سخنرانی

سخنرانی در جمع اعضای هیأت دولت در آستانه هفته دولت (فاجعه کشتار حجاج)

سخنرانی

‏زمان: صبح 1 شهریور 1366 / 27 ذی الحجه 1407‏

‏مکان: تهران، جماران‏

‏موضوع: فاجعه اسفبار کشتار حجاج در مکه‏

‏مناسبت: در آستانه هفته دولت‏

‏حضار: خامنه ای، سید علی (رئیس جمهور) ـ موسوی، میرحسین (نخست وزیر) و اعضای‏‎ ‎‏هیأت دولت‏

‏بسم الله الرحمن الرحیم‏

ما هیچ هستیم و همه چیز خداست

‏     ‏‏ما خدای تبارک و تعالی را شکر می کنیم که با این همه مشکلاتی که برای جمهوری‏‎ ‎‏اسلامی پیش آوردند و پیش خواهند آورد، جز ذات مقدس او پناهی نداریم. هر چه‏‎ ‎‏هست از اوست و هرچه خواهد شد هم از اوست و ما جز یک خدمتگزاری که باز هم‏‎ ‎‏توفیقش از اوست، چیزی نیستیم. باید همۀ ما توجه داشته باشیم به اینکه ما خودمان‏‎ ‎‏چیزی نیستیم، هرچه هست اوست. اگر عنایات او نبود ما هیچ بودیم؛ چنانچه از ازل هم‏‎ ‎‏هیچ بودیم و بعدها هم از حیث حیثیت خودمان هیچیم. منتها ما هیچها اشتباه داریم؛ خیال‏‎ ‎‏می کنیم ما هم یک چیزی هستیم و این یک حجابی است بین ما که امیدوارم خدای‏‎ ‎‏تبارک وتعالی این حجاب را بردارد و ما بفهمیم کی هستیم؛ «اَللهُمَّ اَرِنِی الأشْیاءَ کَما‏‎ ‎‏هی».‏‎[1]‎‏ «اَرِنِی الأشْیاءَ کَما هُو»، یعنی به حسب احتمال قوی اینکه آن که هستند که صرف‏‎ ‎‏تعلق به او هستند، او رانشان بدهد که اگر او را نشان بدهد، معرفت خدا حاصل می شود. و‏‎ ‎‏اگر آن چیزی که ما همه در حجاب هستیم، آن حجاب برداشته بشود، معلوم می شود که‏‎ ‎‏غیر از او کسی نیست و چیزی نیست و همۀ اشکالات در حجابی است که ما داریم، گمان‏‎ ‎‏می کنیم چیزی هستیم. و من امیدوارم که خدای تبارک و تعالی به همۀ ما توفیق معرفت‏

صحیفه امامجلد 20صفحه 366
‏عنایت کند و توفیق خدمت به خلق الله .‏

مشکلات دولت اسلامی

‏     ‏‏البته من از مشکلات دولت، از مشکلات کارمندان دولت، از مشکلات همۀ قشرهایی‏‎ ‎‏که در بین دولت کار می کنند آگاهم؛ چنانچه شماها بهتر آگاهید. و من می دانم که این‏‎ ‎‏دولت و این اقشاری که مربوط به دولت هستند، در عین حالی که محرومترین قشرها‏‎ ‎‏هستند، با اخلاصترین قشرها هستند، و در عین حالی که با یک زندگی درویشانه‏‎ ‎‏می گذرانند، بحمدالله ، قدرت معنوی دارند و هر چه زندگی زیادتر بشود، قدرت روحی‏‎ ‎‏کمتر می شود.‏

‏     این مسلّم است هر قدمی که دنیا برای آدم بر می دارد، انسان عقب می گیرد. آنهایی که‏‎ ‎‏در کاخهای بسیار مجلل زندگی می کنند، نگرانیشان بیشتر از آنی است که درویش اند و‏‎ ‎‏در محله ها زندگی می کنند. پس ما از این جهت هم شکرگزار هستیم که ما را در لباس‏‎ ‎‏درویشها درآورده است ـ نه درویش به معنای اصطلاحی، درویش واقعی ـ و ما خدمت‏‎ ‎‏به خدا و خدمت به خلق خدا را وظیفۀ خودمان می دانیم و مشکلات را هم ان شاءالله ،‏‎ ‎‏پشت سر می گذاریم و همان طوری که تاکنون ایستادگی کرده ایم، همه ایستادگی کردند‏‎ ‎‏در مقابل همۀ مشکلات، از این به بعد هم بین همۀ مشکلات ایستادگی خواهند کرد. و من‏‎ ‎‏دعا می کنم که خداوند به شما توفیق بدهد.‏

‏     و اشخاصی که خارج ایستاده اند و اشکال می کنند، از باب اینکه خودشان در گود‏‎ ‎‏نیستند، اشکال کردن یک چیز آسانی است. اما حل اشکال مشکل است. خوب، البته‏‎ ‎‏اشخاصی خارج نشسته اند، می گویند: چرا چه شد؟ چرا نشد؟ چرا باید بشود؟ چرا فلان‏‎ ‎‏کار باید بشود؟ باید بکنند. لکن وارد نیستند ببینند که مشکلات چی است. در یک همچو‏‎ ‎‏زمانی که دولت و ایران مبتلای به همۀ گرفتاریهایی که می بینید هستند و همۀ دولتها، همۀ‏‎ ‎‏جهان به استثنای ملتهایشان در صدد محو جمهوری اسلامی هستند؛ یعنی، در صدد محو‏‎ ‎‏اسلام هستند، در عین حال، خدای تبارک و تعالی تأیید کرده است و ما استقامت کردیم،‏‎ ‎‏مقاومت کردیم، بعدها هم خواهیم کرد، ان شاءالله .‏


صحیفه امامجلد 20صفحه 367
حملۀ رژیم سعودی به حجاج ایرانی در مکّه

‏     ‏‏و آن چیزی که من امروز خیال دارم عرض کنم قضیۀ اسفباری است که در مکه اتفاق‏‎ ‎‏افتاد. ما از اول قیام ـ ان شاءالله ـ برای خدا و برای نجات ملت، شهدا خیلی داشتیم. چه قبل‏‎ ‎‏از اینکه انقلاب واقع بشود ـ در زمان ستمشاهی ـ شهدای بزرگ داشتیم و چه بعدش که‏‎ ‎‏می بینید شهدای بسیار ارزشمند داشتیم، لکن مسئلۀ حجاز مسئلۀ دیگری است، غیر‏‎ ‎‏مسائل است. ما آن وقت هرچه بوده، این ‏‏[‏‏بوده‏‏]‏‏ که کتک می خوردیم یا گاهی می زدیم،‏‎ ‎‏گاهی می خوردیم، بعد هم همین طور، ما شهدا خیلی دادیم و در همه جا شهید دادیم. در‏‎ ‎‏زمان رضا شاه، آن همه رنج ‏‏[‏‏دیدیم!‏‏]‏‏ هر کس یادش است، می داند چه خبر بود. در زمان‏‎ ‎‏محمدرضا هم، که همه یادتان است، چه بساطی داشتیم! چه داشتند و چه شهدایی در آن‏‎ ‎‏وقت دادیم و چه شهدایی در بین این وقتها ‏‏[‏‏دادیم!‏‏]‏‏ لکن همه قضیۀ شهادت بود، قضیۀ‏‎ ‎‏بزرگ بود، لکن قضیه، قضیۀ مسئلۀ حجاز نبود. مسئلۀ قدس مسئلۀ بزرگی است. روز‏‎ ‎‏قدس هم دیدید که چه ‏‏[‏‏شد.‏‏]‏‏ اما روز قدس مسئله ای است و روز جمعۀ خونین مکه‏‎ ‎‏مسئلۀ دیگری است. روز قدس ما برای اینکه نجات بدهیم قدس را از دست غاصب‏‎ ‎‏[‏‏اعلام کردیم،‏‏]‏‏ لکن آنها این طور نبود که قدس را توهین بهش بکنند، از بین ببرند. آنها‏‎ ‎‏هم مدعی بودند که ما قدس را می خواهیم و چه می کنیم. البته نباید قدس دست آنها‏‎ ‎‏باشد،... روز قدس ‏‏[‏‏اعلام شد‏‏]‏‏ برای خاطر اینکه اسلام آن طور صدمه دیده، برای خاطر‏‎ ‎‏اینکه قدس، که باید دست صاحبانش باشد، غاصب آمده غصب کرده.‏

‏     در این انفجارها که حاصل شد، دراین ترورها که شد، بسیار عزیزان بزرگی را ما از‏‎ ‎‏دست دادیم که هر خاکِ پای آنها بر این کاخ نشینان ارزشش بیشتر بود ـ اگر آنها ارزشی‏‎ ‎‏داشتند که ندارند ـ لکن همه این بود که ما کتک می خوردیم و می زدیم. در جنگ با‏‎ ‎‏صدام هم که تحمیل به ما کردند، ما خیلی ‏‏[‏‏عزیز‏‏]‏‏ از دست دادیم، شهید از دست دادیم،‏‎ ‎‏خیلی ضرر بردیم. لکن ما ضرر بردیم، مسئله ‏‏[‏‏مثل‏‏]‏‏ مسئلۀ حجاز نیست.‏

‏     مسئلۀ حجاز مسئله ای است که ما باز خواب هستیم، دنیا هم باز خواب است که چه‏‎ ‎‏شد. مسئلۀ حجاز، مسئلۀ بزرگترین مقامات قدس اسلامی و دنیایی ‏‏[‏‏است که‏‏]‏‏ شکسته‏

صحیفه امامجلد 20صفحه 368
‏شد. کعبه احترامش پیش ما تنها نیست، پیش مسلمین تنها نیست؛ کعبه را همۀ ملل محترم‏‎ ‎‏می شمرند؛ همۀ مللی که به دین ‏‏[‏‏اعتقاد‏‎ ‎‏]‏‏دارند. کعبه، کعبه ای است که از زمان اول خلقت‏‎ ‎‏بوده است و همۀ انبیا در او خدمتگزار بوده اند. شکستن کعبه مسئله ای نیست که بشود‏‎ ‎‏ازش همین طوری گذشت. اگر ما از مسئلۀ قدس بگذریم، اگر ما از صدام بگذریم، اگر ما‏‎ ‎‏از همۀ کسانی که به ما بدی کردند بگذریم، نمی توانیم ‏‏[‏‏از‏‏]‏‏ مسئلۀ حجاز بگذریم. مسئلۀ‏‎ ‎‏حجاز یک باب دیگری است، غیر ‏‏[‏‏مسائل‏‏]‏‏ دیگر.‏

‏     و لازم است زنده نگه داشتن این روز؛ روزی که این خیانت شد به اسلام. و الآن ماه‏‎ ‎‏محرم نزدیک می شود. ماه محرم برای ما خیلی عزا هست؛ لکن سیدالشهدا ـ سلام الله ‏‎ ‎‏علیه ـ هم فدا شد؛ برای اینکه در مکه نماند که نبادا به ساحت قدس مکه جسارت بشود؛‏‎ ‎‏همه فدای مکه هستند. مکه جایی است که همۀ انبیا خدمتگزار او بوده اند و حالا گرفتار‏‎ ‎‏شده مکه به دست یک دسته اشخاص ملحد که اصلاً نمی فهمند باید چه بکنند؛ و‏‎ ‎‏نمی فهمیدند و نمی دانند چه تحمیلی برشان شد. و یک ننگی است الآن برای همۀ‏‎ ‎‏مسلمین دنیا که مکه، محل قدس الهی، محلی که مقدسترین مقامات الهی است، این طور‏‎ ‎‏شکسته بشود و مسلمانها نشسته باشند تماشا کنند. مسلمانها خودشان تکلیف خودشان را‏‎ ‎‏می دانند. مسئله را باید زنده نگه داشت. در ماه محرم، تمام کسانی که منبر می روند، واعظ‏‎ ‎‏هستند، نوحه خوان هستند، تمام دسته جات باید در رأس امورشان این مسئله قرار داده‏‎ ‎‏شود. سیدالشهدا برای این بود شهادتش؛ برای این بود که اقامه بشود عدل الهی. اقامه‏‎ ‎‏بشود خانۀ خدا، محفوظ باشد خانۀ خدا. و در یک زمان ما که همه نشسته ایم و تماشا‏‎ ‎‏می کنیم، ما تماشاچی چی هستیم؟ چه باید بکنیم؟‏

‏     البته این معنا را من تذکر بدهم که معنای اینکه ما باید با این مسئله برخورد داشته باشیم‏‎ ‎‏این نیست که کسانی که الآن در اینجا از سعودی ها هستند یا از سایر، از کویت، از جاهای‏‎ ‎‏دیگر، اینها را ما کاری داشته باشیم؛ اینها در پناه ما هستند، باید محفوظ باشند. و این‏‎ ‎‏جوانهای ما البته حسن نیت دارند، لکن من بهشان عرض می کنم که در بین شما ممکن‏‎ ‎‏است اشخاصی باشند که حسن نیت نداشته باشند، بخواهند مملکت ایران را، بخواهند‏

صحیفه امامجلد 20صفحه 369
‏دولت ایران را آلوده کنند. شما متوجه باشید که اینها چیزی نیستند که ما به اینها کار داشته‏‎ ‎‏باشیم. مسئله بالاتر از این مسائل است و باید ما با همۀ قوایی که داریم، مسلمین با همۀ‏‎ ‎‏قوایی که دارند و دنیا، آنهایی که به خدا اعتقاد دارند با همۀ قوایی که دارند، باید با این‏‎ ‎‏مسئله محاربه کنند، به هر طوری که خودشان صلاح می دانند. این ننگ را نباید ما به گور‏‎ ‎‏ببریم که ما بودیم، دیدیم در حضور ما بزرگترین جنایت واقع شد و حالا هم آنها طلبکار‏‎ ‎‏هستند از ما.‏

کشتار حجاج، توطئه ای از پیش طراحی شده

‏     ‏‏این توطئه بی اشکال، یک توطئۀ سابقی بود؛ هیچ اشکالی در این نیست که یک‏‎ ‎‏سابقه ای داشت این توطئه؛ بنا داشتند بر اینکه این امر واقع بشود؛ تحمیل کرده بودند بر‏‎ ‎‏آل سعود احمق که یک همچو کار احمقانه ای بکند و خودش را در تمام دنیا منحط کند.‏‎ ‎‏با اینکه منحط بود و منحط خواهد بود و ما واقعاً متحیریم که باید چه بکنیم؟ خدای‏‎ ‎‏تبارک و تعالی خانۀ خودش را حفظ می کند: «اِنّ لله ِ بِیْتاً یَحْمِیهِ»‏‎[2]‎‏ و سیلی را خواهد‏‎ ‎‏خورد از مسلمین، از مؤمنین، از حجازیها. خود حجازیها که دراین امر وارد نبودند، الاّ‏‎ ‎‏دسته جاتی که مربوط به این حزب باطل و این دولت باطل است. این توطئه از سابق بود؛‏‎ ‎‏هیچ سابقه نداشت که در سالهای سابق، قبل از اینکه حجاج بروند، ملک سعود برای من‏‎ ‎‏پیام بفرستد و از من تشکر کند که شما گفتید که اینجا آرامش باشد و با ما چه بکنند و اینها،‏‎ ‎‏بنابراین نبود. امسال این اتفاق افتاد، برای چی؟ برای چی ایشان برای من پیام فرستاد؟‏‎ ‎‏برای اینکه بعد بگوید که من حسن نیت دارم، چه دارم، فلان، یا یک نمایشی بود. بهترین‏‎ ‎‏دلیل بر اینکه این مسئله، مسئلۀ توطئه بود همان کیفیت عملشان بود. خودشان اقرار کردند‏‎ ‎‏به این معنا. می گویند که ایرانیها می خواستند بیایند کعبه را آتش بزنند و قم را کعبه قرار‏‎ ‎‏بدهند ـ یک همچو حرف ابلهانه. خوب، معلوم می شود از اول، بنا داشتند این کار را‏‎ ‎‏بکنند، به بهانۀ اینکه ایرانیها آمدند کعبه را خراب کنند، ما هم مهیا شدیم پدرشان را در‏

صحیفه امامجلد 20صفحه 370
‏آوریم. قضیۀ کشته شدن نیست، قضیۀ هتک احترام است. مسئلۀ حجاز ابعاد مختلف‏‎ ‎‏دارد، منتها بُعد بزرگترش همین است که احترام یک محل مقدسی از بین رفت و مسلمین‏‎ ‎‏ساکت نخواهند نشست. بعدها خواهد فهمید فهد، و امثال فهد. خواهد فهمید که چه‏‎ ‎‏چیزی تحمیلش کرده اند و چه قضیه ای واقع شده و مسلمین خودشان می دانند تکلیف‏‎ ‎‏خودشان را؛ حجازیها هم می دانند این را. اگر این کشتار که در حرم واقع شده بود، اگر در‏‎ ‎‏طائف واقع می شد، خوب، باز قابل تحمل بود برای اینکه طائف بود، کشتار بود فقط. ما‏‎ ‎‏کشته خیلی داریم، ما در جنگها کشته داریم، قبلش هم داشتیم، بعدها هم داریم. اگر در‏‎ ‎‏طائف واقع شده بود، این یک مسئله ای بود؛ می گفتیم کشتند یک عده ای را. اما در حرم‏‎ ‎‏واقع شده؛ حرمی که خدا از اول امنش قرار داده و الآن حرم مغصوب است در دست‏‎ ‎‏اینها. از اول هم این طور بود؛ برای اینکه اینها چه کاره اند که آمده اند خادم الحَرَمَیْن ـ‏‎ ‎‏خائن الحَرَمَیْن ـ شده اند؛ کی اینها را خادم الحرمین قرار داده؟ با چه وجهی اینها اسم‏‎ ‎‏مملکت اسلامی را تغییر داده اند از آنی که بود؛ «حجاز» را «مملکت سعودی» قرار‏‎ ‎‏دادند؟ مملکت سعودی به چه مناسبت؟ اینها مسائلی است که همه اش بغرنج است و ما‏‎ ‎‏نمی دانیم که از این عار چطور خارج بشویم. من واقعاً در مسائل خیلی تحمل داشتم؛ در‏‎ ‎‏مسائل جنگ، در همۀ اینها تحمل داشتم. اما این بی تحمل کرده من را. مسئله غیر از این‏‎ ‎‏مسائل است. آنچه ما امیدواریم این است که خدای تبارک و تعالی با قدرت خودش حل‏‎ ‎‏کند مسائل را. و امیدواریم خداوند به همۀ ما توفیق بدهد که دراین باره بی تفاوت نباشیم.‏‎ ‎‏دراین ماه محرم بی تفاوت نباشند؛ مسلمین در دنیا بی تفاوت نباشند.‏

‏     خداوند ان شاءالله ، همۀ شما را توفیق بدهد. و امیدوارم که خدمتگزار باشید به این‏‎ ‎‏بندگان خدا که مظلوم هستند و مظلوم بودند. وحفظ کنید این شیوۀ خدمتگزاری به اینها‏‎ ‎‏را. و بحمدالله ، شما خودتان از آن طبقه هستید؛ از طبقۀ بالا نیستید؛ یعنی، از طبقۀ پایین،‏‎ ‎‏شما از طبقۀ ممتاز هستید. آنهایی که آن وقتها متکفل حکومت بودند از طبقه ای بودند که‏‎ ‎‏ناچیز بودند و خداوند شما را موفق کند که همیشه خدمتگزار باشید. ‏

‏والسلام علیکم و رحمة الله ‏

‎ ‎

صحیفه امامجلد 20صفحه 371

  • ـ «خدایا! اشیاء را آنچنانکه هستند به من نشان بده».
  • ـ «خداوند را خانه ای است که از آن حمایت می کند».