خاطرات

آیت اللّه سیدمحمدرضا مهری

‏303ـ ‏‏بعد از مراجعت امام از کویت به عراق که مسئولان عراقی امام را در‏‎ ‎‏صفوان برای کسب اجازه از بغداد برای ورود مجدد ایشان نگهداشته بودند،‏‎ ‎‏دو نفر از همراهان امام به بهانۀ گرفتن شام به بصره رفتند و به نجف تلفن زده‏‎ ‎‏و قضایا را به اطلاع دوستان رساندند؛ سپس قدری غذا خریده و بازگشتند.‏‎ ‎‏شام عبارت بود از غذای گرم رستوران و مقداری هم پنیر و خربزه. امام شروع‏‎ ‎‏به خوردن نان و پنیر کردند. البته ایشان بعد از صبحانه دیگر چیزی نخورده‏‎ ‎‏بودند، لذا خیلی برای ما ناگوار بود که غذای گرم بخوریم و امام فقط به نان و‏‎ ‎‏پنیر اکتفا کنند. احمدآقا به من گفت: امام نان و پنیر و خربزه می خورند.‏

‏***‏

‎ ‎

کتابآئینۀ حُسنصفحه 188