اسدالله تجریشی

زندگی روزمره بند روحانیان در اوین

‏در اتاقی که من بودم، چهار نفر دیگر هم بودند. آقای طالقانی‏‏ دم در‏‎ ‎‏می نشست و یک میز کوچکی جلویش بود و تتمهِ تفسیر «پرتوی از‏‎ ‎‏قرآن» را می نوشت. آقای منتظری‏‏ هم یک تشک گذاشته بود بالای اتاق و‏‎ ‎‏مشغول مطالعه کتابهای فقهی بود. روبروی آقای طالقانی هم من پتو‏‎ ‎‏انداخته و نشسته بودم.‏

‏آقای عزت شاهی‏‏ ( مطهری ) هم آن وسط و آن معلم زنجانی هم آن‏‎ ‎‏طرف من می نشست. آقای طالقانی‏‏ هم اگر سئوالی در ارتباط با مسائل‏‎ ‎‏علمی، فلسفی، عرفانی داشت از آقای منتظری‏‏ می پرسید و ایشان جواب‏‎ ‎‏که می داد، مورد تقدیر قرار می گرفت. پیش نماز و امام جماعتمان هم‏‎ ‎‏آقای منتظری بود.‏


کتابخاطرات اسدالله تجریشیصفحه 110
‏در اتاق بغلی هم آقای عرب زاده‏‏، هاشمی رفسنجانی‏‏، لاهوتی و‏‎ ‎‏پسرش وحید بودند.‏

‏آقای لاهوتی به پسرش‏‎[1]‎‏ وابستگی عاطفی زیادی داشت و به توصیه‏‎ ‎‏ایشان با وحید بحثهایی داشتم که ماهیت سازمان را برایش توضیح دهم،‏‎ ‎‏ولی هیچ تأثیری نداشت و برعکس آقای لاهوتی جذب سازمان شد.‏

‏من به آقای منتظری‏‏ گفتم : این بچه هایی که دانشگاهی اند، دانشجو‏‎ ‎‏هستند و وارد زندان می شوند، در مورد مسائل اصیل اسلامی چیزی‏‎ ‎‏نمی دانند، شما بیا و برایشان یک درس فلسفه بگذار. اول قبول نمی کرد.‏‎ ‎‏ولی وقتی صحبت کردم پذیرفت و گفت : باشد. هفته ای دو روز درس‏‎ ‎‏فلسفه می گفت. بچه ها از پایین هم می آمدند و تو درس شرکت می کردند‏‎ ‎‏و سود خوبی هم بردند.‏

‏یک سری مسائل غیراخلاقی، گاهی در زندان مشاهده می شد؛ مثل‏‎ ‎‏حسادت، بخل، خبرچینی و...، برخی گرفتاری های اخلاقی نیز به چشم‏‎ ‎‏می خورد. من به آقای منتظری‏‏ گفتم : آقا بیا یک درس اخلاق هم بگو. با‏‎ ‎‏اصرار ما یک جلسه اخلاق در هفته گذاشت.‏

‏یکی دیگر از مسائل که در بند روحانیون بود، تقسیم کار و انجام‏‎ ‎‏فعالیتهای روزمره بود که همه در آن مشارکت می کردند.‏

‏در این بند پانزده نفری هر روز یک نفر مسئول بود دستشویی ها، ‏‏توالتها،‏‎ ‎‏کریدور و حمام را تمیز کند، غذا را بگیرد و تقسیم کند، ظرفها را بشوید.‏

‏همه، موقع و نوبت کارشان که می شد، بدون هیچ مشکلی انجام‏‎ ‎‏می دادند. حتی آقای منتظری‏‏، رفسنجانی‏‏ و... هر 15 روز یک بار این‏‎ ‎

کتابخاطرات اسدالله تجریشیصفحه 111
‏مسئولیت را انجام می دادند.‏

 

کتابخاطرات اسدالله تجریشیصفحه 112

  • . وحید لاهوتی  تحت تأثیر مجاهدین قرار گرفته بود و اطلا عات و اخبار بند روحانیون را به همراه کس دیگری به مجاهدین می رساند.