خاطرات

آیت اللّه‌ محمد یزدی

‏ ‏

‏ ‏

‏332ـ ‏‏در اوایل ورود امام به قم یک روز حاج احمدآقا آمدند و به من‏‎ ‎‏گفتند آقا از این خانه ناراحتند. می گویند این خانه تجملی است. به من‏‎ ‎‏فرموده اند که بروید یک خانه تهیه کنید وگرنه من می روم خانۀ خودم. خانۀ‏‎ ‎‏ایشان در کوچه پس کوچه بود و رفت وآمد مشکل بود و اصلاً امکان نداشت‏‎ ‎‏که در آن جمعیت رفت وآمد کنند.‏

333ـ ‏با آن که امام تابستان را در قم نمانده و به محلات یا امامزاده قاسم(دربند)‏‎ ‎‏تهران مسافرت می کردند؛ ولی تابستان 42 که فرا رسید، ایشان تصمیم گرفتند‏‎ ‎‏در قم بمانند. جمعی از مؤمنان و دوستان آن حضرت آمده بودند و اصرار‏‎ ‎‏می کردند که اجازه بفرمایید برای منزل کولر تهیه کنیم که البته در آن زمان‏‎ ‎‏بسیار کم و محدود بود. امام می فرمودند: منزل ما سرداب دارد، از سرداب‏‎ ‎‏استفاده می کنیم. قریب به این مضامین را من خودم از ایشان شنیدم که هر‏‎ ‎‏وقت برای همۀ مردم، همۀ طلبه ها در قم کولر فراهم شد، آن وقت مانعی‏‎ ‎‏ندارد، که طبعاً آقایان ساکت و منصرف شدند.‏

334ـ ‏یک بار ملاقاتی برای هیأت امنا و هیأت اجرایی مهدیه تهران گرفتیم و‏

کتابآئینۀ حُسنصفحه 199
‏خدمت امام رفتیم تا گزارشی از مجموعۀ کارهای آنجا خدمتشان ارائه دهیم.‏‎ ‎‏در این گزارش به عرضشان رساندیم وضع ساختمان مهدیه مطلوب نیست و‏‎ ‎‏ما علاقه داریم که تجدیدبنا شود و ساختمان مطلوبی داشته باشد. امام مثل‏‎ ‎‏کسی که از حجم کارهای انجام شده تعجب کرده باشد، فرمودند: علت اینکه‏‎ ‎‏این همه کار در آنجا انجام شده این است که در بین مردم مستضعف تهران‏‎ ‎‏واقع شده و وضع ظاهری آن وضع عادی و معمولی است. شما به فکر‏‎ ‎‏ساختمان و ظواهر نباشید و بدانید این مردم با همین وضع، بهتر کار می کنند‏‎ ‎‏الآن نمی خواهد این کار را بکنید. تا می توانید با همین مسأله کار بکنید.‏

‏***‏

‎ ‎

‎ ‎

کتابآئینۀ حُسنصفحه 200