پیام

پیام به فقهای شورای نگهبان (عدم ورود فقهای شورای نگهبان در مسائلی که موجب وهن است)

پیام

‏زمان: احتمالاً خرداد 67 / شوال 1408‏

مکان: تهران، جماران

‏موضوع: عدم ورود فقهای شورای نگهبان در مسائلی که موجب وهن است‏

‏مخاطب: فقهای شورای نگهبان ‏

‏بسمه تعالی ‏

‏حضرات فقهای محترم شورای نگهبان ـ دامت افاضاتهم ‏

‏     با سلام و آرزوی موفقیت برای شما و تمامی آنانی که قلبشان برای پیروزی اسلام‏‎ ‎‏می تپد. گاهی دیده می شود که بعضی از آقایان محترم در مسائلی وارد می شوند که‏‎ ‎‏موجب وهن شورای نگهبان است. فقهای محترم باید توجه داشته باشند که نباید در‏‎ ‎‏مسائلی که مورد درگیری هست وارد شوند. از باب مثال در شأن شورای نگهبان و حتی‏‎ ‎‏خود حضرت آقای خزعلی نیست که به افراد مختلف تندی کند. اینکه دیگر روشن است‏‎ ‎‏که روی منبر و یا هر کجا حرام است به مسلمانی نسبت کمونیستی داد. بر فرض که ایشان‏‎ ‎‏بگوید من نسبت ندادم ولی این را که معترفند که گفته اند: می گویند، آقای سلامتی‏‎ ‎‏کمونیست است. آیا این توهین و گناه بزرگ از شخصی که عضو شورای نگهبان است آن‏‎ ‎‏هم به مسلمانی که نماینده مردم تهران است، شرعاً چه صورتی دارد. مادامی که شما‏‎ ‎‏اینگونه عمل می کنید باز هم توقع دارید جوانان انقلابی تند احترام شما را بگیرند.‏

‏     آیا شخصی که می آید نزد فقهای شورای نگهبان و می گوید: اگر گناهی هم کرده ام‏‎ ‎‏توبه می کنم، راه درستی را رفته است یا کسی که روی منبر این توبه را به عنوان ضعف‏‎ ‎‏یک نماینده نقل می کند؟ بحث بر سر خوبی و بدی نمایندگان و سایر افراد نیست، بحث‏‎ ‎‏بر سر راه گناه و کج رفتن است. همه باید توجه کنیم که آلت دست بازیگران سیاسی‏‎ ‎‏نشویم. باید سعی شود آقایان به عنوان منبری پرخاشگوی که تا این مرحله حاضر است‏‎ ‎‏پیش رود معرفی نشوند.‏


صحیفه امامجلد 21صفحه 680
‏     شما نگویید، آنها به ما بد می گویند و ما با این صحبتها جواب آنها را می دهیم. آنها که‏‎ ‎‏به شما بد می گویند، پست مقدس شورای نگهبان را ندارند. شما در مکانی نشسته اید که‏‎ ‎‏باید خیلی از مسائل را با سکوت و وزانت خویش حل کنید. حواستان را جمع کنید که‏‎ ‎‏نکند یکمرتبه متوجه شوید که انجمن حجتیه ایها همه چیزتان را نابود کرده اند. من به شما‏‎ ‎‏آقایان علاقه مندم ولی لازم می دانم گاهی که مسئله ای را می بینم تذکر دهم. والسلام‏‎ ‎‏علیکم و رحمة الله و برکاته.‏

‏روح الله الموسوی الخمینی ‏

‎ ‎

صحیفه امامجلد 21صفحه 681