خاطرات

حجت الاسلام والمسلمین سیدمحمد سجادی اصفهانی

‏145ـ ‏‏در نجف کولرهایی را از کویت به عنوان هدیه برای ایشان‏‎ ‎‏فرستادند که برای خنک کردن هوا مناسب بود. هرچه کردند که آن را نصب‏‎ ‎‏کنند، امام اجازه ندادند و گفتند: «به صاحبانش برگردانید.»‏

146ـ ‏از جمله خصوصیات امام که باید بدان اشاره شود در رابطه با فرزند‏‎ ‎‏شهیدشان مرحوم حاج آقا مصطفی خمینی(ره) بود که خود از بزرگان فضلا و‏‎ ‎‏بهترین شاگردهای درس امام بودند. ولی از نظر اقتصادی و مادی، زندگی‏‎ ‎‏مرحوم حاج آقا مصطفی و سایر طلاب در یک حد بود. یعنی منزلشان و‏

کتابآئینۀ حُسنصفحه 109
‏شهریه ای که امام به ایشان می دادند با بقیۀ طلبه ها فرقی نمی کرد. و این امر‏‎ ‎‏مشهود بود، چیزی نبود که مخفی بماند. به طور کلی آن چیزی که در یک رهبر‏‎ ‎‏به خصوص رهبر مسلمانها باید باشد، زهد است، که امیرالمؤمنین علی(ع)‏‎ ‎‏می فرمایند: «باید مولایت خود و زندگیش را در سطح ضعیفترین مردم پایین‏‎ ‎‏بیاورد.» واقعاً با بودن همۀ امکانات مادی و توجیه استفاده از همۀ آنها، امام و‏‎ ‎‏فرزندشان شهید حاج آقا مصطفی، خودشان را به  حد یک طلبه رسانده بودند؛‏‎ ‎‏یعنی خانه شان خیلی قدیمی بود و هیچ تشریفات و تشکیلاتی نداشت.‏‎ ‎‏به طوری که در یک زمستان دیوار اتاق طبقه دوم منزل امام فرو ریخت و‏‎ ‎‏ایشان راضی نشدند که خانه شان را عوض کنند و باز آن دیوار را ساختند و در‏‎ ‎‏همانجا باقی ماندند. ‏

147ـ ‏در نجف هوا گرم بود. به امام گفتند که لازم است برای اینجا پنکه بخریم.‏‎ ‎‏امام فرمودند: نه. گفتند چون هوا گرم است، اینها که می آیند نماز بخوانند‏‎ ‎‏گرمشان می شود. امام فرمودند: «بروند یک جای دیگر نماز بخوانند» تا اینکه‏‎ ‎‏مرحوم شهید آیت اللّه مدنی که ملازم ایشان و از دوستان و یاران بسیار‏‎ ‎‏قدرتمند و باتقوای امام در نجف اشرف بودند، پنکه ای از خانه شان آوردند‏‎ ‎‏که در نماز امام از آن استفاده می کردند. بعد امام دیگر اجازه دادند که یک پنکه‏‎ ‎‏بخرند.‏

148ـ ‏امام هیچ وقت حاضر نشد در نجف ماشین خصوصی داشته باشد، با‏‎ ‎‏ماشین کرایه رفت وآمد می کردند.‏

‏***‏

‎ ‎

کتابآئینۀ حُسنصفحه 110