حجت الاسلام والمسلمین ابراهیم غضنفری
صحیفه دلجلد 2صفحه 115
صحیفه دلجلد 2صفحه 116
هنگامی که در مسجد سلماسی در محضر مبارکشان تلمذ می نمودیم حدیثی را از کتاب وسائل الشیعه قرائت فرمودند که من موفق به ضبط آن نشدم و پس از پایان جلسه درس به خدمتشان رفتم و پرسیدم. معظم له با صراحت تمام فرمودند: نمی گویم و شماره و باب آن را بیان نمی کنم، باید خودتان بروید در احادیث اهل بیت سیر کنید، احادیث اهل بیت ـ علیهم السلام ـ نورانیت می آورد. لحظه ای سکوت کردند و سپس با لبخندی دلنشین آدرس آن حدیث را بیان کردند.
و نیز به خاطر دارم در نجف اشرف قبل از ساعت نُه شب به محضرشان شرفیاب شدم صحبت از حکم شرعی جوایزی بود که در بانکها به صاحبان وجوه در زمان طاغوت می دادند، معظم له فرمودند: این رباست و گرفتن آن جایز نیست. بنده عرض کردم: آیا ملاک در حرمت ربا اشتراط نیست؟ و این اشتراط در بانکها وجود ندارد. گفتند: بلی، ولکن آنها این وجه زیادی را به عنوان سود می دهند و توجه به مسائل شرعی ندارند؛ فلذا گرفتن آن جایز نیست. گفتم: این زیادی را چه کند؟ فرمود: اصلاً از بانک نگیرد.
و نیز به خاطر دارم که در همان سفر، در خارج از بیت هنگامی که شب عازم حرم مطهر حضرت امیرالمؤمنین ـ علیه السلام ـ بودند، به خدمتشان رفتم و البته قبلاً به حاج آقای کبیری عرض کردم که این مطلب را از آقا سؤال کنند؛ ایشان گفتند: من جرأت نمی کنم بپرسم و اگر خواستی خودت بپرس. به هر جهت عرض کردم: آقا موقعی که در قم تدریس می فرمودید، [نظرتان این بود که] رعایت وقف به حرکت و وصل به سکون [در نماز] الزامی نیست و ترک آن اولی است و حالا می خواهم بپرسم آیا به این بیان خودتان صحه می گذارید؟ یعنی عملاً هم اینطور هستید و یا آنکه در مقام بحث علمی
صحیفه دلجلد 2صفحه 117
آن جور بیان می فرمودید و بالاخره چنانچه مجتهدی که وقف به حرکت و وصل به سکون را تجویز نمی کند ولو احتیاطاً می تواند به حضرت عالی اقتدا کند در حالی که جنابعالی تجویز می نمایید؟ معظم له در حالی که به خاطر سؤال اینجانب توقف نموده بودند، تبسم بر لب، فرمودند: خیر عملاً اینطور نیستم.
صحیفه دلجلد 2صفحه 118