کیومرث صابری

ملاقات با امام به همراه آیت الله خامنه ای

‏یک بار در معیت آیت‌الله خامنه‌ای موقعی که رئیس جمهور بودند به ‏‎ ‎‏خدمت امام رسیدیم. داستانش جالب است. ایشان به من می‌گفتند وقتی ‏‎ ‎‏من می‌روم، چرا تو نمی‌آیی جماران؟ من گفتم: اگر بیایم جماران و آن ‏‎ ‎‏جا بنشینم امام برای همه نطق بکند من این جوری سیراب نمی‌شوم، ‏‎ ‎‏اصلا دلم می‌شکند. من احساساتی هستم اگر امام را رو در رو ببینم و ‏‎ ‎‏دستشان را ببوسم بیرون بیایم، برای من کافی است. ‏

‏یک روز در حیاط ریاست جمهوری بودم ـ چون مشاور آقا بودم‌ ـ ‏‎ ‎‏حاج‌آقا انصاری با ماشین جلو پایم ایستاد و آقای خامنه‌ای گفت: ‌بیا بالا، ‏‎ ‎‏من آمدم بالا، گفتم: کجا؟ گفت: می‌رویم خدمت امام، من دستگیره در را ‏‎ ‎‏گرفتم، گفتم: من پیاده می‌شوم شما می‌خواهید من را ببرید آن جا مثل ‏‎ ‎‏مردم بنشینم، اصلا نمی‌آیم. گفت: نه، یک داستان دیگری است. رفتیم ‏‎ ‎‏آنجا امام سخنرانی کردند سپس آقای میرسلیم به اشاره آقا از دور من را ‏‎ ‎‏صدا کرد که رفتم و دست امام را بوسیدم و بیرون آمدم. ‏

‎ ‎

کتابامام به روایت دانشورانصفحه 220