران ما این طور است که چنانچه ـ فرض کنید که ـ یک رئیس جمهور امریکا‏‎ ‎‏بیاید اینجا، مردم عادی اینجا حاضر نیستند بروند تماشایش کنند! این طور نیست که خیال‏‎ ‎‏کنید که اگر یک کسی بیاید اینجا، چه خواهد شد، چه می شود، اگر چه بشود. نخیر، این‏‎ ‎‏مسئله این نیست، مردم عوض شده اند، یک جور دیگری شده اند، اعتنایی به این مسائل‏‎ ‎‏ندارند. نه ما، افریقاییها هم ندارند. سایر جاها هم ندارند. فقط شماها هستید که چند نفری‏‎ ‎‏که یک مسائلی دستتان است و یک قدرتهایی دستتان است و خیال می کنید که اعمال‏‎ ‎‏نمی خواهید بکنید، می خواهید بگویید که ما اعمال می کنیم و با همین کار تمام بشود. با‏‎ ‎‏این کار تمام نمی شود؛ اعمال هم بکنید، نمی شود.‏

‏     شوروی فهمید که در افغانستان ‏‏[‏‏نمی تواند کاری بکند.‏‏]‏‏ با اینکه ‏‏[‏‏در‏‏]‏‏ کشور‏‎ ‎‏افغانستان، آنهایی که سر کار هستند با شوروی هستند و کمونیست در آنجا هست،‏‎ ‎‏مع ذلک، این عده ای که مسلمان هستند در آنجا و اهل اسلام هستند همچو مجال را‏‎ ‎‏بر شوروی تنگ کرده اند که الآن نمی داند چه جوری از این غائله بیرون برود. مثل ایران‏‎ ‎‏که دولتش و ملتش و همه با هم هستند، فقط یک چند نفر انگشت شمارند که تبع امریکا‏‎ ‎‏هستند، نمی فهمند که خودشان چه می گویند؛ یک چند نفر معدودی هستند که اینها‏‎ ‎‏بر خلاف هستند. و من عقیده ام است که اینها هم بیایند و با مردم بشوند و خیال نکنند که‏‎ ‎‏حالا سابق است که امریکا هر کاری دلش بخواهد، بکند که شما بترسید از امریکا.‏

‏     من امیدوارم که خداوند توفیق بدهد به همۀ ملتهای مظلوم دنیا که در مقابل ظالمها‏‎ ‎‏بایستند و نترسند. گمان نکنند که اینها هر چه گفتند عمل می کنند. اینها نه، اینها می خواهند‏‎ ‎‏که با همان تبلیغات کار را انجام بدهند و از این تبلیغات هیچ وقت نترسید. و کشور ایران که‏‎ ‎‏نمی ترسد؛ ببینید که ایستاده مقابل؛ و افغانستان که ریختند درش و آن طور فساد را درست‏

صحیفه امامجلد 20صفحه 243
‏کردند، این طور ایستاده است و آنها را مستأصل کرده؛ و در لبنان بالاتر از آن ها، می بینید‏‎ ‎‏که چه کرده اند! و دنیا عوض شده است. و مسلمین توجه کنند و مظلومین توجه کنند که‏‎ ‎‏باید خودشان را حفظ کنند و در مقابل ابرقدرتها بایستند. و امیدوارم خداوند همه را‏‎ ‎‏توفیق بدهد و به برکت این عید سعید ان شاءالله ، خداوند پیروز کند شما را. مملکت ما را‏‎ ‎‏همان طوری که مستقل است، به استقلال بیشتر برساند.‏

‏والسلام علیکم ورحمة الله ‏

‎ ‎

صحیفه امامجلد 20صفحه 244