حجت الاسلام والمسلمین محمدحسین شریفی
قمی
صحیفه دلجلد 2صفحه 91
صحیفه دلجلد 2صفحه 92
اینجانب در درس اصول فقه و درس فقه (بیع) و مسائل مستحدثه حضرت امام شرکت نمودم. شرکت من در درس اصول فقه در سال 38 شمسی بود و در درس فقه در حدود سالهای 39 و 40 و 41 و 42 شرکت داشتم. امام، درس اصول فقه را در مسجد سلماسی تدریس می نمودند و درس فقه را در اواخر در مسجد اعظم تدریس می فرمودند و مسائل مستحدثه را در منزل خودشان در فصل تابستان پس از مراجعت از زندان و حصر تدریس فرمودند. مسجد سلماسی که درس می فرمودند، تمام مسجد از شاگردان ایشان پر می شد. پس از آنکه درس منتقل به مسجد اعظم شد حدود دو سوم یکی از شبستانهای بزرگ مسجد را شاگردان اشغال می نمودند. عده ای از شاگردان ایشان را که حقیر در نظر دارم حضرات آیات و حجج اسلام آقایان سیدعلی خامنه ای، سید محمد خامنه ای، شیخ اکبر هاشمی، ابوالقاسم خزعلی، شیخ جعفر سبحانی، محمد مؤمن، نصراللهی مشهدی، واعظی مشهدی، شیخ حسین احمد زاده اوقی، علیرضا الهی، سید عبدالله رضایی دلیجانی، شیخ حسین مفید دلیجانی، شیخ حسین محقق قمی، مهدی باقری کنی، علی اصغر طاهری کنی، علی اصغر احمدی خمینی، جلالی خمینی، شیخ حسن صانعی، حسین علمی اصفهانی، محمدی گیلانی، شیخ زاهد قمی، زین العابدین ذوالفقاری، سید حسین جزایری، علوی بروجردی، محمد علی گرامی قمی، محمد رضا توسلی، محمود زاهدی قمی، زین العابدین قربانی، علی اکبر مسعودی، محمد جواد رضوانی، شیخ حسن تهرانی، مهدی ربانی املشی، شهاب اشراقی و سعید اشراقی.
امام ـ رضوان الله تعالی ـ در مسجد سلماسی روی زمین می نشست و درس می فرمود. روزی منبر دو پله ای آوردند که ایشان روی منبر بروند، پس
صحیفه دلجلد 2صفحه 93
از اینکه منبر رفتند، مدتی موعظه نمودند در رابطه با منبر رفتن و درس گفتن، خلاصه اینکه علو مکانی نباید موجب استعلای انسان بشود و تکبر بورزد.
امام خمینی ـ رضوان الله تعالی علیه ـ در یکی از روزهایی که در مسجد اعظم درس می فرمودند، درس طول کشید تا نزدیک مغرب شد؛ اذان گوی مسجد که طلبه خوش صدایی بود به نام آقای وهاب زاده با بلندگویی مقدمات اذان را شروع نمود؛ امام ـ قدس سره ـ درس را فوراً رها کردند و از منبر پایین آمدند و رفتند؛ سپس بعضی از آقایان طلاب که از جمله آنها مرحوم ربانی املشی بود به اذان گوی مذکور اعتراض نمودند که تو موجب تعطیل درس شدی. شخص نامبرده شبانه آمد در منزل امام و شکایت نمود که بعضی از شاگردان شما به من اعتراض نمودند. روز بعد که امام به درس آمدند در تعقیب اعتراض و شکایت شب گذشته، قضیه ای از مرحوم شیخ ابوالقاسم قمی نقل نمودند تقریباً شبیه همین قضیه؛ سپس فرمودند: هر کس که به من محبت دارد راضی نیستم یک وجب برای من تبلیغ کند.
در خاتمه تذکر این نکته لازم است که درس امام اضافه بر اینکه حماسی بود، در تربیت و پرورش صدها مجتهد مؤثر بود و چنانچه امام ـ قدس سره ـ تبعید نشده بودند، جامعه اسلامی برخوردار از هزاران مجتهد صاحبنظر و مبتکر می شد و این تبعید حساب شده بزرگترین خسارت را به حوزه علمیه قم وارد نمود.
صحیفه دلجلد 2صفحه 94