فصل اول: خاطرات غلامرضا آقازاده

تقدیم گزارش اجلاس اوپک به امام

‏تعداد زیادی از وزرای اوپک بعد از آن کاهش قیمت عوض شده و ‏‎ ‎‏وزرای جدید آمده بودند و بعد از این موفقیتی که در اوپک پیدا شده بود ‏‎ ‎‏حضور امام رسیدم. این اولین دیدار من بود. ‏

‏وقتی خدمت امام رسیدم، ایشان فرمودند که: خیلی موفقیت خوبی ‏‎ ‎‏ بود. من خدا را شکرگزاری کردم، ایشان گفتند که این‌قدر ما موفق بودیم ‏‎ ‎‏که حتی دشمن ‌های ما هم نتوانستند این را مخفی کنند. دیشب رادیو ‏‎ ‎‏اسرائیل هم حتی مجبور شد موفقیت ما را اعتراف کند. من دیدم که امام ‏‎ ‎‏چقدر حساس بودند روی این که حتی مثلا این موفقیت واقعا مال ‏‎ ‎‏جمهوری اسلامی بود (چون آن موقع ما پرچمدار مخالفت با کاهش ‏‎ ‎‏قیمت‌ها بودیم). در آن مقطع آقای زکی یمانی رئیس اوپک بود و با ‏‎ ‎‏سیاست‌ها و تنظیمی که ایشان با امریکایی‌ها داشت، سقوط قیمتی را ‏‎ ‎‏پیش آورده بود و تلاش ما و مبارزه ما به همراه تعدادی از کشورها مانند ‏‎ ‎‏الجزایر، لیبی، اکوادور و گابن بود و ما در یک جلسه هفت‌، هشت ‏‎ ‎‏ساعتی موفق شدیم بیانیه مشترکی بدهیم که اعلام شکست سیاست‌های  ‏‎ ‎‏گذشته و اتخاذ روش ‌های جدید بود.‏

‏وقتی از اجلاس اوپک در اواخر سال 64 برگشتم، به تنهایی حضور ‏‎ ‎‏حضرت امام رسیدم و این نشاطی که در حضرت امام دیدم هیچ وقت ‏‎ ‎‏تصویرش از ذهنم دور نمی‌شود. بعد از آن دیگر مکرر ما خدمت امام ‏‎ ‎‏می‌رسیدیم. در آن دیدار من گزارش دادم که چه اتفاقی افتاد و چه ‏‎ ‎‏مسائلی بین ما گذشت، خدمت امام عرضه داشتم و امام دعا فرمودند ما ‏‎ ‎‏را و خیلی دیدار به یاد ماندنی برای بنده بود. ‏

‏حضرت امام همیشه توصیه اش به بنده این بود که وزرا باید با دولت ‏‎ ‎‏همراه باشند. این بزرگ‌ترین نکته‌ای بود که امام رویش دست ‏‎ ‎

کتابعصر جهاد، دوران خدمتصفحه 19
‏می‌گذاشتند. بعد از آن مسأله، موضوع بمباران ها بود. من در دیدار بعدی ‏‎ ‎‏ از حجم وسیع حملات عراق که روی تأسیسات نفتی بود، گزارشی ‏‎ ‎‏ خدمت امام بردم که ایشان هم راه‌ها و طرح‌هایی را مطرح می‌کردند. ‏

‏در آن مقطع حضرت امام به من فرمایشی فرمودند که من تمام ‏‎ ‎‏موفقیتم در دوران جنگ را مرهون این راهنمایی امام هستم. امام فرمودند ‏‎ ‎‏که شما باید کار را و این بازسازی و مقابله با جنگ را در صنعت نفت ‏‎ ‎‏با ارزش کنید و من برای آن که اهمیت جمله حضرت امام روشن شود، ‏‎ ‎‏خدمت شما مثالی می‌آورم. ‏

‏معمولا وقتی در هر کشوری در دنیا جنگی درمی‌گیرد، قوانین خاصی ‏‎ ‎‏ حاکم می‌شود. احضار احتیاط‌ها شروع می‌شود، قوانین جنگ اهمیت پیدا ‏‎ ‎‏می‌کند. اگر کسی از جبهه فرار کند،به دادگاه صحرایی سپرده می‌شود. ‏‎ ‎‏یعنی با استفاده از مکانیزم ‌های سخت‌گیرانه و قوانین خاص دوران جنگ ‏‎ ‎‏و نظامی برخورد می‌شود. وقتی که جنگ شروع شد امام درست برعکس ‏‎ ‎‏آن عمل کرد. یعنی اصلا بحث حاکم شدن این قوانین مطرح نبود. امام ‏‎ ‎‏رفتن به جبهه را ارزش کرد. اگر خاطرتان باشد آن روز وقتی که یک ‏‎ ‎‏جوانی می‌رفت به جبهه این دیگر مقدس می‌شد در محله خودش، در ‏‎ ‎‏محل کار خودش، یعنی واقعا وقتی به جبهه می‌رفت یک نوری این ‏‎ ‎‏بچه ها را می‌گرفت و حتی هم‌کلاس‌ها یا هم دوره ‌‌ای‌های بچه ها اگر ‏‎ ‎‏کسی توفیق جبهه پیدا نکرده بود، مرتب غبطه می‌خورد، با وجدان ‏‎ ‎‏خودش درگیر بود، ناراحت بود. امام رفتن به جبهه را ارزش کرد و ‏‎ ‎‏معنویت را حاکم بر این قضیه کرد که این هم باز خودش یکی از ‏‎ ‎‏فرمول‌های حکومت اسلامی است، یعنی تمایز دارد با حکومت‌های ‏‎ ‎‏ دیگر. یکی از روش‌های حکومت اسلامی است که وقتی ما می‌دیدیم ‏‎ ‎‏پدر و مادرها فرزندان خودشان را می‌آوردند راهی جبهه می‌کردند، اصلا ‏‎ ‎

کتابعصر جهاد، دوران خدمتصفحه 20
‏در جبهه ها آن‌قدر نیرو پر شده بود که دیگر مازاد بود یعنی مرتب رادیو ‏‎ ‎‏و تلویزیون اعلام می‌کرد نیایید ما امکانات جذب شما را نداریم و این ‏‎ ‎‏یک اتفاق بسیار مهمی در سطح جهان بود. ‏

‏ما هم وقتی که در وزارت نفت، بعد از رهنمود حضرت امام، ‏‎ ‎‏بازسازی را ارزش کردیم، فرهنگ کردیم، این باعث شد که ما اصلا ‏‎ ‎‏سختی خاصی نداشته باشیم. در طول جنگ، در صنعت نفت نیروهایی ‏‎ ‎‏ تربیت شدند که از همین فرمول و از همین نکته آغازین شروع شده بود، ‏‎ ‎‏دیگر طوری بود که واقعا کارکنان صنعت نفت، همه جان و مال‌شان را ‏‎ ‎‏گذاشتند روی این قضیه.‏

‏ ‏

 

کتابعصر جهاد، دوران خدمتصفحه 21