حجت الاسلام والمسلمین غلامرضا عرفانیان یزدی
صحیفه دلجلد 2صفحه 111
صحیفه دلجلد 2صفحه 112
حضرت امام ـ قدس سره ـ پس از بازگشت از تبعید ترکیه به عراق و استقرار در نجف اشرف روزهای درس قبل از ظهر در مسجد شیخ انصاری حضور می یافتند و درس بیع را از مکاسب شیخ، آنجا که می فرماید: البیع فی اللغة کما عن المصباح مبادلة مال بمال، شروع فرمودند، تا آنجا که مقدور بود درسها را به صورت کتاب در پنج جلد چاپ نمودند. ما در جمع عده زیادی از فضلا کسب فیض می نمودیم که در مقدمه کتاب «زهد حسین بن سعید اهوازی» و در خاتمۀ چاپ دوم کتاب «مشایخ الثقات» حقایقی از معنویات درخشان درسهای حضرت امام شمه ای آورده ام، و بعد از اختتام درسهای بیع به تدریس بحث خلل فی الصلاة پرداختند، و از فیوضات درخشنده آن درسها نیز بهره مند بودیم، و قبل از هر ماه رمضان بر منبر درس اخلاق داشتند که برای آمادگی طلاب جهت سازندگی و خودسازی، اوصاف و آثار ویژه ای داشت.
در یک فرصتی (رسیدن سخن در درس مکاسب به بحثهای ولایت فقیه) [مبحث] ولایت فقیه را به طرز کلاسیک و دسته بندی شده در دوازده درس ـ که در قالب شش جزء چاپ شد ـ طرح فرمودند و پیاده کردند. برای فراگیری و استماع آن ابحاث، مسجد شیخ از خاص و عام مملو می شد که قلم و بیان از وصف جلوه آن اوضاع عاجز است. شیوه تدریس حضرت امام ـ قدس سره ـ بسیار شیوا و مدخل و مخرج هر درسی مرتب و مربوط بود، و پیکره درسهای ایشان دارای فرازهای آموزنده و مبانی اصولی و فروعی مشهور و معروف بود و تخطی از روال فقهای طائفه نداشتند. آنچه شایسته ذکر است؛ انقطاع حضرت امام ـ قدس سره ـ به ذات اقدس احدیت ـ جلت قدرته ـ و توجه و توسل ایشان به مناسبتی به اولیاء الله و ائمه طاهرین
صحیفه دلجلد 2صفحه 113
ـ علیهم السلام ـ بود که در گفتار و نوشته های ایشان تجلی داشته و دارد چه در اذهان و چه در خارج.
ایشان به مناسبتی مراتب خیر رسانی خود را اعمال می فرمودند، از باب نمونه روزی در نجف اشرف آقای حاج شیخ عبدالعلی قرهی، حقیر را در شارع الرسول ملاقات [کردند] و پاکتی به دستم دادند [و گفتند] که از طرف آقاست. پاکت را گشودم، در آن مبلغ ده یا پانزده دینار بود و به خط مبارکشان مرقوم فرموده بودند: شما حضرت امیر ـ علیه السلام ـ را به نیابت حضرت اباالفضل ـ علیه السلام ـ زیارت کنید. که این معنی، هم تعلیم بود و هم تربیت و هم کمک، با اینکه ما تقاضای مالی از حضرت ایشان نداشتیم و به همان شهریه حوزه که از طرف ایشان اخیراً هر ماه به پنجاه دینار می رسید، قانع بودیم؛ ولی معظم له هر دو ماه پاکتی که در آن هفت دینار بود، می فرستادند که تعدادی از آن پاکتها چون خط مبارک ایشان روی آنها بود هنوز در اختیارم هست، و اجازه در مورد امور حسبیه لطف فرموده بودند که آن را هم تشرفاً دارم.
صحیفه دلجلد 2صفحه 114