پیام

پیام به مسلمانان ایران و جهان و زائران بیت الله الحرام (برائت از مشرکان)

پیام

‏زمان:‏‎ ‎‏6 مرداد 1366 / 1 ذی الحجه 1407‏

‏مکان: تهران، جماران‏

‏موضوع: برائت از مشرکان و تبیین وظایف مسلمین و مشکلات جهان اسلام ‏

‏مخاطب: مسلمین ایران و جهان و زائران بیت الله الحرام‏

‏مناسبت: برگزاری مناسک عظیم حج‏

‏بسم الله الرحمن الرحیم‏

وَ مَنْ یَخْرُجْ مِنْ بَیْتِهِ مُهاجِراً اِلَی الله وَ رَسُولِهِ ثُمَّ یُدْرِکْهُ اَلْمَوتُ فَقَدْ وَقَعَ اَجرُهُ عَلَی الله ِ‎[1]‎

‏الحَمْدُلله ِ عَلی آلائِهِ و الصَّلوةُ وَ السَّلامُ عَلی اَنبیائِهِ سیّما خاتَمِهِم وَ اَفْضَلِهِم وَ عَلی اَوْلِیائه وَ‏‎ ‎‏خاصَّةِ عِبادِهِ سیّما خاتَمِهِم وَ قائِمِهِمْ اَرْواحُ العالَمینَ لِمَقْدَمِهِ الفِداء.‏

‏     قلمها و زبانها و گفتارها و نوشتارها عاجز است از شکر نعمتهای بی پایانی که نصیب‏‎ ‎‏عالمیان شده و می شود. خالقی که با جلوۀ سراسر نورانی خود، عوالم غیب و شهادت و‏‎ ‎‏سرّ و عَلَن را به نعمت وجود آراسته و به برکت برگزیدگانش به ما رسانده که؛ ‏الله ُ نُورُ‎ ‎السَّموات وَالاَرضِ‎[2]‎‏ و با ظهور جمیلش پرده از جمالش برافکنده که؛‏ هُوَ الاَْوَّلُ وَ الاخِرُ وَالظّاهِرُ‎ ‎وَالْباطِنُ ‎[3]‎‏ و به کتب مقدس آسمانی اش که از حضرت غیب بر انبیائش از صفی الله تا‏‎ ‎‏خلیل الله و از خلیل الله تا حبیب الله ـ صلوات الله و سلامه علیهم و سلم ـ نازل فرموده، راه‏‎ ‎‏وصول به کمالات و فنای در کمال مطلق را تعلیم فرموده و سلوک الی الله را گوشزد کرده‏‎ ‎‏چون کریمۀ‏ وَ مَنْ یَخْرُجْ مِنْ بَیْتِهِ مُهاجرَاً اِلَی الله  ‏و طریق برخورد با مؤمنین و دوستان خود و‏‎ ‎‏ملحدین و مستکبرین و دشمنان خویش را آموخته: ‏مُحَمَّدٌ رَسُولُ الله ِ وَ الَّذینَ مَعَهُ اَشِدّآءُ عَلَی

صحیفه امامجلد 20صفحه 311
الْکُفّار رُحَماءُ بَیْنَهُمْ.‎[4]‎‏ و هزاران شکر که ما را از امت خاتم النبیین محمد مصطفی ـ صلی الله ‏‎ ‎‏علیه و آله و سلم ـ قرار داد، افضل و اشرف موجودات و از پیروان قرآن مجید، اعظم و‏‎ ‎‏اشرف کتب مقدسه و صورت کتبیۀ حضرت غیب مستجمع جمیع کمالات به صورت‏‎ ‎‏وحدت جمیعه و ضمانت حفظ و صیانت آن را از دستبرد شیاطین انس و جن فرموده؛‏ اِنّا‎ ‎نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِکْرَ وَ اِنّا لَهُ لَحافِظُونَ‎[5]‎‏ قرآنی که نه یک حرف بر آن افزوده شده و نه یک حرف‏‎ ‎‏کاسته. کتاب کریمی که ما را از برخورد انبیای معظم الهی با مستکبرین جهان و‏‎ ‎‏جهانخواران طول تاریخ آگاه نموده و از طریقۀ حضرت خاتم الرسل ـ صلی الله علیه و آله‏‎ ‎‏و سلم ـ با مشرکان و زورگویان و کفار و در رأس آنان منافقان، مطلع کرده و این برخورد،‏‎ ‎‏جاویدان و برای هر عصری و هر مصری‏‎[6]‎‏ است.‏

‏    ‏‏در این کتاب جاوید می بینیم که فرموده:‏ قُلْ اِنْ کانَ اباؤُکُم وَ اَبناؤکُمْ وَ اِخوانُکُمْ وَ اَزْواجُکُم وَ‎ ‎عَشیرَتُکُم وَ اَمْوالٌ اقْتَرَفْتُمُوها وَ تِجارَةٌ تَخْشَوْنَ کَسادَها وَ مَساکِنُ تَرْضَوْنَها اَحَبَّ اِلَیکُم مِنَ الله ِ وَ رَسُولِهِ وَ جِهادٍ‎ ‎فی سَبیلِهِ فَتَربَّصُوا حَتّی یَأتِیَ الله ُ بِاَمْرِهِ وَ الله ُ لا یَهْدِی الْقَومَ الفاسِقینَ‎[7]‎‏؛ خطاب به مصلحت اندیشان و‏‎ ‎‏سازشکاران و متأسفان برای شهادت جوانان و از دست رفتن مالها و جانها و خسارتهای‏‎ ‎‏دیگر وارد شده و جالب آنکه بعد از حبّ خدای تعالی و رسول اکرم ـ صلی الله علیه و آله‏‎ ‎‏ـ در بین تمام احکام الهی، جهاد فی سبیل الله را ذکر فرموده و تنبه داده که جهاد فی سبیل‏‎ ‎‏الله در رأس تمام احکام است که آن حافظ اصول است و تذکر داده که در صورت قعود از‏‎ ‎‏جهاد، منتظر عواقب آن باشید، از ذلت و اسارت و بر بادرفتن ارزشهای اسلامی و انسانی‏‎ ‎‏و نیز از همان چیزها که خوف آن را داشتید از قتل عام صغیر و کبیر و اسارت ازواج و‏

صحیفه امامجلد 20صفحه 312
‏عشیره. و بدیهی است که همۀ اینها پیامد ترک جهاد، خصوصاً جهاد دفاعی است که ما‏‎ ‎‏اکنون گرفتار آن هستیم و اشاره به این امر است آیۀ کریمۀ‏ فَلْیَحْذَرِ الَّذینَ یُخالِفوُنَ عَنْ اَمْرِهِ اَنْ‎ ‎تُصیبَهُم فِتْنَةٌ اَوْ یُصیبَهُمْ عَذابٌ الیمٌ.‎[8]‎‏ و کدام فتنه و بلیه بالاتر از آنچه دشمنان اسلام، خصوصاً در‏‎ ‎‏این زمان برای برچیدن اساس اسلام و برپا کردن حکومتهایی مثل ستمشاهی و برگرداندن‏‎ ‎‏مستشاران غارتگر و بربادرفتن حرث و نسل ملت و بر سر کشور و ملت ایران، آن آید که‏‎ ‎‏بر سر کشور عراق و ملت مظلوم آن در این چند سال آمد.‏

‏     و حمد و شکر بی پایان بر ذات مقدس ربوبیت که با تربیتهای معنوی خود ملت ایران‏‎ ‎‏را از غرقاب فساد ستمشاهی نجات بخشیده و راه و رسم زیستن مستقل در پناه بیرق‏‎ ‎‏شکوهمند اسلام را به آنان آموخت و امروز در جهان کشوری نیست جز ایران که از‏‎ ‎‏دخالت ابرقدرتها پیراسته باشد و سرنوشت خویش را خود بر اساس اسلام عزیز تعیین‏‎ ‎‏کند و دست به سینۀ اغیار زند و خداوند بر ما منت نهاد که در سایۀ این ملت زندگی‏‎ ‎‏می کنیم. و شکر بی پایان بر عنایات حق ـ جل و علا ـ که در آستان عزیمت حجاج محترم‏‎ ‎‏ایرانی به سوی معبد عشق و مرقد معشوق و هجرت به سوی خدای تعالی و رسول‏‎ ‎‏معظمش ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ ندای اسلام بر اقصا بلاد جهان طنین افکنده و بیرق‏‎ ‎‏معنوی اسلام در اقطار عالم به اهتزاز درآمده و چشمهای جهانیان به سوی کشور ولی الله ‏‎ ‎‏اعظم ـ ارواحنا لمقدمه الفداء ـ دوخته شده و به رغم بدخواهان و منحرفان که کوس‏‎ ‎‏رسوایی شان بر سر بازارها زده شده و برخلاف خوابهای خرگوشی آنان که وعدۀ سقوط‏‎ ‎‏جمهوری اسلامی را در سه ماه یا یک سال به خود و اربابان خود می دادند، امروز پس از‏‎ ‎‏سالها، کشور عزیز اسلامی ایران از همیشه پایدارتر و ملت عظیم آن سرافرازتر و قوای‏‎ ‎‏مسلحۀ آن پرقدرت تر و جوانان و سالمندان آن مصمم تر و حوزه های مقدس علمیۀ آن‏‎ ‎‏در سایۀ مراجع معظم و علمای اعلام ـ کثَّرالله امثالهم ـ پرشورتر و پیوند حوزه ها و‏‎ ‎‏دانشگاهها استوارتر و قوای سه گانۀ آن فعالتر و جهات سیاسی و فرهنگی و نظامی آن رو‏

صحیفه امامجلد 20صفحه 313
‏به رشدتر. و دشمنان آن، که در حقیقت دشمنان اسلام و استقلال کشور هستند ضعیفتر و‏‎ ‎‏زبونتر و کاخهای مستکبران لرزانتر و رسوایی کاخ سیاه بر ملاتر و پریشان گویی و دلهرۀ‏‎ ‎‏کاخ نشینان افزونتر و سردرگمی رسانه های گروهی جهان ـ که انعکاس سردرگمی‏‎ ‎‏کاخ نشینان زورگو است ـ واضحتر گردیده و لازم است در این جوّی که پیش آمده است،‏‎ ‎‏مسلمین و مستضعفان جهان آگاهانه از آن استفاده کرده و جمیع فِرَق مسلمین و‏‎ ‎‏مستضعفان دست در دست هم داده و خودشان را از قید اسارت ابرقدرت ها خارج‏‎ ‎‏نمایند. اینک تذکراتی را عرض می کنم:‏

‏     1ـ اعلان برائت از مشرکان که از ارکان توحیدی و واجبات سیاسی حج است، باید در‏‎ ‎‏ایام حج به صورت تظاهرات و راهپیمایی با صلابت و شکوه هرچه بیشتر و بهتر برگزار‏‎ ‎‏شود و حجاج محترم ایرانی و غیرایرانی با هماهنگی کامل با مسئولین حج و نمایندۀ‏‎ ‎‏اینجانب، جناب حجت الاسلام آقای کروبی در کلیۀ مراسم شرکت نمایند و فریاد کوبندۀ‏‎ ‎‏برائت ازمشرکان وملحدان استکبار جهانی و در رأس آنان امریکای جنایتکار را در کنار‏‎ ‎‏خانۀ توحید طنین اندازند و از ابراز بغض و کینۀ خود نسبت به دشمنان خدا و خلق غافل‏‎ ‎‏نشوند. مگر تحقق دیانت جز اعلام محبت و وفاداری نسبت به حق و اظهار خشم و برائت‏‎ ‎‏نسبت به باطل است؟ حاشا که خلوص عشق موحدین جز به ظهور کامل نفرت از مشرکین‏‎ ‎‏و منافقین میسر شود و کدام خانه ای سزاوارتر از کعبه و خانۀ امن و طهارت و ناس که در‏‎ ‎‏آن به هر چه تجاوز و ستم و استثمار و بردگی و یا دون صفتی و نامردمی است عملاً و قولاً‏‎ ‎‏پشت شود و در تجدید میثاق‏ اَلَسْتُ بِرَبِّکُم‎[9]‎‏ بت آلهه ها و ‏اربابان مُتِفَرِّقُونَ‎[10]‎‏ شکسته شود و‏‎ ‎‏خاطرۀ مهمترین و بزرگترین حرکت سیاسی پیامبر ـ صلی الله علیه و آله ـ در‏ وَاَذانٌ مِنَ الله ِ وَ‎ ‎رَسوُلِهِ اِلَی النّاسِ یَوْمَ الْحَجِّ الاَْکبَرِ‎[11]‎‏ زنده بماند و تکرار شود، چرا که سنت پیامبر ـ صلی الله علیه‏‎ ‎

صحیفه امامجلد 20صفحه 314
‏و آله ـ و اعلان برائت کهنه شدنی نیست و نه تنها اعلان برائت به ایام و مراسم حج منحصر‏‎ ‎‏نشود، که باید مسلمانان فضای سراسر عالم را از محبت و عشق نسبت به ذات حق و نفرت‏‎ ‎‏و بغض عملی نسبت به دشمنان خدا لبریز کنند و به وسوسۀ خناسان وشبهات تردید‏‎ ‎‏آفرینان ومتحجرین ومنحرفین گوش فرا ندهند و لحظه ای از این آهنگ مقدس‏‎ ‎‏توحیدی و جهان شمولی اسلام، غفلت نکنند که مسلماً جهانخواران و دشمنان ملتها، بعد‏‎ ‎‏از این آرام و قرار نخواهند داشت و به حیله ها و تزویرها و چهره های گوناگون متمسک‏‎ ‎‏می شوند و روحانی نماها و آخوندهای درباری و اجیرشدگان سلاطین و ملیگراها و‏‎ ‎‏منافقین به فلسفه ها و تفسیرها و برداشتهای غلط و منحرف روی می آورند و برای خلع‏‎ ‎‏سلاحهای مسلمانان و ضربه زدن به صلابت و ابهت و اقتدار امت محمد ـ صلی الله علیه و‏‎ ‎‏آله وسلم ـ به هر کاری دست می زنند و چه بسا جاهلان مُتنسّک‏‎[12]‎‏ بگویند که قداست‏‎ ‎‏خانۀ حق و کعبۀ معظمه را به شعار و تظاهرات و راهپیمایی و اعلان برائت نباید شکست و‏‎ ‎‏حج جای عبادت و ذکر است نه میدان صف آرایی و رزم و نیز چه بسا عالمان مُتهتّک‏‎[13]‎‎ ‎‏القا کنند که مبارزه و برائت و جنگ و ستیز، کار دنیاداران و دنیا طلبان بوده است و ورود‏‎ ‎‏در مسائل سیاسی، آن هم در ایام حج دون شأن روحانیون و علما می باشد. که خود این‏‎ ‎‏القائات نیز از سیاست مخفی و تحریکات جهانخواران به شمار می رود که مسلمانان باید‏‎ ‎‏با همۀ امکانات و وسایل لازم به مقابلۀ جدی و دفاع از ارزشهای الهی و منافع مسلمین‏‎ ‎‏برخیزند و صفوف مبارزه و دفاع مقدس خویش را محکم و مستحکم نمایند و به این‏‎ ‎‏بیخبران و دلمردگان و پیروان شیاطین بیش از این مجال حمله رابه صفوف عقیده و عزت‏‎ ‎‏مسلمانان ندهند و از همه جا وهمۀ سرزمینها و خصوصاً از کعبۀ حق به جنود خدا متصل‏‎ ‎‏شوند و زائران عزیز، از بهترین و مقدسترین سرزمینهای عشق و شعور و جهاد به کعبۀ‏‎ ‎‏بالاتری رهسپار شوند و همچون سید و سالار شهیدان حضرت ابی عبدالله الحسین ـ‏‎ ‎‏علیه السلام ـ از احرام حج به احرام حرب و از طواف کعبه و حرم به طواف صاحب بیت و‏
صحیفه امامجلد 20صفحه 315
‏از تَوضّوء زمزم به غسل شهادت و خون رو آورند و به امتی شکست ناپذیر و بنیانی‏‎ ‎‏مرصوص مبدل گردند که نه ابرقدرت شرق یارای مقابلۀ آنان را داشته باشد نه غرب که‏‎ ‎‏مسلماً روح و پیام حج چیز دیگری غیر از این نخواهد بود که مسلمانان، هم دستورالعمل‏‎ ‎‏جهاد با نفس را بگیرند و هم برنامۀ مبارزه با کفر و شرک را.‏

‏     به هر حال اعلان برائت در حج، تجدید میثاق مبارزه و تمرین تشکل مجاهدان برای‏‎ ‎‏ادامۀ نبرد با کفر و شرک و بت پرستها است و به شعار هم خلاصه نمی شود که سرآغاز‏‎ ‎‏علنی ساختن منشور مبارزه و سازماندهی جنود خدای تعالی در برابر جنود ابلیس و‏‎ ‎‏ابلیس صفتان است و از اصول اولیۀ توحید به شمار می رود و اگر مسلمانان در خانۀ ناس و‏‎ ‎‏خانۀ خدا از دشمنان خدا اظهار برائت نکنند، پس در کجا می توانند اظهار نمایند؟ و اگر‏‎ ‎‏حرم و کعبه و مسجد و محراب، سنگر و پشتیبان سربازان خدا و مدافعان حرم وحرمت‏‎ ‎‏انبیا نیست، پس مأمن و پناهگاه آنان در کجاست؟‏

‏     خلاصه، اعلان برائت مرحلۀ اول مبارزه و ادامۀ آن مراحل دیگر وظیفۀ ما است و در‏‎ ‎‏هر عصر و زمانی جلوه ها و شیوه ها و برنامه های متناسب خود را می طلبد و باید دید که در‏‎ ‎‏عصری همانند امروز که سران کفر و شرک همۀ موجودیت توحید را به خطر انداخته اند‏‎ ‎‏و تمامی مظاهر ملی و فرهنگی و دینی و سیاسی ملتها را بازیچۀ هوسها و شهوتها‏‎ ‎‏نموده اند چه باید کرد. آیا باید در خانه ها نشست و با تحلیلهای غلط و اهانت به مقام‏‎ ‎‏ومنزلت انسانها و القای روحیۀ ناتوانی و عجز در مسلمانان، عملاً شیطان و شیطان زادگان‏‎ ‎‏را تحمل کرد و جامعه را از وصول به خلوص که غایت کمال و نهایت آمال است، منع کرد‏‎ ‎‏و تصور نمود که مبارزۀ انبیا با بت و بت پرستها منحصر به سنگ و چوبهای بیجان بوده‏‎ ‎‏است و نعوذبالله پیامبرانی همچون ابراهیم در شکستن بتها پیشقدم و اما در مصاف با‏‎ ‎‏ستمگران، صحنۀ مبارزه را ترک کرده اند؟ و حال آنکه تمام بت شکنیها و مبارزات و‏‎ ‎‏جنگهای حضرت ابراهیم با نمرودیان و ماه و خورشید و ستاره پرستان مقدمۀ یک‏‎ ‎‏هجرت بزرگ و همۀ آن هجرتها و تحمل سختیها و سکونت در وادی غیر ذی زرع و‏‎ ‎‏ساختن بیت وفدیۀ اسماعیل، مقدمۀ بعثت و رسالتی است که در آن، ختم پیام آوران،‏

صحیفه امامجلد 20صفحه 316
‏سخن اولین و آخرین بانیان و مؤسسان کعبه را تکرار می کند و رسالت ابدی خود را با‏‎ ‎‏کلام ابدی ‏اِنَّنیِ بَری ءٌ مِمّا تُشْرِکُون‎[14]‎‏ ابلاغ می نماید که اگر غیر از این تحلیل و تفسیری ارائه‏‎ ‎‏دهیم، اصلاً در زمان معاصر، بت و بت پرستی وجود ندارد و راستی کدام انسان عاقلی‏‎ ‎‏است که بت پرستی جدید ومدرن را در شکلها و افسونها و ترفندهای ویژۀ خود نشناخته‏‎ ‎‏باشد و از سلطه ای که بتخانه هایی چون کاخ سیاه بر ممالک اسلامی و خون وناموس‏‎ ‎‏مسلمین و جهان سوم پیدا کرده اند، خبر نداشته باشد.‏

‏     امروز فریاد برائت ما از مشرکان و کافران، فریادِ از ستم ستمگران و فریاد امتی است‏‎ ‎‏که جانشان از تجاوزات شرق و غرب و در رأس آنان امریکا و اذناب آن به لب رسیده‏‎ ‎‏است وخانه و وطن و سرمایه اش به غارت رفته است. فریاد برائت ما، فریاد ملت مظلوم و‏‎ ‎‏ستم ـ دیده ـ کشیدۀ افغانستان است و من متأسفم که شوروی به تذکر و هشدار من در‏‎ ‎‏مورد افغانستان عمل ننمود و به این کشور اسلامی حمله کرد. بارها گفته ام و اکنون نیز‏‎ ‎‏تذکر می دهم که ملت افغانستان را به حال خود رها کنید، مردم افغانستان سرنوشت‏‎ ‎‏خودشان را تعیین نموده واستقلال واقعی خود را تضمین می کنند و به ولایت کرملین یا‏‎ ‎‏قیمومت امریکا احتیاجی ندارند و مسلم بعد از خروج نظامیان بیگانه از کشورشان، به‏‎ ‎‏سلطۀ دیگری گردن نمی نهند و پای امریکا را اگر قصد دخالت و تجاوز در کشورشان‏‎ ‎‏کرده باشد، می شکنند.‏

‏     و نیز فریاد برائت ما فریاد مردم مسلمان افریقا است، فریاد برادران و خواهران دینی ما‏‎ ‎‏که به جرم سیاه بودن، تازیانۀ ستمِ سیه روزان بی فرهنگِ نژادپرست را می خورند.‏

‏     فریاد برائت ما، فریاد برائت مردم لبنان و فلسطین و همۀ ملتها و کشورهای دیگری‏‎ ‎‏است که ابرقدرتهای شرق و غرب،خصوصاً امریکا و اسرائیل به آنان چشم طمع‏‎ ‎‏دوخته اند و سرمایۀ آنان را به غارت برده اند ونوکران و سرسپردگان خود را به آنان‏‎ ‎‏تحمیل نموده اند و از فواصل هزاران کیلومتر راه به سرزمینهای آنان چنگ انداخته و‏

صحیفه امامجلد 20صفحه 317
‏مرزهای آبی و خاکی کشورشان را اشغال کرده اند.‏

‏     فریاد برائت ما، فریاد برائت همۀ مردمانی است که دیگر تحمل تفرعن امریکا و‏‎ ‎‏حضور سلطه طلبانۀ آن را از دست داده اند و نمی خواهند صدای خشم و نفرتشان برای‏‎ ‎‏ابد در گلوهایشان خاموش و افسرده بماند و اراده کرده اند که آزاد زندگی کنند و آزاد‏‎ ‎‏بمیرند و فریادگر نسلها باشند.‏

‏     فریاد برائت ما، فریاد دفاع از مکتب و حیثیات و نوامیس، فریاد دفاع از منابع و ثروتها‏‎ ‎‏و سرمایه ها، فریاد دردمندانۀ ملتهایی است که خنجر کفر و نفاق قلب آنان را دریده است.‏

‏     فریاد برائت ما، فریاد فقر و تهیدستی گرسنگان و محرومان و پابرهنه هایی است که‏‎ ‎‏حاصل عرق جبین و زحمات شبانه روزی آنان را، زراندوزان و دزدان بین المللی به یغما‏‎ ‎‏برده اند و حریصانه از خون دل ملتهای فقیر و کشاورزان و کارگران و زحمتکشان، به اسم‏‎ ‎‏سرمایه داری و سوسیالیزم و کمونیزم مکیده و شریان حیات اقتصاد جهان را به خود پیوند‏‎ ‎‏داده اند و مردم جهان را از رسیدن به کمترین حقوق حقۀ خود محروم نموده اند.‏

‏     فریاد برائت ما، فریاد امتی است که همۀ کفر و استکبار به مرگ او در کمین نشسته اند و‏‎ ‎‏همۀ تیرها و کمانها و نیزه ها به طرف قرآن و عترت عظیم نشانه رفته اند و هیهات که امت‏‎ ‎‏محمد ـ صلی الله علیه و آله وسلم ـ و سیراب شدگان کوثر عاشورا و منتظران وراثت‏‎ ‎‏صالحان به مرگ ذلت بار و به اسارت غرب و شرق تن در دهند و هیهات که خمینی، در‏‎ ‎‏برابر تجاوز دیوسیرتان و مشرکان و کافران به حریم قرآن کریم و عترت رسول خدا و‏‎ ‎‏امت محمد ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ و پیروان ابراهیم حنیف ساکت و آرام بماند و یا‏‎ ‎‏نظاره گر صحنه های ذلت و حقارت مسلمانان باشد. من خون و جان ناقابل خویش را‏‎ ‎‏برای ادای واجب حق و فریضۀ دفاع از مسلمانان آماده نموده ام و در انتظار فوز عظیم‏‎ ‎‏شهادتم.‏

‏     قدرتها و ابرقدرتها و نوکران آنان مطمئن باشند که اگر خمینی یکه وتنها هم بماند به‏‎ ‎‏راه خود که راه مبارزه با کفر و ظلم و شرک و بت پرستی است ادامه می دهد و به یاری‏‎ ‎‏خدا در کنار بسیجیان جهان اسلام، این پابرهنه های مغضوب دیکتاتورها، خواب راحت‏

صحیفه امامجلد 20صفحه 318
‏را از دیدگان جهانخواران و سرسپردگانی که به ستم و ظلم خویشتن اصرار می نمایند‏‎ ‎‏سلب خواهد کرد. آری، شعار «نه شرقی و نه غربی» ما، شعار اصولی انقلاب اسلامی در‏‎ ‎‏جهان گرسنگان و مستضعفین بوده و ترسیم کنندۀ سیاست واقعیِ عدم تعهد کشورهای‏‎ ‎‏اسلامی و کشورهایی است که در آیندۀ نزدیک و به یاری خدا اسلام را به عنوان تنها‏‎ ‎‏مکتب نجاتبخش بشریت می پذیرند و ذره ای هم از این سیاست عدول نخواهد شد و‏‎ ‎‏کشورهای اسلامی ومردم مسلمان جهان نباید وابسته به غرب و اروپا و امریکا و نه وابسته‏‎ ‎‏به شرق، شوروی، که ان شاءالله تعالی به خدا و رسول خدا و امام زمان وابسته است و به‏‎ ‎‏طور قطع و یقین، پشت کردن به این سیاست بین المللی اسلام، پشت کردن به آرمان‏‎ ‎‏مکتب اسلام و خیانت به رسول خدا ـ صلی الله علیه و آله وسلم ـ و ائمۀ هدی ـ علیهم‏‎ ‎‏السلام ـ است ونهایتاً مرگ کشور و ملت ما و تمامی کشورهای اسلامی است و کسی گمان‏‎ ‎‏نکند که این شعار، شعار مقطعی است که این سیاست، ملاک عمل ابدی مردم ما و‏‎ ‎‏جمهوری اسلامی ما و همۀ مسلمانان سرتاسر عالم است. چرا که شرط ورود به صراط‏‎ ‎‏نعمت، حق برائت و دوری از صراط گمراهان است که در همۀ سطوح و جوامع اسلامی‏‎ ‎‏باید پیاده شود. مسلمانان بعد از شرکت در راهپیماییهای برائت و اعلان همبستگی با ملت‏‎ ‎‏دلاور ایران، باید به فکر رمی استعمار از کشورها و سرزمینهای اسلامی خود باشند و‏‎ ‎‏برای بیرون راندن جنود ابلیس و برچیدن پایگاههای نظامی شرق و غرب از کشورهای‏‎ ‎‏خود تلاش نمایند و نگذارند دنیاخواران از امکانات آنان، در جهت منافع خود و‏‎ ‎‏ضربه زدن به کشورهای اسلامی استفاده کنند که این بزرگترین ننگ و عار کشور و سران‏‎ ‎‏ممالک اسلامی است که بیگانگان به مراکز سرّی و نظامی مسلمانان راه پیدا کنند.‏‎ ‎‏مسلمانان از هیاهو وطبلهای توخالی و تبلیغاتِ ظالمانه نهراسند که کاخها و قدرتهای‏‎ ‎‏نظامی و سیاسی استکبار جهان، همانند لانۀ عنکبوت سست و در حال فرو ریختنند.‏‎ ‎‏مسلمانان جهان باید به فکر تربیت و کنترل و اصلاح سران خود فروختۀ بعض کشورها‏‎ ‎‏باشند و آنان را با نصیحت یا تهدید از این خواب گرانی که هم خودشان و هم منافع‏‎ ‎‏ملتهای اسلامی را به باد فنا می دهد، بیدار نمایند و به این سرسپردگان و نوکران هشدار‏
صحیفه امامجلد 20صفحه 319
‏بدهند و خودشان هم با بصیرت کامل از خطر منافقین و دلالان استکبار جهانی غافل‏‎ ‎‏نشوند و دست روی دست نگذارند و نظاره گر صحنۀ شکست اسلام و غارت سرمایه ها و‏‎ ‎‏منابع و نوامیس مسلمین نباشند.‏

‏     ملتهای مسلمان باید به فکر نجات فلسطین باشند و مراتب انزجار و تنفر خویش را از‏‎ ‎‏سازشکاری و مصالحۀ رهبران ننگین و خودفروخته ای که به نام فلسطین، آرمان مردم‏‎ ‎‏سرزمینهای غصب شده و مسلمانان این خطه را به تباهی کشیده اند به دنیا اعلام و‏‎ ‎‏نگذارند این خائنان بر سر میز مذاکره ها و رفت وآمدها، حیثیت و اعتبار و شرافت ملت‏‎ ‎‏قهرمان فلسطین ‏‏[‏‏را‏‏]‏‏ خدشه دار کنند، که این انقلابی نماهای کم شخصیت و خودفروخته‏‎ ‎‏به اسم آزادی قدس به امریکا و اسرائیل متوسل شده اند. عجبا که هر روز از فاجعۀ خونبار‏‎ ‎‏غصب فلسطین بیشتر می گذرد، سکوت و سازش سران کشورهای اسلامی و طرح‏‎ ‎‏مماشات با اسرائیل غاصب بیشتر وحتی از تبلیغ و شعار رهایی بیت المقدس هم خبری به‏‎ ‎‏گوش نمی رسد و اگر دولت و مردم کشوری همانند ایران که خود نیز در حالت دفع تجاوز‏‎ ‎‏و جنگ و محاصره است، به پشتیبانی از مردم فلسطین برخاسته و فریاد می زند، او را‏‎ ‎‏محکوم می کنند و حتی از اینکه یک روز هم به نام قدس برگزار شود، وحشت نموده اند.‏‎ ‎‏نکند که اینان تصور کرده اند که گذشت زمان، سیرت و صورت جنایتهای اسرائیل و‏‎ ‎‏صهیونیزم را دیگرگون ساخته است و گرگهای خون آشام صهیونیزم، از فکر تجاوز و‏‎ ‎‏غصب سرزمینهای از نیل تا فرات دست برداشته اند. مسئولین محترم کشور ایران و مردم‏‎ ‎‏ما و ملتهای اسلامی از مبارزه با این شجرۀ خبیثه و ریشه کن کردن آن، دست نخواهند‏‎ ‎‏کشید و به یاری خداوند تعالی از قطرات پراکندۀ پیروان اسلام و توان معنوی امت محمد‏‎ ‎‏ـ صلی الله علیه و آله وسلم ـ و امکانات کشورهای اسلامی باید استفاده کرد و با تشکیل‏‎ ‎‏هسته های مقاومت حزب الله در سراسر جهان اسرائیل را از گذشتۀ جنایت بار خود‏‎ ‎‏پشیمان و سرزمینهای غصب شدۀ مسلمانان را از چنگال آنان خارج کرد. من همان گونه‏‎ ‎‏که بارها و در سالهای گذشته قبل و بعد از انقلاب هشدار داده ام، مجدداً خطر فراگیری‏‎ ‎‏غدۀ چرکین و سرطانی صهیونیزم را در کالبد کشورهای اسلامی گوشزد می کنم و حمایت‏

صحیفه امامجلد 20صفحه 320
‏بیدریغ خود و ملت و دولت و مسئولین ایران را از تمامی مبارزات اسلامی ملتها و جوانان‏‎ ‎‏غیور و مسلمان در راه آزادی قدس، اعلام می نمایم و از جوانان عزیز لبنان که موجب‏‎ ‎‏سرافرازی امت اسلام در خواری و ذلت جهانخواران گردیده اند، تشکر می کنم و برای‏‎ ‎‏موفقیت همۀ عزیزانی که در داخل سرزمینهای اشغالی و یا در کنار این کشور غصب‏‎ ‎‏شده، با تکیه به سلاح ایمان و جهاد به اسرائیل و منافع آن ضربه می زنند دعا می کنم و‏‎ ‎‏اطمینان می دهم که ملت ایران، شما را تنها نخواهد گذاشت. به خدای تعالی توکل کنید و‏‎ ‎‏از قدرت معنوی مسلمانان بهره جویید و با سلاح تقوا و جهاد و صبر و مقاومت بر دشمنان‏‎ ‎‏حمله برید که‏ اِنْ تَنصُرُوا الله َ یَنْصُرْکُمْ وَ یُثَبِّتْ اَقدامَکُمْ.‎[15]‎

‏    ‏‏2ـ از آنجا که جنگ در رأس امور و برنامه های کشور ماست، جهانخواران در آستانۀ‏‎ ‎‏پیروزی قاطع ملت ایران بر نظام پوسیده و رو به زوال عفلقیان، تلاش گسترده ای را در‏‎ ‎‏جهت مشوه ساختن افکار عمومی جهانیان به کار گرفته اند تا بعد از آنهمه تجاوزات و‏‎ ‎‏جنایات صدامیان و سکوت مجامع بین المللی، ما را جنگ طلب معرفی نمایند. و چه بسا با‏‎ ‎‏این حربۀ جدید، افراد ناآگاهی را تحت تأثیر قرار داده باشند. لازم است برای روشن‏‎ ‎‏شدن افکار عمومی ملتهای دربند و خصوصاً زائران محترم نکاتی را یادآور شوم.‏

‏     دنیا از آغاز جنگ تاکنون و در تمام مراحل دفاعی ما، هیچ گاه با زبان عدالت و‏‎ ‎‏بیطرفی با ما سخن نگفته است. آن روزی که صدام و حزب بعث از روی غرور و بیخردی‏‎ ‎‏به منظور ساقط نمودن نظام نوپای جمهوری اسلامی ایران به کشور عزیزمان ایران حمله‏‎ ‎‏نمود و قراردادهای بین المللی را پاره کرد و شخصاً تجاوزات هوایی و دریایی و زمینی‏‎ ‎‏ارتش را رهبری می نمود و نه تنها خانه های یک شهر و روستا، که مراکز دهها شهر و‏‎ ‎‏صدها روستا را با خاک یکسان می کرد و کودکان معصوم ملت ما را در آغوش مادرانشان‏‎ ‎‏به شهادت می رساند و تجاوزات و وحشیگریها را تا آنجا ادامه داد که قلم از نوشتن و‏‎ ‎‏زبان از بیان آنان شرم می کند و نیز در آن روزی که صدام اولین جرقه و شعله های آتش‏

صحیفه امامجلد 20صفحه 321
‏جنگ را در خرمن امنیت همۀ کشورهای اسلامی و خلیج فارس برافروخت، هیچ کس‏‎ ‎‏ازاین مدعیان صلح، جلوی آتش افروزی او را نگرفته و از امکانات و اهرمهای فشار و‏‎ ‎‏قراردادهای خود در جهت کنترل و مهار او بهره نجست و به دفاع از ملت مظلوم و‏‎ ‎‏ستمدیدۀ ایران و عراق برنخاست و به صدام، این آغاز کنندۀ جنگ، نگفت که به کدام‏‎ ‎‏گناه و به چه جرمی ملت ایران باید کشته شوند! و به کدام گناه میلیونها زن و مرد و پیر و‏‎ ‎‏جوان آواره شوند و یا خانه و کاشانه شان ویران گردد! و به کدام جرم و گناه حاصل‏‎ ‎‏زحمات دهها سالۀ تلاش و سرمایه گذاری یک ملت در صنایع و کارخانجات و مزارع و‏‎ ‎‏کشتزارها سوخته و بر باد برود! آیا جرم ما، ایرانی بودن ما است، جرم ما فارسی بودن ما‏‎ ‎‏است ، جرم ما اختلافات و تنازعات گذشتۀ مرزی ما است؟ خیر، چنین نیست. امروز همه‏‎ ‎‏می دانند جرم واقعی ما از دید جهانخواران و متجاوزان، دفاع از اسلام و رسمیت دادن به‏‎ ‎‏حکومت جمهوری اسلامی به جای نظام طاغوت ستمشاهی است، جرم و گناه ما احیای‏‎ ‎‏سنت پیامبر ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ و عمل به دستورات قرآن کریم و اعلان وحدت‏‎ ‎‏مسلمانان اعم از شیعه و سنی، برای مقابله با توطئۀ کفر جهانی و پشتیبانی از ملت محروم‏‎ ‎‏فلسطین و افغانستان و لبنان و بستن سفارت اسرائیل در ایران و اعلام جنگ با این غدۀ‏‎ ‎‏سرطانی و صهیونیسم جهانی و مبارزه با نژادپرستی و دفاع از مردم محروم افریقا و لغو‏‎ ‎‏قراردادهای بردگی رژیم کثیف پهلوی با امریکای جهانخوار بوده است. و نزد‏‎ ‎‏جهانخواران و نوکران بی ارادۀ آنان چه گناهی بالاتر از اینکه کسی از اسلام وحاکمیت آن‏‎ ‎‏سخن بگوید و مسلمانان را به عزت و استقلال و ایستادگی در مقابل ستم متجاوزان‏‎ ‎‏دعوت کند.‏

‏     ما به این نکته نه فقط در جنگ تحمیلی، که از روز نخست شروع مبارزه و از‏‎ ‎‏15 خرداد تا بیست و دوم بهمن رسیده ایم و به خوبی دریافته ایم که برای هدف بزرگ و‏‎ ‎‏آرمانی اسلامی، الهی باید بهای سنگینی پرداخت نماییم و شهدای گرانقدری را تقدیم‏‎ ‎‏کنیم و جهانخواران ما را راحت و آرام نخواهند گذاشت و با استفاده از ایادی داخلی و‏‎ ‎‏خارجی شان به ما شبیخون زده و خون عزیزان ما را بر بستر کوچه ها و خیابانها و‏

صحیفه امامجلد 20صفحه 322
‏مرزهایمان جاری می کنند و همین گونه شد وقتی که فریاد اسلامخواهی مردم کشور ما در‏‎ ‎‏15 خرداد به گوش امریکا رسید و وقتی که برای اولین بار غرور امریکا و اقتدار و‏‎ ‎‏ابرقدرتیِ او در اعتراض به مصونیت کارگرانش در ایران شکسته شد و امریکا متوجه‏‎ ‎‏اقتدار و رهبری علما و روحانیت اسلام و عزم جزم و ارادۀ پولادین ملت ایران برای‏‎ ‎‏کسب آزادی و استقلال و رسیدن به نظام عدل اسلامی گردید، به نوکر بی اراده و‏‎ ‎‏وطن فروش و فرومایۀ خود، محمدرضاخان دستور داد که صدای اسلامخواهی ملت ما‏‎ ‎‏را خاموش کند و از او پیمان گرفت تا همۀ افرادی که در برابر امریکا قدعلم کرده اند را‏‎ ‎‏نابود کند و همه دیدیم که این خائنان و سرسپردگان در این مأموریت شوم لحظه ای‏‎ ‎‏درنگ ننمودند و به نام مأموریت و آزادی و رسیدن به دروازۀ تمدن بزرگ، از کشته های‏‎ ‎‏این ملت پشته ها ساختند و در و دیوار کشور ما را از فیضیه گرفته تا دانشگاه و از دانشگاه تا‏‎ ‎‏کوچه و بازار و خیابان و از خیابان تا مسجد و محراب به خون عزیزان و جوانان تکبیر‏‎ ‎‏گوی پیرو خدا و رسول خدا ـ صلی الله علیه و آله ـ را رنگین کردند و در شرایطی که‏‎ ‎‏جلادان رژیم ستمشاهی پرو بال و برگ و شاخۀ شجرۀ طیبۀ آزادی را می شکستند، همۀ‏‎ ‎‏جهانخواران در یک اقدام هماهنگ تبلیغاتی و بین المللی شاه را متمدن و مترقی، و‏‎ ‎‏آزادی طلبان و مسلمانان را مرتجع و خواسته های اسلامی آنان را ارتجاع سیاه معرفی‏‎ ‎‏کردند و در ادامۀ همان سیاست سرکوب بود که در کربلای خونرنگ ایران جنایات‏‎ ‎‏یزیدیان را دهها بار در عاشوراها و تاسوعاها تکرار نمودند و مملکت ما را به جزیرۀ آرام‏‎ ‎‏و ثبات امریکا و به قبرستان و خرابۀ این ملت مبدل ساختند که من در روز ورود به کشور‏‎ ‎‏عزیز ایران در بهشت زهرا گفتم که شاه مملکت ما را ویران و قبرستانهای آن را آباد نمود‏‎ ‎‏و الآن نیز همان سخن را تکرار می کنم که شاه کشور ما را ویران و قبرستانها را آباد کرد‏‎ ‎‏ولی شاه که بود و به دستور چه کسی عمل می کرد؟ که اگر او به تنهایی و به فکر فاسد و‏‎ ‎‏تبهکار خود عمل می کرد چه بسا قضایا بعد از رفتن او خاتمه می یافت. ولی چه کسی‏‎ ‎‏است که نداند شاه نوکر و مأمور امریکا و تمامی شهیدان و عزیزان ما، خونبها و قربانیانی‏‎ ‎‏بودند که به خاطر آزادی از آنان گرفته شد و کار او مأموریتی بوده است که برای اربابان‏
صحیفه امامجلد 20صفحه 323
‏خود به انجام رسانید و تا توانست انتقام امریکا را از اسلام و مسلمین گرفت ولی کارگزار‏‎ ‎‏اصلی ماجرا یعنی خود امریکا در پشت صحنه باقی مانده بود، امریکایی که از اسلام‏‎ ‎‏راستین می ترسید و از قیام منتهی به حکومت عدل واهمه داشت.‏

‏     امریکا به تصور اینکه ملیگراها و منافقین و دیگر وابستگان چپ و راست او بزودی‏‎ ‎‏پاشنۀ سیاست انقلاب و حاکمیت نظام و ادارۀ کشور را به نفع او به حرکت درمی آورند‏‎ ‎‏چند روزی سیاست خوف و رجا را در پیش گرفت و به طرح و اجرای کودتا و اعمال‏‎ ‎‏سیاست فشار و ترویج چهره های وابستۀ خود و نیز به ترور شخصیت انقلاب و انقلابیون‏‎ ‎‏واقعی کشور پرداخت که خداوند مجدداً بر ما منت نهاد و در صحنۀ حماسی تسخیر لانۀ‏‎ ‎‏جاسوسان، مردم ایران برائت مجدد خویش را از امریکا و اذناب آن اعلام نمودند، که‏‎ ‎‏دوباره امریکا همان تیغی که به دست محمدرضا سپرده بود در کف صدام این زنگیِ‏‎ ‎‏مست نهاد. صدام چه کرد؟ آیا صدام همان کاری را که شاه قبل از انقلاب انجام داده بود‏‎ ‎‏انجام نداد؟ شاه قبرستانهای ما را از سروهای بلند آزادی پرنساخت؟ آیا صدام که از‏‎ ‎‏قدرت برتر و مانور بیشتری برخوردار بود غیر از این کرد؟ آیا شاه کشورمان را به امریکا‏‎ ‎‏نفروخته بود؟ آیا صدام برای فروختن ایران به امریکا به صورت دیگری عمل نکرد؟‏‎ ‎‏گفتم که خرابیهای شاه را اگر مهلتمان دهند با تلاش همۀ دست اندرکاران و ملت شریف‏‎ ‎‏در بیست سال هم نمی توانیم آباد کنیم. آیا خرابیهای صدام را می شود در کمتر از بیست‏‎ ‎‏سال آباد نمود؟ مردم شریف ایران و مسلمانان و آزادیخواهان تمامی جهان باید بدانند‏‎ ‎‏که اگر بخواهند بدون گرایش به چپ و راست و مستقل از هر قدرت و ابرقدرتی روی‏‎ ‎‏پای خویش بایستند، باید بهای بسیار گران استقلال و آزادی را بپردازند.‏

‏     تجربۀ انقلاب اسلامی در ایران، با خونبهای هزاران شهید و مجروح و خراب شدن‏‎ ‎‏منزلها و به آتش کشیده شدن خرمنهای کشاورزان و کشته شدن تعداد بسیاری در‏‎ ‎‏بمبگذاریها و اسیر شدن فرزندان انقلاب و اسلام به دست دژخیمان بعث عراق و هزاران‏‎ ‎‏گونه تهدید و فشار اقتصادی و جانی به دست آمده است. ملت ایران تجربۀ پیروزی بر‏‎ ‎‏کفر جهانی را در خراب شدن منازل خود بر سر کودکان در خواب به دست آورده و با‏

صحیفه امامجلد 20صفحه 324
‏فداکاریها و مجاهدات، انقلاب و کشور خود را بیمه نموده است. و ما به تمام جهان‏‎ ‎‏تجربه هایمان را صادر می کنیم و نتیجۀ مبارزه و دفاع با ستمگران را بدون کوچکترین‏‎ ‎‏چشمداشتی، به مبارزان راه حق انتقال می دهیم و مسلماً محصول صدور این تجربه ها،‏‎ ‎‏جز شکوفه های پیروزی و استقلال و پیاده شدن احکام اسلام برای ملتهای دربند نیست.‏‎ ‎‏روشنفکران اسلامی همگی با علم و آگاهی باید راه پر فراز و نشیب دگرگون کردن جهان‏‎ ‎‏سرمایه داری و کمونیسم را بپیمایند و تمام آزادیخواهان باید با روشن بینی و روشنگری،‏‎ ‎‏راه سیلی زدن بر گونۀ ابرقدرتها و قدرتها، خصوصاً امریکا را بر مردم سیلی خورده‏‎ ‎‏کشورهای مظلوم اسلامی و جهان سوم ترسیم کنند. من با اطمینان می گویم: اسلام‏‎ ‎‏ابرقدرتها را به خاک مذلت می نشاند، اسلام موانع بزرگ داخل و خارج محدودۀ خود را‏‎ ‎‏یکی پس از دیگری برطرف و سنگرهای کلیدی جهان را فتح خواهد کرد.‏

‏     ملت شریف ایران توجه داشته باشید که کاری که شما مردان و زنان انجام داده اید‏‎ ‎‏آنقدر گرانبها و پرقیمت است که اگر صدها بار ایران با خاک یکسان شود و دوباره با فکر‏‎ ‎‏و تلاش فرزندان عزیز شما ساخته گردد، نه تنها ضرری نکرده اید، که سود زیستن در کنار‏‎ ‎‏اولیاءالله را برده اید و در جهان ابدی شده اید و دنیا بر شما رشک خواهد برد، خوشا به‏‎ ‎‏حالتان!‏

‏     من به تمام دنیا با قاطعیت اعلام می کنم که اگر جهانخواران بخواهند در مقابلِ دین ما‏‎ ‎‏بایستند، ما در مقابل همۀ دنیای آنان خواهیم ایستاد و تا نابودی تمام آنان از پای نخواهیم‏‎ ‎‏نشست، یا همه آزاد می شویم و یا به آزادی بزرگتری که شهادت است می رسیم و‏‎ ‎‏همان گونه که در تنهایی و غربت و بدون کمک و رضایت احدی از کشورها و سازمانها و‏‎ ‎‏تشکیلات جهانی، انقلاب را به پیروزی رساندیم، و همان گونه که در جنگ نیز‏‎ ‎‏مظلومانه تر از انقلاب جنگیدیم و بدون کمک حتی یک کشور خارجی متجاوزان را‏‎ ‎‏شکست دادیم، به یاری خدا باقیماندۀ راه پر نشیب و فراز رابا اتکای به خدا، تنها خواهیم‏‎ ‎‏پیمود و به وظیفۀ خویش عمل خواهیم کرد، یا دست یکدیگر را در شادی پیروزی جهان‏‎ ‎‏اسلام در کل گیتی می فشاریم و یا همه به حیات ابدی و شهادت روی می آوریم و از‏

صحیفه امامجلد 20صفحه 325
‏مرگِ شرافتمندانه استقبال می کنیم ولی در هر حال پیروزی و موفقیت با ما است و دعا را‏‎ ‎‏هم فراموش نمی کنیم.‏

‏     خداوندا! بر ما منت بنه و انقلاب اسلامی ما را مقدمۀ فرو ریختن کاخهای ستم جباران‏‎ ‎‏و افول ستارۀ عمر متجاوزان در سراسر جهان گردان. و همۀ ملتها را از ثمرات و برکات‏‎ ‎‏وراثت و امامت مستضعفان و پابرهنگان برخوردار فرما.‏

‏     حال با این مقدمه ها قضاوت در جنگ با خود مسلمانان است که تعقل و اندیشه کنند‏‎ ‎‏که ما در مسیر چه هدف و آرمانی مورد تهاجم قرار گرفته ایم و شهیدان گرانقدری را به‏‎ ‎‏پیشگاه مقدس حق تقدیم کرده ایم و صدام پلید چه نیاتی از تهاجم خود در سر پرورانده‏‎ ‎‏است؛ دنیا نیز به چه انگیزه ای به حمایت ضمنی و علنی از او برخاسته است و تا امروز هم‏‎ ‎‏متجاوزین در تنگنای تسلیحات و امکانات نظامی و اقتصادی و سیاسی نبوده اند و دنیا هر‏‎ ‎‏روز به بهانه ای آنان را به بهترین و مدرنترین سلاحها مسلح نموده است ولی از دادن‏‎ ‎‏امکاناتی که حق مسلّم ملت ما است و حتی پول آنها را گرفته اند خودداری نموده است،‏‎ ‎‏ولی با تمام این احوال ما افتخار می کنیم که در این نبرد طولانی و نابرابر فقط با تکیه‏‎ ‎‏برسلاح ایمان و توکل بر خدای بزرگ و دعای بقیة الله ـ عجل الله تعالی فرجه ـ و اعتماد به‏‎ ‎‏نفس و همت دلاور مردان و شیرزنان صحنۀ کارزار به پیروزی رسیده ایم و خدا را سپاس‏‎ ‎‏می گزاریم که منت هیچ قدرت و کشوری و ابرقدرتی در جنگ، بر گردن ما نیست و مردم‏‎ ‎‏کارآزموده و متوکل ما با استعانت از ذات مقدس کبریا یکه و تنها و مظلومانه بر مشکلات‏‎ ‎‏بسیاری از طرح و عملیات و بسیج و آموزش نیروها تا نیاز تسلیحاتی کشورمان فائق آمده‏‎ ‎‏است. و علاوه بر موفقیتهای اعجاز گونه ای که در صحنه های دفاع از کشور اسلامی و‏‎ ‎‏بیرون راندن متجاوزین از هزاران کیلومتر، به تحولات شگرف صنعتی از قبیل راه اندازی‏‎ ‎‏کارخانجات و دیگرگونی در خطوط تولید و ساختن و اختراع دهها وسایل پیشرفته و‏‎ ‎‏مدرن نظامی، آن هم بدون حضور هیچ مستشاری و بدون هیچ گونه کمک خارجی،‏‎ ‎‏دست یافته ایم، و هم اکنون که به مرز پیروزی مطلق رسیده ایم و قدمهای آخرمان را‏‎ ‎‏برمی داریم، صدای ناآشنای صلح طلبی آن هم از کام ستمگران و جنگ افروزان به گوش‏

صحیفه امامجلد 20صفحه 326
‏می رسد و در جهان غوغا به راه انداخته و عزا و ماتم صلح طلبی برپا نموده است و مدافع‏‎ ‎‏آزادی و امنیت انسانها شده و برای خون جوانان و سرمایه های مادی و معنوی در کشور‏‎ ‎‏ایران و عراق مرثیه سرایی می کند. راستی چه شده است استکبار جهانی و در رأس آن‏‎ ‎‏امریکا اینقدر طرفدار ملتها شده است و جنگ افروزان و آتش بیاران معرکه ها و جلادان‏‎ ‎‏قرن به شرف انسانیت و همزیستی مسالمت آمیز اعتقاد پیدا کرده اند و از عطش سیراب‏‎ ‎‏ناشدنی و خصلت خونخواری خود که طبیعت فرهنگ سرمایه داری و کمونیسم است،‏‎ ‎‏منصرف شده اند و شمشیرها و خنجرها و قداره های فرو رفته در قلب و جگر ملتها را به‏‎ ‎‏غلاف کشیده اند! آیا این حقیقت است یا فریب و آیا این همان جلوه های دیگر‏‎ ‎‏شبیخونها و بی انصافیهایی نیست که روزی سکوت را مصلحت خویش می دید و امروز‏‎ ‎‏صلح طلبی را؟ آیا براستی از این طریق جهانخواران نمی خواهند از ضربۀ آخر ما‏‎ ‎‏جلوگیری کنند و برای حفظ منافع خویش سیاست جنگ و صلح جهانی را به تصمیمات‏‎ ‎‏و فکرهای پوسیده و شیطانی خود گره بزنند و عملاً جان و مال و مملکت و امنیت ملل‏‎ ‎‏عالم را به قبضۀ قدرت خود درآورند که به طور قطع و یقین، علت و فلسفۀ سماجت و‏‎ ‎‏اصرار جهانخواران در تحمیل صلح بر ملت ایران، نشأت گرفته از همین تفکر است. و از‏‎ ‎‏همۀ اینها که بگذریم این مسئله که چه کسی خواهان صلح واقعی است و چه کسی جنگ‏‎ ‎‏طلب است خود اولِ بحث ما است.‏

‏     آیا واقعاً صدام از گذشته ها و کرده ها و تجاوزات و ظلمها و ستمهای خود پشیمان‏‎ ‎‏شده است و اظهار ندامت می کند و از خیانتی که به ملتها و کشورهای اسلامی و در جهت‏‎ ‎‏تضعیف بنیۀ دفاعی ملل اسلامی نموده است عذر تقصیر می خواهد؟ آیا صلح طلبی‏‎ ‎‏صدام از روی دلسوزی و تنبه و آگاهی او است و اصلاً با اینهمه جنایت و غارتگریها،‏‎ ‎‏برای صدام وجدان و شعور و عاطفه ای می توان تصور کرد، یا اینکه این افعی‏‎ ‎‏زخم خورده به خاطر استیصال و درماندگی خود به طناب صلح طلبی چسبیده است؟ و‏‎ ‎‏عجبا که بعض مدعیان عقل و سیاست و دوراندیشی چگونه طرح می دهند و با تحریفِ‏‎ ‎‏آیاتِ کتاب خدا و استناد به سنت پیامبر ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ مسیر عزت و کرامت‏

صحیفه امامجلد 20صفحه 327
‏مسلمین را دیگرگون و مردم ما را از شرافت جهاد برحذر می دارند، که خداوند را سپاس‏‎ ‎‏می گزاریم که به ملت ایران آگاهی و رشد مرحمت فرموده است که نه تنها تحت تأثیر این‏‎ ‎‏القائات نرفته و نمی رود، بلکه این موضعگیریهای ناشیانه و بچگانه را دلیل کمبود و‏‎ ‎‏ضعف مبانی فکری و عقیدتی صاحبان این تحلیلها دانسته و به آن لبخند تمسخر می زند.‏‎ ‎‏کدام انسان عاقلی است که با وجود همۀ شرایط مناسب و مقدمات لازم و فدا کردن‏‎ ‎‏هزاران قربانی بزرگ، از نبرد با دشمن رو به احتضار ‏‏[‏‏از‏‏]‏‏ مکتب و جامعه و کشور خود‏‎ ‎‏چشم پوشی نموده و به او مهلتِ توان دوباره دهد تا در موقع مناسب به کشور ما حمله‏‎ ‎‏کند؟ آیا ریاست چند روزۀ دنیا ارزش اینهمه خفت و زبونی را دارد؟ دنیا در شروع‏‎ ‎‏تجاوز به ما پیشنهاد می نمود که برای جلوگیری از تهاجم بیشتر به کشورتان، حاکمیت و‏‎ ‎‏خواسته های صدام را بپذیرید و به زورگویی صدامیان گردن نهید و امروز هم در راستای‏‎ ‎‏همان سیاستها و در زیر بمباران مناطق مسکونی و حملۀ شیمیایی و حمله به نفت کشها و‏‎ ‎‏هواپیمای غیرنظامی و قطارهای مسافربری به زبان دیگری ما را به پذیرش حکومت زور‏‎ ‎‏و تجاوز صدامیان دعوت می کند. و این را دیگر همۀ آگاهان جهان درک کرده اند که نه‏‎ ‎‏تنها صدام از خلق و خوی سبعیت و درندگی ذره ای عدول ننموده است که متأسفانه با‏‎ ‎‏حمایت جهانخواران و یا سکوت سازمانها و مراکز بین المللی به گرگ زخم برداشته ای‏‎ ‎‏بدل شده است و می رود تا شعله های آتش و جنگ را در کشورهای منطقه و خصوصاً‏‎ ‎‏خلیج فارس بر افروزد.‏

‏     و من با وجود چنین شرایطی به همۀ سران کشورهای خلیج فارس و همۀ ابرقدرتهای‏‎ ‎‏شرق و غرب و خصوصاً امریکا و شوروی هشدار می دهم و آنان را از دخالت و‏‎ ‎‏ماجراجویی و تصمیمات عجولانه بر حذر می دارم و به ملت امریکا از اینکه عنان عقل و‏‎ ‎‏ارادۀ خویش را در مهمترین مسائل سیاسی و بین المللی و نظامی به دست افرادی چون‏‎ ‎‏ریگان بسپارد نصیحت می کنم. چرا که ریگان در کارها و خصوصاً در مسائل سیاسی و‏‎ ‎‏تصمیم گیریها ناتوان شده است و به کمک عقلا و اندیشمندان نیازمند شده است که مردم‏‎ ‎‏امریکا را به ورطۀ سقوط نکشاند. من به سران کشورهای خلیج فارس سفارش می کنم که‏

صحیفه امامجلد 20صفحه 328
‏به خاطر یک عنصر ورشکستۀ سیاسی، نظامی، اقتصادی بیش از این خود و مردم‏‎ ‎‏کشورتان را تحقیر نکنید و با توسل به دامن امریکا ضعف و ناتوانی خود را برملا نسازید‏‎ ‎‏و از گرگها و درنده ها برای شبانی و حفظ منافع خود استمداد نطلبید ابر قدرتها آن‏‎ ‎‏لحظه ای که منافعشان اقتضا کند شما و قدیمیترین وفاداران و دوستان خود را قربانی‏‎ ‎‏می کنند و پیش آنان دوستی و دشمنی و نوکری و صداقت ارزش و مفهومی ندارد. آنان‏‎ ‎‏منافع خود را ملاک قرار داده اند و به صراحت و در همه جا از آن سخن می گویند. چه‏‎ ‎‏خوب است که بعض سرانِ سرسپردۀ کشورهای اسلامی به اربابان و خدایان زر و زور و‏‎ ‎‏تزویر خود، این نکته را جدی گوشزد کنند که اینقدر از منافع خود در خلیج فارس سخن‏‎ ‎‏نگویید، برای اینکه همین مسئله موجب حساسیت شدید مردم منطقه است که امریکا و‏‎ ‎‏فرانسه و انگلیس چه منافعی در آبهای خلیج فارس دارند تا پای دخالت نظامی و جنگ‏‎ ‎‏هم می خواهند آن را حفظ کنند؟ البته سیاست ما در مورد خلیج فارس از اول تاکنون‏‎ ‎‏صریح و روشن بوده است. جمهوری اسلامی ایران به امنیت در خلیج فارس اهمیت‏‎ ‎‏زیادی می دهد و به همین دلیل و علی رغم فراهم بودن همه نوع امکانات دریایی و‏‎ ‎‏هوایی و زمینی در بستن تنگۀ هرمز و صدمه وارد کردن به کشتیها و نفت کشها و منافع و‏‎ ‎‏مراکز صدور نفت و پالایشگاهها و بنادر منطقه تا به حال از سیاست صبر و انتظار و‏‎ ‎‏جلوگیری از گسترش جنگ پیروی نموده است و فقط در حد نشان دادن مقدار کمی از‏‎ ‎‏قدرت و حضور و توانایی خود و مقابله به مثل وارد عمل گردیده است. و دنیا به این‏‎ ‎‏حقیقت رسیده است که ناامنی در خلیج فارس فقط به ضرر ایران تمام نمی شود، بلکه‏‎ ‎‏قویترین قدرتها و ابرقدرتها هم اگر مثل امریکا تمامی امکانات هوایی و دریایی و‏‎ ‎‏جاسوسی ـ خبری خود و هم پیمانان خود در منطقه را بسیج کنند، که حتی یک کشتی را‏‎ ‎‏بدون خطر اسکورت و حفاظت نمایند، از این خطر و ضرر مصون نخواهند ماند و در این‏‎ ‎‏گرداب ناامنی غرق می شوند و علی رغم آنهمه مقدمات و تمهیدات و جار و جنجالهایی‏‎ ‎‏که درجهانْ امریکا برپا نموده است و دهها خبرنگار و فیلمبردار را به منطقه گسیل‏‎ ‎‏داشته اند تا خبر موفقیت نقشه های شوم امریکا را مخابره کنند، خداوند زمینۀ رسوایی و‏
صحیفه امامجلد 20صفحه 329
‏زبونی امریکا را به دست غیب خود فراهم می آورد و اقتدار معنوی پرچم لااله الا الله را بر‏‎ ‎‏پرچم کفر به نمایش می گذارد و دل بندگان خالص خویش را شادمان می سازد و چه بهتر‏‎ ‎‏که امریکا و ریگان از مسیر سیاست مین گذاری شدۀ خلیج فارس که کوس رسوایی آنان‏‎ ‎‏را در جهان به صدا درآورده است مجدداً عبور نکند و بر مرکب غرور و جهلی که تا به‏‎ ‎‏حال دهها بار صاحب خود را بر زمین کوبانیده است، سوار نشود و لااقل شبح قدرت و‏‎ ‎‏قدرت نمایی خود را پیش نوکران خود مثل کویت حفظ کند و بیش از این آنان را از‏‎ ‎‏شکست و خفت خود شرمسار و سرافکنده نسازد و مطمئن باشند که ادامۀ جولان در‏‎ ‎‏خلیج فارس منطقه را به کانون خطر و بحران ناخواسته علیه خود آنان سوق می دهد. و دنیا‏‎ ‎‏اگر خودش را آمادۀ بحران نفت و به هم خوردن همۀ معادلات اقتصادی و تجاری و‏‎ ‎‏صنعتی کرده است، ما هم آماده ایم و کمربندها را محکم بسته ایم و همه چیز برای عملیات‏‎ ‎‏آماده است. و حتماً امریکا باید به این نکته برسد که دخالت نظامی در خلیج فارس صرفاً‏‎ ‎‏یک آزمایش نیست که یک دام بزرگ و یک بازی خطرناک است و ما و همۀ مسلمانان‏‎ ‎‏منطقۀ خلیج فارس، حضور نظامی ابرقدرتها را نقشه و مقدمۀ تهاجم و حمله به ممالک‏‎ ‎‏اسلامی و کشور جمهوری اسلامی ایران و در ادامۀ حمایت از صدام تلقی می کنیم.‏‎ ‎‏مسلمانان جهان با همراهی نظام جمهوری اسلامی ایران عزم خود را جزم کنند تا‏‎ ‎‏دندانهای امریکا را در دهانش خرد کنند و نظاره گر شکوفایی گل آزادی و توحید و‏‎ ‎‏امامت جهان نبی اکرم باشند.‏

‏     البته لازم است این نکته را برای چندمین بار به سران کشورهای اسلامی حاشیۀ خلیج‏‎ ‎‏فارس بازگو کنم که القای شبهه و بزرگ جلوه دادن خطر اسلام و انقلاب و جمهوری‏‎ ‎‏اسلامی ایران برای کشورهای منطقه همان ترفند قدیم و جدید جهانخواران بوده و‏‎ ‎‏است، که از این طریق از پیدایش جوّ تفاهم و همکاری مسالمت آمیز جلوگیری نمایند و‏‎ ‎‏احساس نیاز کشورها را به شرق و غرب تشدید کنند. جمهوری اسلامی ایران مایل است‏‎ ‎‏بر اساس حفظ وحدت و حمایت از منافع کشورها و ملتهای اسلامی آنان را در مشکلات‏‎ ‎‏یاری نماید و در بروز حوادث تحمیلی سیاسی ـ نظامی از ناحیۀ استکبار جهانی با قدرت‏

صحیفه امامجلد 20صفحه 330
‏و نفوذ خود آنها را رفع و در جهت کنترل و نفی سلطۀ سیاسی شرق و غرب برنامه ای قوی‏‎ ‎‏و دقیق ارائه دهد، ولی ما مطمئنیم که با وجود صدام و حزب عفلقی عراق این مسئله به‏‎ ‎‏کندی پیش می رود، چرا که به همان میزانی که ابرقدرتها از ائتلاف و وحدت ملتهای‏‎ ‎‏اسلامی واهمه دارند، صدام نیز از همکاری ایران با کشورهای اسلامی در هراس است.‏‎ ‎‏به هر حال اصرار ما در نبرد، تا رفتن صدام و حزب کثیف عراق و رسیدن به شرایط بر حق‏‎ ‎‏و عادلانۀ دیگرمان یک تکلیف شرعی و واجب الهی است که از آن هرگز تخطی‏‎ ‎‏نمی کنیم که ان شاءالله با تحقق آن، در کنار کشورهای اسلامی، سیاستی محکم و بنیادین‏‎ ‎‏برای همۀ کشورها و ملتهای اسلامی پایه ریزی شده است و در پرتو آن منافع مردم از‏‎ ‎‏آفت و خطر مهاجمین و متجاسرین محفوظ خواهد ماند و همۀ کسانی که به فکر تجاوز به‏‎ ‎‏حریم کشورهای اسلامی شده اند از سرنوشت صدامیان عبرت می گیرند و خودشان را به‏‎ ‎‏غضب و خشم ملتها گرفتار نخواهند ساخت.‏

‏     امروز بدون شک سرنوشت همۀ امتها وکشورهای اسلامی به سرنوشت ما در جنگ‏‎ ‎‏گره خورده است. و جمهوری اسلامی ایران در مرحله ای است که پیروزی آن به حساب‏‎ ‎‏پیروزی همۀ مسلمانان وخدای نخواسته شکست آن، به ناکامی و شکست وتحقیر همۀ‏‎ ‎‏مؤمنان می انجامد و رها کردن یک ملت و یک کشور و یک مکتب بزرگ در نیمۀ راه‏‎ ‎‏پیروزی، خیانت به آرمان بشریت و رسول خداست، لذا تب جنگ در کشور ما جز به‏‎ ‎‏سقوط صدام فرو نخواهد نشست و ان شاءالله تا رسیدن به این هدف فاصلۀ چندانی نمانده‏‎ ‎‏است. و خدا را سپاس می گزاریم که ملت و دولت و مسئولین و ارتش و سپاه و بسیج و‏‎ ‎‏نیروهای مردمی و همۀ اقشار دلاور کشورمان در آمادگی کامل به سر می برند و همه اهل‏‎ ‎‏جنگ و هنرآفرینان مدرسۀ عشق و شهادتند و به خوبی از پس توطئه های استکبار و‏‎ ‎‏ایادی جاسوس و منافق آنان برآمده اند و می روند که به یاری خداوند بزرگ آخرین‏‎ ‎‏معابر پیروزی را باز کنند و علاوه بر حضور برتر خود در خلیج فارس و جزایر و سواحل و‏‎ ‎‏مناطق غرب و جنوب، هم اکنون نیز به سازماندهی و بسیج و تشکل مردم ستمدیدۀ عراق‏‎ ‎‏پرداخته اند که این از مهمترین خواسته ها و هدفهای ما بوده است، چرا که از اول جنگ به‏

صحیفه امامجلد 20صفحه 331
‏صراحت اعلام کرده ایم که ایران حتی به یک وجب از خاک عراق چشم ندوخته است و‏‎ ‎‏مردم عراق در تصمیم گیریها و انتخاب حکومت خود آزادند و چه بهتر آنکه قبل از‏‎ ‎‏سقوط حاکمیتِ مطلق بعث عراق، به دست رزمندگان دلاور اسلام در جبهه های نبرد،‏‎ ‎‏حکومت دلخواه و موردنظر خود را انتخاب کنند که بحمدالله طلیعۀ این حرکت بزرگ‏‎ ‎‏آشکار شده است وهمۀ ابرقدرتها وحامیان رژیم رو به زوال بعث مطمئن باشند که‏‎ ‎‏بین المللی کردن درگیریها در جنگ وایجاد جوّ فشار و جریانات ساختگی سیاسی و‏‎ ‎‏تبلیغاتی و دیپلماسی علیه جمهوری اسلامی ایران در جهان و دخالتهای نظامی و‏‎ ‎‏غیرنظامی در خلیج فارس و بزرگ نمایی مشکلات و اختلاف تراشی و ارائۀ تحلیلهای‏‎ ‎‏کور و بی ثمر، ما را از هدف سرنگونی صدام و حزب بعث عراق و تنبیه متجاوز باز‏‎ ‎‏نخواهد داشت و به لطف خدا تمامی فشارها و محاصرههای جهانی را برای نیل به این‏‎ ‎‏هدف بزرگ تحمل می کنیم و از جنگ کردن در راه خدا خسته نمی شویم. و این ملت‏‎ ‎‏بزرگ ایران است که با قامتی استوار بر بام بلند شهادت و ایثار ایستاده است و هر روز‏‎ ‎‏نشاط و تحرک و فریاد او برای ادامۀ راه بیشتر می شود. البته ممکن است غربزده ها و‏‎ ‎‏بزدلان و همانهایی که نه در روزهای آغازین در میدان دفاع بوده اند و نه تا به امروز به‏‎ ‎‏حمایت از حماسه آفرینان و وطن بانان خدمتی کرده اند و نه در آینده لیاقت حضور در‏‎ ‎‏جنود و سربازان خدا را خواهند یافت، برای خوش خدمتی به اربابان و دلگرم نمودن‏‎ ‎‏آنان از خستگی و بن بست در جنگ تحمیلی، داد سخن دهند و به خیال خام خود افکار‏‎ ‎‏را از جنگ منحرف نمایند و احیاناً آنهاکه در خارج از مرزها نشسته اند باورشان بیاید که‏‎ ‎‏مردم و مسئولین و ارتش و سپاه و بسیج از جنگ و ادامۀ آن خسته شده اند و یا در میان‏‎ ‎‏آنان بر سر جنگ اختلاف افتاده است. و حال آنکه به لطف خدا در حاکمیت جمهوری‏‎ ‎‏اسلامیِ ما اختلافی بر سر مواضع اصولی، سیاسی و اعتقادی وجود ندارد و همه مصممند‏‎ ‎‏تا توحید ناب را در بین الملل اسلامی پیاده نموده و سر خصم را به سنگ بکوبانند، تا در‏‎ ‎‏آینده ای نه چندان دور به پیروزی اسلام در جهان برسند.‏

‏     الحمدلله این کشور رسول خدا ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ امروز میلیونها جوان‏

صحیفه امامجلد 20صفحه 332
‏داوطلبِ جنگ و شهادت در خود پرورانده است و دل و دیدگان ملت ما را جز رضایت‏‎ ‎‏حق چیزی پر نخواهد کرد و به همین جهت از بذل مال و جان و فرزندان خویش در راه‏‎ ‎‏خدا لذت می برند و ملاک ارزش و برتری در نزد آنان تقوا و سبقت در جهاد گردیده‏‎ ‎‏است و از تفرعنها و خودنماییهای جاهلیت قدیم و جدید متنفرند و من خودم را خادم‏‎ ‎‏یک چنین ملتی می دانم و به این خدمت افتخار می کنم و همۀ این برکات معنوی را از‏‎ ‎‏توجه پیامبر رحمة للعالمین و خاتم المرسلین ـ صلی الله علیه و آله وسلم ـ می دانم و مردم‏‎ ‎‏و جوانان کشورهای اسلامی را به کشف و شناخت وایجاد روابط گرم و برادرانه با این‏‎ ‎‏عصاره های فضیلت و تقوا دعوت نموده و در این فرصت به همۀ مسئولان کشورمان‏‎ ‎‏تذکر می دهم که در تقدم ملاکها، هیچ ارزش و ملاکی مهمتر از تقوا و جهاد در راه خدا‏‎ ‎‏نیست و همین تقدم ارزشی و الهی باید معیار انتخاب و امتیاز دادن به افراد و استفاده‏‎ ‎‏ازامکانات و تصدی مسولیتها و ادارۀ کشور و بالاخره جایگزین همۀ سنتها و امتیازات‏‎ ‎‏غلط مادی و نفسانی بشود، چه در زمان جنگ و چه در حالت صلح، چه امروز و چه فردا،‏‎ ‎‏که خدا این امتیاز را به آنان عنایت فرموده است و صِرف امتیاز لفظی و عرفی کفایت‏‎ ‎‏نمی کند، که باید هم در متن قوانین و مقررات و هم در متن عمل و عقیده و روش و منش‏‎ ‎‏جامعه پیاده شود و مصلحت زجر کشیده ها و جبهه رفته ها و شهید و اسیر و مفقود و‏‎ ‎‏مجروح دادهها و در یک کلام، مصلحت پابرهنه ها و گودنشینها و مستضعفین، بر‏‎ ‎‏مصلحت قاعدین درمنازل و مناسک و متمکنین و مرفهین گریزان از جبهه و جهاد و تقوا‏‎ ‎‏و نظام اسلامی مقدم باشد و نسل به نسل و سینه به سینه شرافت و اعتبار پیشتازان این‏‎ ‎‏نهضت مقدس و جنگ فقر و غنا محفوظ بماند و باید سعی شود تا از راه رسیده ها و دین‏‎ ‎‏به دنیا فروشان، چهرۀ کفرزدایی و فقرستیزی روشن انقلاب ما را خدشه دار نکنند و لکۀ‏‎ ‎‏ننگ دفاع از مرفهین بیخبر از خدا را بر دامن مسئولین نچسبانند و آنهایی که در خانه های‏‎ ‎‏مجلل، راحت و بی درد آرمیده اند و فارغ از همۀ رنجها و مصیبتهای جانفرسای ستون‏‎ ‎‏محکم انقلاب و پابرهنه های محروم، تنها ناظر حوادث بوده اند و حتی از دور هم دستی‏‎ ‎‏بر آتش نگرفته اند، نباید به مسئولیتهای کلیدی تکیه کنند، که اگر به آن جا راه پیدا کنند‏
صحیفه امامجلد 20صفحه 333
‏چه بسا انقلاب را یکشبه بفروشند، و حاصل همۀ زحمات ملت ایران را بر باد دهند، چرا‏‎ ‎‏که اینها هرگز عمق راه طی شده را ندیده اند و فرق و سینۀ شکافتۀ نظام و ملت را به دست‏‎ ‎‏از خدا بیخبران مشاهده نکرده اند و از همۀ زجرها و غربتهای مبارزان و التهاب و بیقراری‏‎ ‎‏مجاهدان که برای مرگ و نابودی ظلم بیگانگان دل به دریای بلا زده اند، غافل و بیخبرند.‏

‏     3ـ روحانیون و مدیران و مسئولین محترم کاروانها و حج با توجه به مسئولیت خطیری‏‎ ‎‏که در اداره و توجیه زائران محترم پذیرفته اند و با در نظر گرفتن شرایط استثنایی کشور‏‎ ‎‏جمهوری اسلامی ایران باید تمام همت وتلاش خود را در برگزاری صحیح و منظم حج‏‎ ‎‏به کار گیرند و با سعۀ صدر و به دور از هر گونه توقع و منتی زائران محترم بیت الله را در‏‎ ‎‏آموزش و تعلیم مناسک و مسائل حج همراهی نمایند و متناسب با حضور قشرهای‏‎ ‎‏مختلف اعم از بیسواد و باسواد برای آنان برنامه ریزی کنند و از نقش سازندۀ خود و تأثیر‏‎ ‎‏بزرگی که حج برای همیشه در سرنوشت انسان می گذارد غافل نشوند، چرا که در آن‏‎ ‎‏فضاو شرایط معنوی همۀ دلها برای تحول و پذیرفتن حق آماده است، لذا از اعمال‏‎ ‎‏نظرهای شخصی در امور حج و خصوصاً در مسائل و مناسک جداً خودداری شود و‏‎ ‎‏مسائل حج را با علم و یقین و در موارد ضرورت با مراجعه به اشخاص مطلع و یا منابع‏‎ ‎‏فقهی آن بیان فرمایند، چرا که در اعمال و مناسک حج مسائل جدید و مورد ابتلا فراوان‏‎ ‎‏است و خدای ناکرده بیان ناقص و غلط مسائل، موجب بطلان عمل و گرفتاری حجاج‏‎ ‎‏محترم و عسر و حرج می گردد.‏

‏     روحانیون عزیز در عین حالی که مسائل را به طور واضح و دقیق بیان می کنند ولی از‏‎ ‎‏مشکل تراشی و حالتهای وسواس گونه که زائران ‏‏[‏‏را‏‏]‏‏ در شک و تردید و احتیاطهای‏‎ ‎‏بیمورد قرار می دهد خودداری کنند، چرا که وسواس در برنامه و مراسم وعبادتها و ادعیه‏‎ ‎‏موجب کسالت و بی توجهی در واجبات می شود. و یکی از فرصتهای بسیار مناسب و‏‎ ‎‏مغتنم برای روحانیون، ارتباط با صاحبنظران و اندیشمندان و علمای کشورهای اسلامی‏‎ ‎‏است. هر چند که استکبار جهانی، یا سران بعض کشورهای اسلامی بشدت از این نوع‏‎ ‎‏ملاقاتها و رابطه ها بیمناک و از آن جلوگیری و مراقبت می نمایند، ولی برنامه ریزی سالم‏

صحیفه امامجلد 20صفحه 334
‏و استفاده کردن از این موقعیت مناسب برای تبادل افکار و اندیشه ها و پیداکردن راه حل‏‎ ‎‏برای معضلات جوامع اسلامی از خواسته های جمهوری اسلامی ایران بوده است و در‏‎ ‎‏این فرصت مغتنم، روحانیون معظم و مسئولین تبلیغات حج برای انتقال تجارب انقلاب و‏‎ ‎‏ارائۀ خط مشی های سیاسی در پرتو احکام قرآن و نقش عظیم روحانیت اسلام در‏‎ ‎‏رهبری مردم و جامعه، نقش کارسازی باید ایفا بنمایند.‏

‏     متأسفانه نه تنها مردم کشورها، بلکه روحانیون ممالک اسلامی اکثراً از کارآیی و‏‎ ‎‏نقش سازنده و تعیین کنندۀ خود در مسائل روز و سیاستهای بین المللی بیخبر هستند و‏‎ ‎‏متأثر از القائات و برداشتهای مادی، تصور می کنند که در عصر تمدن و تکنیک و صنعت‏‎ ‎‏و تحولات علمی وپیشرفتهای مادی، نفوذ روحانیت کم شده است و نعوذبالله اسلام از‏‎ ‎‏ادارۀ کشورها عاجز مانده است، که بحمدالله پیروزی انقلاب اسلامی ایران به رهبری‏‎ ‎‏روحانیت، خلاف این تصورات را ثابت نمود و علی رغم همۀ کارشکنیها و‏‎ ‎‏سنگ اندازیها و توطئه های شرق و غرب و حسادت و کینه توزی ایادی آنان، توانمندی و‏‎ ‎‏اقتدار روحانیت اسلام آشکار گردید. که من از تمامی علما و متفکرین و دانشمندان‏‎ ‎‏اسلامی سراسر جهان دعوت می کنم که در فرصتهای مناسب به کشور عزیز اسلامی ایران‏‎ ‎‏سفر کنند و در وضع گذشتۀ این مملکت که نظام شاهنشاهی آن را به مملکتی غربزده و‏‎ ‎‏تهی از ارزشهای اسلامی مبدل ساخته بود و ایران می رفت تا پایگاهی برای اسلام زدایی‏‎ ‎‏و محو آثار رسالت گردد و از تاریخ تا فرهنگ و همۀ مظاهر اسلام نابود شود، فکر نمایند‏‎ ‎‏و همچنین به بررسی وضعیت کنونی بپردازند که اساس قوانین ومقررات این کشور را‏‎ ‎‏وحی و اسلام معیّن نموده است و تمامی مظاهر کفر و شرک و معاصی علنی حتی المقدور‏‎ ‎‏بر چیده شده و علی رغم همۀ نغمه های شوم التقاطیها و چپها و راستها و ملیگراها که در‏‎ ‎‏روزهای اول پیروزی انقلاب و برای قبضه نمودن قدرت و تفکر ملت ایران از حلقوم‏‎ ‎‏آنان برمی خاست، خداوند بر ما منت نهاد که توطئۀ آنان کشف و در تمامی کشور ما‏‎ ‎‏قوانین و برنامه های اسلامی در حال پیاده شدن است و از میدانهای نبرد و کارزار گرفته تا‏‎ ‎‏مراکز تحقیقات علمی، دانشگاهها و حوزهها و از مجالس قانونگذاری و تدوین همۀ‏

صحیفه امامجلد 20صفحه 335
‏مقررات کشوری و لشکری تا قوۀ مجریه که دست اندرکاران حل و فصل بزرگترین‏‎ ‎‏مسائل اداری و اجرایی یک کشور بزرگ و در حال جنگ و محاصره وبا جمعیتی‏‎ ‎‏متجاوز از پنجاه میلیون نفر است و از قوۀ قضاییه که مسئولیت اجرای حدود و احکام الهی‏‎ ‎‏و در حقیقت بار سنگین تأمین امنیت جان و نوامیس و اموال و شخصیت یک جامعۀ‏‎ ‎‏انقلابی را به عهده دارد تا فرماندهی قوای نظامی وانتظامی که مسئولیت امنیت مرزهاو‏‎ ‎‏داخل کشور و خنثی نمودن صدها توطئۀ رنگارنگ به عهدۀ آنان است و باید جلوی‏‎ ‎‏تخریب و جنایات منافقین و ضدانقلاب واشاعۀ فحشا و منکرات و دزدیها و قتلها و‏‎ ‎‏موادمخدر را بگیرند، که همۀ اینها با رهبری روحانیت متعهد و به برکت احکام نورانی‏‎ ‎‏اسلام و کتاب آسمانی پیامبر اکرم حضرت محمد بن عبدالله ـ صلی الله علیه وآله وسلم ـ و‏‎ ‎‏پیروی از ائمۀ هدی ـ علیهم السلام ـ اداره می شود و خدا را سپاس می نهیم که با تکیه بر‏‎ ‎‏آیات وحی و کتاب خدا توانسته ایم کشورمان را از وابستگیها نجات دهیم. البته تا پیاده‏‎ ‎‏کردن تمامی احکام و مقررات اسلامی وعمل کامل در همۀ سطوح جامعه راه زیادی در‏‎ ‎‏پیش داریم ولی به یاری خداوند همچنان به تلاش و کوشش خود ادامه می دهیم و در‏‎ ‎‏عمل به همۀ غربزدگان و شرقزدگان و خودباختگانی که از مطرح کردن شعار اسلام و‏‎ ‎‏اعتماد به قرآن کریم واهمه داشته اند،نشان می دهیم که چگونه می توان جامعه را از‏‎ ‎‏سرچشمه های معرفت کتاب خدا و هدایت اسلام عزیز سیراب نمود، که بحمدالله همۀ‏‎ ‎‏اینها از برکات و ورود علما در مسائل سیاسی و استنباط احکام در مسائل مستحدثه بوده‏‎ ‎‏است، که روحانیت کشور ایران فقط به خطابه و وعظ و ذکر مسائل روزمره اکتفا ننموده‏‎ ‎‏است و با دخالت در مهمترین مسائل سیاسی کشور خود و جهان توانسته است قدرت‏‎ ‎‏مدیریت روحانیت اسلام را به نمایش بگذارد و اتمام حجتی برای همۀ قائلین به سکوت‏‎ ‎‏و سازشکاران بی تعهد و علم فروشان بی عمل باشد وتعجب است که چگونه بسیاری‏‎ ‎‏ازعلما و روحانیون کشورها و بلاد اسلامی از نقش عظیم و رسالت الهی و تاریخی خود‏‎ ‎‏در این عصری که بشریت تشنۀ معنویت و احکام نورانی اسلام است غافلند و عطش ملتها‏‎ ‎‏را درک نمی کنند و از التهاب و گرایش جوامع بشری به ارزشهای وحی بیخبرند و قدرت‏
صحیفه امامجلد 20صفحه 336
‏و نفوذ معنوی خود را دست کم گرفته اند، که در همین شرایط پر زرق و برق حاکمیت‏‎ ‎‏علوم وتمدن مادی بر نسل معاصر، علما و خطبا و ائمۀ جمعۀ بلاد و روشنفکران اسلامی با‏‎ ‎‏وحدت و انسجام و احساس مسئولیت و عمل به وظیفۀ سنگین هدایت و رهبری مردم،‏‎ ‎‏می توانند دنیا را در قبضۀ نفوذ و حاکمیت قرآن در آورند و جلوی اینهمه فساد و استثمار‏‎ ‎‏و حقارت مسلمین را بگیرند و از لانه کردن شیاطین کوچک و بزرگ خصوصاً امریکا در‏‎ ‎‏ممالک اسلامی جلوگیری کنند و به جای نوشتن و گفتن لاطائلات و کلمات تفرقه انگیز و‏‎ ‎‏مدح و ثنای سلاطین جور و بدبین کردن مستضعفان به مسائل اسلام و ایجاد نفاق در‏‎ ‎‏صفوف مسلمین به تحقیق و نشر احکام نورانی اسلام همت بگمارند و با استفاده از این‏‎ ‎‏دریای بیکران ملتهای اسلامی، هم عزت خود را و هم اعتبار امت محمدی ـ صلی الله ‏‎ ‎‏علیه و آله وسلم ـ را پایدار نمایند.‏

‏     آیا برای علمای کشورهای اسلامی ننگ آور نیست که با داشتن قرآن کریم و احکام‏‎ ‎‏نورانی اسلام و سنت پیامبر ـ صلی الله علیه وآله وسلم ـ و ائمۀ معصومین ـ علیهم السلام ـ‏‎ ‎‏احکام و مقررات کفر در ممالک اسلامی تحت نفوذ آنان پیاده شود و تصمیمات دیکته‏‎ ‎‏شدۀ صاحبان زر و زور و تزویر و مخالفان واقعی اسلام اجرا گردد و سیاستگذاران‏‎ ‎‏کرملین یا واشنگتن دستورالعمل برای ممالک اسلامی صادر کنند؟ علمای بلاد و‏‎ ‎‏کشورهای اسلامی باید راجع به حل مشکلات و معضلات مسلمین و خروج آنان از‏‎ ‎‏سیطرۀ قدرت حکومتهای جور با یکدیگر به بحث و مشورت و تبادل نظر بپردازند و‏‎ ‎‏برای حفظ منافع مسلمین سینه ها را سپر کنند و جلوی تهاجم فرهنگهای مبتذل شرق و‏‎ ‎‏غرب را که به نابودی نسل و حرث ملتها منتهی شده است را بگیرند، و به مردم کشورهای‏‎ ‎‏خود آثار سوء و نتایج خود باختگی در مقابل زرق و برق غرب و شرق را بازگو کنند و به‏‎ ‎‏مردم و به دولتها خطر استعمار نو و شیطنت ابرقدرتها که جنگ و مسلمان کشی در جهان‏‎ ‎‏به راه انداخته اند، گوشزد کنند.‏

‏     من مجدداً تأکید می کنم که دنیا امروز تشنۀ حقایق و احکام نورانی اسلام است و‏‎ ‎‏حجت الهی بر همۀ علما و روحانیون تمام گردیده است، چرا که وقتی جوانان کشورهای‏

صحیفه امامجلد 20صفحه 337
‏اسلامی برای دفاع از مقدسات دینی خود تا سر حد شهادت پیش رفته اند و برای بیرون‏‎ ‎‏کردن متجاوزان، خود را به دریای حوادث و بلا زده اند و زندانها و شکنجه ها را به جان‏‎ ‎‏خریده اند و همچون مسلمانان شجاع و مبارز و عزیزان حزب الله لبنان و سایر کشورها‏‎ ‎‏مقاومت کرده اند و به جهاد علیه متجاوزان برخاسته اند، چه حجتی بالاتر از این و چه‏‎ ‎‏بهانه ای برای سکوت و مماشات و در خانه نشستن و تقیه کردنهای بیمورد مانده است؟‏

‏     علما و روحانیت متعهد اسلام اگر دیر عمل کنند، کار از کار می گذرد. البته ما درد‏‎ ‎‏تنهایی بعض از علما و متعهدینی که در شهرها و کشورهایشان در محاصرۀ سرنیزه ها و‏‎ ‎‏فشار تحلیلها و حکمهای نامشروع علمای سوء و درباری گرفتار آمده اند ‏‏[‏‏را‏‏]‏‏ احساس‏‎ ‎‏می کنیم ولی به همۀ این عزیزان که در فشار جباران می باشند، موعظۀ خدا رایادآور‏‎ ‎‏می شویم که‏ اَنْ تَقُومُوا لله ِ مَثْنی وَ فُرادی ثُمَّ تَتَّفَکَّروا؛‎[16]‎‏ برای خدا قیام کنید و از تنهایی و غربت‏‎ ‎‏نهراسید، مساجد بهترین سنگرها و جمعه و جماعات مناسبترین میدان تشکل و بیان‏‎ ‎‏مصالح مسلمین می باشند. امروز دولتها و سرسپردگان ابرقدرتها اگر چه به جنگ جدی با‏‎ ‎‏مسلمانان برخاسته اند وهمچون دولت هند مسلمانان بیگناه و بی پناه و آزاده را قتل عام‏‎ ‎‏می کنند ولی هرگز جرأت و قدرت تعطیل مساجد و معابد مسلمین را برای همیشه ندارند‏‎ ‎‏ونور عشق و معرفت میلیونها مسلمان را نمی توانند خاموش کنند. در عین حال اگر آنان‏‎ ‎‏مساجد و محافل مذهبی و سیاسی علمای اسلام را به تعطیلی بکشانند و حتی علمای‏‎ ‎‏اسلام را در ملأ عام به دار کشند، خود دلیل مظلومیت اسلام و موجب توجه بیشتر‏‎ ‎‏مسلمانان به روحانیت و پیروی از آنان می شود. مگر نه این است که خداوند از علما پیمان‏‎ ‎‏گرفته است که در برابر ستم ستمکاران و ظلم جنایت پیشگان ساکت و آرام نمانند؟ مگرنه‏‎ ‎‏این است که علما حجت پیامبران ومعصومین بر زمین هستند؟ پس باید علما و‏‎ ‎‏روشنفکران و محققان به داد اسلام برسند و اسلام را از غربتی که دامنگیرش شده است‏‎ ‎‏نجات دهند و بیش ازاین ذلت و حقارت را تحمل نکنند و بت سیادت تحمیلی‏

صحیفه امامجلد 20صفحه 338
‏جهانخواران را بشکنند و با بصیرت و سیاست چهرۀ منور و پراقتدار خود را آشکار‏‎ ‎‏سازند و در این راستا، دو چهره ها و روحانی نمایان و دین به دنیافروشان و قیل و قال‏‎ ‎‏کنندگان را از خود و از کسوت خود برانند و اجازه ندهند که علمای سوء و تملق گویان‏‎ ‎‏ظلمه و ستمگران، خود را به جای پیشوایان و رهبران معنوی امتهای اسلامی بر مردم‏‎ ‎‏تحمیل کنند و از منزلت و موقعیت معنوی علمای اسلام سوء استفاده کنند. روحانیون‏‎ ‎‏متعهد اسلام باید از خطر عظیمی که از ناحیۀ علمای مزور و سوء و آخوندهای درباری‏‎ ‎‏متوجه جوامع اسلامی شده است سخن بگویند، چرا که این بیخبران هستند که حکومت‏‎ ‎‏جابران و ظلم سران وابسته را توجیه و مظلومین را از استیفای حقوق حقۀ خود منع و در‏‎ ‎‏مواقع لزوم به تفسیق و کفر مبارزان وآزادیخواهان در راه خدا حکم می دهند، که‏‎ ‎‏خداوند همۀ ملتهای اسلامی را از شرور و ظلمت این نا اهلان و دین فروشان نجات دهد.‏

‏     و یکی از مسائل بسیار مهمی که به عهدۀ علما و فقها و روحانیت است، مقابلۀ جدی با‏‎ ‎‏دو فرهنگ ظالمانه و منحط اقتصادی شرق و غرب و مبارزه با سیاستهای اقتصاد‏‎ ‎‏سرمایه داری و اشتراکی در جامعه است، هرچند که این بلیه دامنگیر همۀ ملتهای جهان‏‎ ‎‏گردیده است و عملاً بردگی جدیدی بر همۀ ملتها تحمیل شده و اکثریت جوامع بشری در‏‎ ‎‏زندگی روزمرۀ خود به اربابان زر و زور پیوند خورده اند و حق تصمیم گیری در مسائل‏‎ ‎‏اقتصاد جهان از آنان سلب شده است و علی رغم منابع سرشار طبیعت و سرزمینهای‏‎ ‎‏حاصلخیز جهان و آبها و دریاها و جنگلها و ذخایر، به فقر ودرماندگی گرفتار آمده اند و‏‎ ‎‏کمونیستها و زراندوزان و سرمایه داران با ایجاد روابط گرم با جهانخواران، حق حیات‏‎ ‎‏وابتکار عمل را از عامۀ مردم سلب کرده اند و با ایجاد مراکز انحصاری وچند ملیتی، عملاً‏‎ ‎‏نبض اقتصاد جهان را در دست گرفته وهمۀ راههای صدور و استخراج و توزیع و عرضه‏‎ ‎‏وتقاضا و حتی نرخ گذاری و بانکداری را به خود منتهی نموده اند وبا القای تفکرات و‏‎ ‎‏تحقیقات خود ساخته، به توده های محروم باورانده اند که باید تحت نفوذ ما زندگی کرده‏‎ ‎‏و الاّ راهی برای ادامۀ حیات پابرهنه ها، جز تن دادن به فقر باقی نمانده است و این‏‎ ‎‏مقتضای خلقت و جامعۀ انسانی است که اکثریت قریب به اتفاق گرسنگان در حسرت‏

صحیفه امامجلد 20صفحه 339
‏یک لقمه نان بسوزند و بمیرند و گروهی اندک هم از پرخوری و اسراف وتعیشها جانشان‏‎ ‎‏به لب آید. به هر حال این مصیبتی است که جهانخواران بر بشریت تحمیل کرده اند و‏‎ ‎‏کشورهای اسلامی به واسطۀ ضعف مدیریتها و وابستگی، به وضعیت أسفبار گرفتار‏‎ ‎‏شده اند که این به عهدۀ علمای اسلام و محققین و کارشناسان اسلامی است که برای‏‎ ‎‏جایگزین کردن سیستم ناصحیح اقتصاد حاکم بر جهان اسلام، طرحها و برنامه های‏‎ ‎‏سازنده و دربرگیرندۀ منافع محرومین و پابرهنه ها را ارائه دهند و جهان مستضعفین و‏‎ ‎‏مسلمین را از تنگنا و فقر معیشت به درآورند. البته پیاده کردن مقاصد اسلام در جهان و‏‎ ‎‏خصوصاً برنامه های اقتصادی آن و مقابله با اقتصاد بیمار سرمایه داری غرب و اشتراکی‏‎ ‎‏شرق، بدون حاکمیت همه جانبۀ اسلام میسر نیست و ریشه کن شدن آثار سوء و مخرب‏‎ ‎‏آن، چه بسا بعد از استقرار نظام عدل و حکومت اسلامی همچون جمهوری اسلامی‏‎ ‎‏ایران نیازمند به زمان باشد، ولی ارائۀ طرحها و اصولاً تبیین جهت گیری اقتصاد اسلام در‏‎ ‎‏راستای حفظ منافع محرومین و گسترش مشارکت عمومی آنان و مبارزۀ اسلام با‏‎ ‎‏زراندوزان، بزرگترین هدیه و بشارت آزادی انسان از اسارت فقر و تهیدستی به شمار‏‎ ‎‏می رود و بیان این حقیقت که صاحبان مال و منال در حکومت اسلام هیچ امتیاز و‏‎ ‎‏برتری ای از این جهت بر فقرا ندارند و ابداً اولویتی به آنان تعلق نخواهد گرفت، مسلّم راه‏‎ ‎‏شکوفایی و پرورش استعدادهای خفته و سرکوب شدۀ پابرهنگان را فراهم می کند. و‏‎ ‎‏تذکر این مطلب که ثروتمندان هرگز به خاطر تمکن مالی خود نباید در حکومت و‏‎ ‎‏حکمرانان و اداره کنندگان کشور اسلامی نفوذ کنند ومال و ثروت خود را به بهانۀ‏‎ ‎‏فخرفروشی و مباهات قرار بدهند و به فقرا و مستمندان و زحمتکشان، افکار و‏‎ ‎‏خواسته های خود را تحمیل کنند، این خود بزرگترین عامل تعاون و دخالت دادن مردم‏‎ ‎‏در امور و گرایش آنان به اخلاق کریمه و ارزشهای متعالی و فرار از تملق گوییها می گردد‏‎ ‎‏و حتی بعض ثروتمندان را از اینکه تصور کنند که مال و امکاناتشان دلیل اعتبار آنان در‏‎ ‎‏پیشگاه خداست متنبه می کند.‏

‏     خلاصۀ کلام اینکه بیان این واقعیت که در حکومت اسلامی بهای بیشتر و فزونتر از آنِ‏

صحیفه امامجلد 20صفحه 340
‏کسی است که تقوا داشته باشد، نه ثروت و مال و قدرت و همۀ مدیران وکارگزاران و‏‎ ‎‏رهبران و روحانیون نظام و حکومت عدل موظفند که با فقرا و مستمندان و پابرهنه ها بیشتر‏‎ ‎‏حشر و نشر و جلسه و مراوده و معارفه و رفاقت داشته باشند تا متمکنین و مرفهین، و در‏‎ ‎‏کنار مستمندان و پابرهنه ها بودن و خود را در عرض آنان دانستن و قرار دادن، افتخار‏‎ ‎‏بزرگی است که نصیب اولیا شده و عملاً به شبهات و القائات خاتمه می دهد، که بحمدالله ‏‎ ‎‏در جمهوری اسلامی ایران، اساس این تفکر و بینش در حال پیاده شدن است.‏

‏     و همچنین مسئولین محترم کشور ایران علی رغم محاصرات شدید اقتصادی وکمبود‏‎ ‎‏درآمدها، تمامی کوشش و تلاش خود را صرف فقرزدایی جامعه کرده اند و همۀ آرمان‏‎ ‎‏و آرزوی ملت و دولت و مسئولین کشور ما است که روزی فقر و تهیدستی از جامعۀ ما‏‎ ‎‏رخت بربندد و مردم عزیز و صبور و غیرتمند کشور از رفاه در زندگی مادی و معنوی‏‎ ‎‏برخوردار باشند. خدا نیاورد آن روزی را که سیاست ما و سیاست مسئولین کشور ما پشت‏‎ ‎‏کردن به دفاع از محرومین و رو آوردن به حمایت از سرمایه دارها گردد و اغنیا و‏‎ ‎‏ثروتمندان ازاعتبار و عنایت بیشتری برخوردار شوند. معاذالله که این با سیره و روش انبیا‏‎ ‎‏و امیرالمؤمنین و ائمۀ معصومین ـ علیهم السلام ـ سازگار نیست، دامن حرمت و پاک‏‎ ‎‏روحانیت از آن منزه است، تا ابد هم باید منزه باشد و این از افتخارات و برکات کشور و‏‎ ‎‏انقلاب و روحانیت ما است که به حمایت از پابرهنگان برخاسته است و شعار دفاع از‏‎ ‎‏حقوق مستضعفان را زنده کرده است. از آنجا که محرومیت زدایی، عقیده و راه و رسم‏‎ ‎‏زندگی ما است، جهانخواران در این مورد هم ما را آرام نگذاشته اند و برای ناتوان‏‎ ‎‏ساختن دولت ودست اندرکاران کشور ما حلقه های محاصره را تنگتر کرده اند و بغض و‏‎ ‎‏کینه و ترس و وحشت خود را در این حرکت مردمی و تاریخی تا مرز هزاران توطئۀ‏‎ ‎‏سیاسی ـ اقتصادی ظاهر ساخته اند و بدون شک جهانخواران به همان میزان که از‏‎ ‎‏شهادت طلبی و سایر ارزشهای ایثارگرانۀ ملت ما واهمه دارند، از گرایش و روح اقتصاد‏‎ ‎‏اسلام به طرف حمایت از پابرهنگان در هراسند و مسلّم هر قدر کشور ما به طرف‏‎ ‎‏فقرزدایی و دفاع از محرومان حرکت کند، امید جهانخواران از ما منقطع و گرایش ملتهای‏

صحیفه امامجلد 20صفحه 341
‏جهان به اسلام زیادتر می شود و روحانیت عزیز باید به این اصل توجه عمیق داشته باشند‏‎ ‎‏و افتخار تاریخی و بیش از هزار سالۀ پناهگاهیِ محرومان را برای خود حفظ کنند و به‏‎ ‎‏سایر مسئولین و مردم توصیه نمایند که ما نباید گرایش و توجه بی شائبۀ محرومین را به‏‎ ‎‏انقلاب و حمایت بیدریغ آنان را از اسلام فراموش کنیم و بدون جواب بگذاریم.‏

‏     البته پرواضح است که همۀ اقشار کشور ما در انقلاب سهیم و شریکند و همه برای خدا‏‎ ‎‏و انجام وظیفۀ الهی خود وارد صحنه ها شده اند و مقصد خدا است و هرگز آمال بلند و‏‎ ‎‏الهی خود را به مسائل مادی آلوده نمی کنند و با کمبودها ازمیدان به در نمی روند، چرا که‏‎ ‎‏کسی که برای خدا جان ومال فدا می کند، به خاطر شکم و دنیا از پا در نمی آید، ولی‏‎ ‎‏وظیفۀ ما و همۀ دست اندرکاران است که به این مردم خدمت کنیم و در غم و شادی‏‎ ‎‏ومشکلات آنان شریک باشیم که گمان نمی کنم عبادتی بالاتر از خدمت به محرومین‏‎ ‎‏وجود داشته باشد. راستی وقتی که پابرهنه ها و گودنشینان و طبقات کم درآمد جامعۀ ما‏‎ ‎‏امتحان و تقید خود را به احکام اسلامی تا سر حد قربانی نمودن چندین عزیز و جوان و‏‎ ‎‏بذل همۀ هستی خود داده اند و در همۀ صحنه ها بوده اند ـ و ان شاءالله خواهند بود ـ و سر و‏‎ ‎‏جان را در راه خدا می دهند، چرا ما از خدمت به این بندگان خالص حق و این رادمردان‏‎ ‎‏شجاع تاریخ بشریت افتخار نکنیم! ما مجدداً می گوییم که یک موی سر این کوخ نشینان و‏‎ ‎‏شهیددادگان به همۀ کاخ و کاخ نشینان جهان شرف و برتری دارد.‏

‏     و آخرین نکته ای که در اینجا ضمن تشکر از علما و روحانیون و دولت خدمتگزار‏‎ ‎‏حامی محرومان باید از باب تذکر عرض کنم و بر آن تأکید نمایم، مسئلۀ ساده زیستی و‏‎ ‎‏زهدگرایی علما و روحانیت متعهد اسلام است که من متواضعانه و به عنوان یک پدر پیر‏‎ ‎‏از همۀ فرزندان و عزیزان روحانی خود می خواهم که در زمانی که خداوند بر علما و‏‎ ‎‏روحانیون منت نهاده است وادارۀ کشور بزرگ و تبلیغ رسالت انبیا را به آنان محول‏‎ ‎‏فرموده است، از زیّ روحانی خود خارج نشوند و از گرایش به تجملات و زرق و برق‏‎ ‎‏دنیا که دون شأن روحانیت و اعتبار نظام جمهوری اسلامی ایران است، پرهیز کنند و‏‎ ‎‏برحذر باشند که هیچ آفت و خطری برای روحانیت و برای دنیا و آخرت آنان بالاتر از‏

صحیفه امامجلد 20صفحه 342
‏توجه به رفاه و حرکت در مسیر دنیا نیست که بحمدالله روحانیت متعهد اسلام امتحان‏‎ ‎‏زهدگرایی خود را داده است، ولی چه بسا دشمنان قسم خوردۀ اسلام و روحانیت بعد از‏‎ ‎‏این برای خدشه دار کردن چهرۀ این مشعلداران هدایت و نور، دست به کار شوند و با‏‎ ‎‏کمترین سوژه ای به اعتبار آنان لطمه وارد آورند که ان شاءالله موفق نمی شوند.‏

‏     و اما زائران محترم ایرانی که انصافاً شخصیت و شعور و رشد سیاسی و اجتماعی خود‏‎ ‎‏را در مراسم حج سالهای گذشته به نمایش گذارده اند و باعث حفظ آبرو و اعتبار‏‎ ‎‏جمهوری اسلامی ایران شده اند، امسال نیز علاوه بر دقت و توجه به اعمال و واجبات‏‎ ‎‏حج و استفاده از این نعمت بزرگ تشرف به مکۀ مکرمه و مدینۀ منوره و زیارت خانۀ‏‎ ‎‏خدا و مرقد پاک نبی اکرم ـ صلی الله علیه وآله و سلم ـ و بقیع و تشرف به جوار تربت‏‎ ‎‏مطهر حضرت زهرا ـ سلام الله علیها ـ و ائمۀ معصومین ـ علیهم السلام ـ در راهپیمایی‏‎ ‎‏کوبندۀ برائت با هماهنگی و انسجام کامل در صفوف و شعارها و برنامه ها شرکت نمایند و‏‎ ‎‏از برکاتِ این اجتماع مقدس عبادی ـ سیاسی که نشان دهندۀ اقتدار مسلمین و کشور عزیز‏‎ ‎‏و اسلامی ایران است بهره مند شوند و با برخوردهای اخلاقی و سالم و سازنده در تمام‏‎ ‎‏مراسم حج و خصوصاً در مسیر راهپیمایی با مردم سایر کشورها و یا مأمورین کشور‏‎ ‎‏عربستان سعودی، آنان را به ضرورت حضور در این اجتماعات دعوت کنند و از هرگونه‏‎ ‎‏اعمال سلیقه های شخصی و کارهای خودسرانه ای که خدای ناکرده موجب هتک احترام‏‎ ‎‏این اجتماع عظیم شود خودداری کنند و از درگیری و اهانت و جدال احتراز نمایند،‏‎ ‎‏هرچند که زائران محترم با آگاهی کامل نقشه ها و توطئه ها را خنثی می کنند ولی چه بسا‏‎ ‎‏افرادی به منظور برهم زدن شکوه و جلوۀ اجتماعات حج و مخدوش کردن چهرۀ انقلاب‏‎ ‎‏به کارهای بدون حساب و خودسرانه دست زنند. البته بعید به نظر می رسد که دولت یا‏‎ ‎‏مأمورین عربستان که میزبان زائران خانۀ خدا و حرم پیغمبر اکرمند، از این نمایش قدرت‏‎ ‎‏اسلام و مسلمین در برابر کفر و ابتکار عملی ـ سیاسی ملت ما که به خاطر سربلندی جهان‏‎ ‎‏اسلام و مسلمین می باشد جلوگیری کنند. در هر حال زائران ایرانی به نقش و رسالت خود‏‎ ‎‏در تمامی مراحل حج توجه کنند که تمامی اعمال و رفتار آنان با دقت مورد توجه و نظر‏

صحیفه امامجلد 20صفحه 343
‏دوستان و دشمنان انقلاب ما است، و دشمنان انقلاب درصدد دست یافتن به سوژه ای‏‎ ‎‏ولو مختصر جهت تخریب قداست و اعتبار الهی مردم کشور ما می باشند و دوستان و‏‎ ‎‏طرفداران انقلاب مشتاق آشنایی با روش و سیره وخصوصیات این ملتی که آوازۀ نام و‏‎ ‎‏نشانش ـ به یاری خداوند ـ در سراسر عالم طنین افکنده است، گردیده اند. و حج بهترین‏‎ ‎‏میعادگاه معارفۀ ملتهای اسلامی است که مسلمانان با برادران و خواهران دینی واسلامی‏‎ ‎‏خود از سراسر جهان آشنا می شوند و در آن خانه ای که متعلق به تمام جوامع اسلامی و‏‎ ‎‏پیروان ابراهیم حنیف است، گِردهم می آیند و با کنار گذاردن تشخصها و رنگها و ملیتها و‏‎ ‎‏نژادها به سرزمین و خانۀ اولینِ خود رجعت می کنند و با مراعات اخلاق کریمۀ اسلامی‏‎ ‎‏واجتناب از مجادلات و تجملات، صفای اخوت اسلامی و دورنمای تشکل امت‏‎ ‎‏محمدی ـ صلی الله علیه و آله وسلم ـ را در سراسر جهان به نمایش می گذارند.‏

‏     زائران محترم کشور ایران، ارزش دستاوردهای معنوی و سیاسی جمهوری اسلامی‏‎ ‎‏ایران را در برخورد با سایر مسلمانان بهتر درک می کنند و باتوجه و اطلاع از گرفتاریها و‏‎ ‎‏مشکلاتی که به اشکال مختلف بر ملتهای اسلامی تحمیل شده است، به ابعاد عظمت‏‎ ‎‏انقلاب و عنایات خاصۀ حق تعالی و توجه امام زمان ـ ارواحنا فداه ـ به این ملت بیشتر پی‏‎ ‎‏می برند و قدر برکات این انقلاب را بیشتر از گذشته می دانند و از کار و تلاش مسئولین‏‎ ‎‏محترم و دولت خدمتگزار که شب و روز خود را وقف خدمت نموده اند، مطلع می گردند‏‎ ‎‏و از تحولی که در جوانان و اقشار دیگر ملت به وجود آمده است و آنان را به بهشت‏‎ ‎‏صلابت و عفت و حیا و شرافت و آزادی وجهاد رهنمون شده اند، خدا را سپاس‏‎ ‎‏می گزارند.‏

‏     خداوندا! این نعمتهای بزرگ را از ما و ملت ما نگیر. خداوندا! ما را به ارزش برکات‏‎ ‎‏خود بیشتر آشنا فرما. خداوندا! بربندگی ما و خلوص ما و اظهار عجز و ذلت ما در برابر‏‎ ‎‏خودت بیفزا. خداوندا! به ما توکل و صبر و مقاومت و رضا و توفیق جلب عنایت خود‏‎ ‎‏کرامت فرما و در مسیر خدمت به بندگانت ما را تا مرز قربانی خود وفرزندان و هستی مان‏‎ ‎‏همراهی و مدد بنما.‏


صحیفه امامجلد 20صفحه 344
‏     زائران محترم مبادا که از احساس رشد و عظمت انقلاب خود در برابر مسلمانان دیگر‏‎ ‎‏کشورها به غرور و عُجب گرفتار شوند و خدای نخواسته به اعمال و رفتار مسلمانان به‏‎ ‎‏دیدۀ اهانت و تحقیر بنگرند و از همدلی و انس با دوستان خدا در مکۀ مکرمه محروم‏‎ ‎‏شوند و از شکر این نعم بزرگ الهی، که تواضع در برابر مسلمانان و مستضعفان و برادران‏‎ ‎‏دینی است، غافل بمانند. در کنار خانۀ خدا و مرقد پیامبر اکرم ـ صلی الله علیه و آله وسلم ـ‏‎ ‎‏بیعتها و پیوندهای دوستی وارتباط آینده را با مسلمانان محکم کنند وحدیث انقلاب و‏‎ ‎‏لطف خدا را به آنان بازگو نمایند. و از جانب من و همۀ ملت ایران به همۀ مسلمانان‏‎ ‎‏اطمینان بدهید که جمهوری اسلامی ایران پشتیبان شما و حامی مبارزات و برنامه های‏‎ ‎‏اسلامی شما است و در هر سنگری علیه متجاوزان در کنار شما ایستاده است و از حقوق‏‎ ‎‏گذشته و امروز و آیندۀ شما ان شاءالله دفاع خواهد کرد و به آنان بگویید که اقتدار و اعتبار‏‎ ‎‏جمهوری اسلامی ایران متعلق به همۀ ملتهای اسلامی است و دفاع از ملت قهرمان و‏‎ ‎‏دلاور ایران در حقیقت دفاع از همۀ ملتهای تحت ستم است و ما با خواست خدا دست‏‎ ‎‏تجاوز و ستم همۀ ستمگران را در کشورهای اسلامی می شکنیم و با صدور انقلابمان که‏‎ ‎‏در حقیقت صدور اسلام راستین و بیان احکام محمدی ـ صلی الله علیه و آله ـ است، به‏‎ ‎‏سیطره و سلطه و ظلم جهانخواران خاتمه می دهیم وبه یاری خدا راه را برای ظهور منجی‏‎ ‎‏مصلح و کل و امامت مطلق حق امام زمان ـ ارواحنا فداه ـ هموار می کنیم.‏

‏     و از نکاتی که حجاج محترم باید به آن توجه کنند، اینکه مکۀ معظمه و مشاهد مشرفه‏‎ ‎‏آینۀ حوادث بزرگ نهضت انبیا و اسلام و رسالت پیامبراکرم است، جای،جای این‏‎ ‎‏سرزمین محل نزول و اجلال انبیای بزرگ و جبرئیل امین و یادآور رنجها و مصیبتهای‏‎ ‎‏چندین ساله ای است که پیامبر اکرم ـ صلی الله علیه و آله ـ در راه اسلام و بشریت متحمل‏‎ ‎‏شده اند و حضور در این مشاهد مشرفه و امکنۀ مقدسه و در نظر گرفتن شرایط سخت و‏‎ ‎‏طاقتفرسای بعثت پیامبر، ما را به مسئولیت و حفظ دستاوردهای این نهضت ورسالت‏‎ ‎‏الهی بیشتر آشنا می کند، که واقعاً پیامبر اکرم ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ و ائمۀ هدی‏‎ ‎‏ـ علیهم سلام الله ـ در چه غربتهایی برای دینِ حق و امحای باطل، استقامت و ایستادگی‏

صحیفه امامجلد 20صفحه 345
‏نموده اند و ازتهمتها و اهانتهاو زخم زبانهای «ابولهب» و «ابوجهل»ها و «ابوسفیان»ها‏‎ ‎‏نهراسیدند و در عین حال شدیدترین محاصره های اقتصادی در شعب ابیطالب، به راه‏‎ ‎‏خود ادامه داده اند و تسلیم نشدند و سپس با تحمل هجرتها و مرارتها در مسیر دعوت حق‏‎ ‎‏و ابلاغ پیام خدا و حضور در جنگهای پیاپی و نابرابر و مبارزه با هزاران توطئه‏‎ ‎‏وکارشکنیها به هدایت و رشد همت گماشته اند که دل صخره ها و سنگها و بیابانها و کوهها‏‎ ‎‏و کوچه ها و بازارهای مکه و مدینه پر است از هنگامۀ پیام رسالت آنان که اگر آنها به زبان‏‎ ‎‏و سخن می آمدند و از راز و رمز تحقق‏ فَاسْتَقِمْ کَما اُمِرْتَ‎[17]‎‏ پرده برمی داشتند، زائران بیت الله ‏‎ ‎‏الحرام در می یافتند رسول خدا برای هدایت ما و بهشتی شدن مسلمانان چه کشیده اند و‏‎ ‎‏مسئولیت پیروان او چقدر سنگین است. و ملت شهید دادۀ ایران اگر چه در طول دوران‏‎ ‎‏مبارزه و جنگ و حوادثِ دیگر انقلاب مظلومیتها و سختیها و درد و رنجهای فراوان‏‎ ‎‏دیده است و جوانان و عزیزان گرانقدری را تقدیم راه خدا کرده است ولی یقیناً وسعت‏‎ ‎‏مظلومیتها و سختیهایی که بر پیشوایان ما رفته است، به مراتب بالاتر از مسائل ما است.‏‎ ‎‏حجاج محترم سلام خالصانۀ ملت عزیز و مسئولین پر تلاش و خانواده های معظم شهدا و‏‎ ‎‏جانبازان و اسرا و مفقودین را به پیشگاه مقدس پیامبر رحمت ـ صلی الله علیه و آله وسلم ـ‏‎ ‎‏و اهل بیت هدی ـ علیهم السلام ـ ابلاغ کنید و ملتمسانه و عاجزانه از آنان تفقد و رحمت‏‎ ‎‏بیشتر برای این پیروان صادق خود خواسته و پیروزی ملت ما را در جنگ بر کفر جهانی از‏‎ ‎‏خدا بخواهند و از این فرصت مناسب در دعا کردن به همۀ مسلمانان و رفع گرفتاریها‏‎ ‎‏استفاده کنند.‏

‏     خداوندا! اگر هیچ کس نداند تو خود می دانی که ما برای برپایی پرچم دینِ تو قیام‏‎ ‎‏کرده ایم و برای برپایی عدل و داد در پیروی از رسول تو در مقابل شرق و غرب‏‎ ‎‏ایستاده ایم و در پیمودن این راه لحظه ای درنگ نمی کنیم. خداوندا! تو می دانی که‏‎ ‎‏فرزندان این سرزمین در کنار پدران ومادران خود برای عزت دین تو به شهادت می رسند‏

صحیفه امامجلد 20صفحه 346
‏و با لبی خندان و دلی پر از شوق و امید به جوار رحمت بی انتهای تو بال و پر می کشند.‏‎ ‎‏خداوندا! تومی دانی که امت رسول تو در ا ین مملکت مواجه با همۀ توطئه ها است و‏‎ ‎‏ایادی شیطان در داخل و خارج او را آرام نمی گذارند و تلاشها هر روز برای در تنگنا و‏‎ ‎‏مضیقه قرار دادن این ملت در امور اقتصاد فزونتر می شود.‏

‏     خداوندا! تو می دانی مردم ما مشکلات را به جان و دل خریده اند و از هیچ چیزی غیر‏‎ ‎‏تو ترس و بیم ندارند و تمام زجرها و دردها را تحمل می کنند، همۀ پیروزیها را از آن تو و‏‎ ‎‏به عنایت تو می دانند، پس ما را به عنایت دوبارۀ خود همراهی نما و دلهای ملت ما را به‏‎ ‎‏نصر وپیروزی خود امیدوارتر ساز و رزمندگـان جبهۀ ما را به مدد غیبی و جنود مخفی‏‎ ‎‏خود غالب وپیروز گردان و توان و صبر و استقامت ما را در تحمل سختیها و مشکلات‏‎ ‎‏افزون نما و نعمت رضایت در شکست وپیروزی را به ما ارزانی فرما و دل مردم ما را که‏‎ ‎‏برای دین تو شهید و مفقود و مجروح و اسیر داده اند و سختی هجران عزیزان را به عشق‏‎ ‎‏لقا و رضای تو تحمل کرده اند، شادمان فرما و همۀ ما را در مسیر بندگی خود عاشق و درد‏‎ ‎‏آشنا فرما و شهیدان ما را از کوثر زلال ولایت خود و رسول اکرم ـ صلی الله علیه و آله‏‎ ‎‏وسلم ـ و ائمۀ هدی ـ علیهم صلوات الله ـ سیراب نما و انقلاب اسلامی ما را به انقلاب‏‎ ‎‏مصلح کل متصل فرما. «انک ولیّ النعم».‏

‏1 ذی الحجة الحرام 407‏

‏روح الله الموسوی الخمینی‏

‎ ‎

صحیفه امامجلد 20صفحه 347

  • ـ بخشی از آیۀ 100 سورۀ نساء: «و هرکس از خانۀ خویش خارج شود و در حال هجرت به سوی خدا و پیامبر او، مرگش فرا رسد، هرآینه پاداشش بر خداست».
  • ـ بخشی از آیۀ 35 سورۀ نور: «خداوند نور آسمانها و زمین است».
  • ـ سورۀ حدید، آیۀ 3.
  • ـ بخشی از آیۀ 29 سورۀ فتح: «محمد فرستادۀ خداست و یاران و همراهانش بر کافران بسیار سختگیر، و با یکدیگر بسیار مهربانند».
  • ـ سورۀ حجر، آیۀ 9: «البته ما قرآن را بر تو نازل کردیم و ما هم محققاً آن را محفوظ خواهیم داشت».
  • ـ شهر، ناحیه.
  • ـ سورۀ توبه، آیۀ 24: «بگو اگر شما پدران و پسران و برادران و زنان و خویشان خود را و اموالی که جمع آورده اید و کالا و مال التجاره که از کسادی آن بیمناکید، و مسکنهایی که بدان دل خوش کرده اید، بیش از خدا و رسول او و جهاد در راه او دوست می دارید، پس منتظر باشید تا امر نافذ و قضای حتمی خدا جاری گردد؛ و خداوند بدکاران را هدایت نخواهد کرد».
  • ـ بخشی از آیۀ 63 سورۀ نور: «کسانی که امر خدا را مخالفت می کنند باید بترسند از اینکه فتنه و یا عذابی دردناک آنان را در برگیرد».
  • ـ بخشی از آیۀ 172 سورۀ اعراف، که خداوند در عالم ذَر از فرزندان آدم سؤال کرد: «آیا من پروردگار شما نیستم؟».
  • ـ اشاره به آیۀ 39 سورۀ یوسف.
  • ـ بخشی از آیۀ 3 سورۀ توبه: «اعلانی است از خدا و رسولش به مردم در روز حج اکبر».
  • ـ جاهلان زاهد.
  • ـ عالمان پرده در رسوا و بیحیا.
  • ـ بخشی از آیۀ 19 سورۀ انعام: «و من از آنچه شما شرک می ورزید، بیزارم».
  • ـ بخشی از آیۀ 7 سورۀ محمد ص:«اگر خداوند را یاری کنید، شما را یاری کرده و گامهایتان را استوار خواهد ساخت».
  • ـ بخشی از آیۀ 46 سورۀ سبأ: «بگو شما را به یک موعظه سفارش می کنم اینکه برای خدا قیام کنید دو نفر دو نفر یا  به تنهایی، سپس فکر و اندیشه کنید».
  • ـ بخشی از آیۀ 112 سورۀ هود: «همانگونه که امر شده ای استقامت کن».