دکتر محمد رجبی

ایمان حضرت امام به پیروزی انقلاب اسلامی

‏قبل از اینکه انقلاب اسلامی پیروز شود، من و عده‌ای که سابقا در ‏‎ ‎‏زندان سیاسی رژیم بودیم به منزل آیت‌الله طالقانی رفتیم. تصورمان این ‏‎ ‎‏بود که علت آنکه حضرت امام مخصوصا بعد از فاجعه هفده شهریور باز ‏‎ ‎‏هم می‌فرمودند: «ادامه بدهید و جلو بروید» آن است که ایشان در پاریس ‏‎ ‎

کتابامام به روایت دانشورانصفحه 156
‏هستند و عده‌ای از ایران فقط اخبار خوشایند را به دفترشان ارسال ‏‎ ‎‏می‌کنند و میزان شهدا و دقایق اتفاقات سوء را گزارش نمی‌دهند. زیرا ‏‎ ‎‏برای ما که مثلا اهل فعالیت سیاسی و دارای سابقه گرایش به حرکت‌های ‏‎ ‎‏مسلحانه بودیم و صرفا بنابر کتاب‌های تاریخی ـ سیاسی موجود و ‏‎ ‎‏تحلیل انقلاب‌های گذشته جهان، فکرمان شکل گرفته بود، جریان انقلاب ‏‎ ‎‏اسلامی به هیچ انقلابی شبیه نبود و همین ایجاد نگرانی می‌کرد که مبادا ‏‎ ‎‏این انقلاب به راهی برود که با یک قتل عام عمومی توسط رژیم، ‏‎ ‎‏پیروزی تا سی سال به عقب بیفتد. نظر خود آیت‌الله طالقانی هم ظاهرا ‏‎ ‎‏همین بود، زیرا یکی از نزدیکان ایشان می‌گفتند: احتمالاً کانال‌هایی که ‏‎ ‎‏خبر می‌دهند، رقم دقیق تلفات را نمی‌گویند. ما از طریق یکی از دوستان ‏‎ ‎‏به نام ـ مرحوم‌ ـ عزت‌الله خلیلی هماهنگ کردیم که حقیقت وقایع ‏‎ ‎‏جاری را به امام منعکس نمایند. ایشان به پاریس عزیمت کردند. وقتی ‏‎ ‎‏برگشتند، از مرحوم خلیلی پرسیدیم: آیا مطالب را به حضرت امام منتقل ‏‎ ‎‏کرده‌اید؟ گفتند: بله، حضرت امام از تمام اخبار کشور دقیقا اطلاع ‏‎ ‎‏داشتند، زیرا از یک کانال خاص اخبار را نمی‌گیرند، بلکه از کانال‌های ‏‎ ‎‏متعدد خبر را دریافت می‌کنند و آنها را با یکدیگر تطبیق داده و روی آن ‏‎ ‎‏تحقیق می‌کنند. ‏

‏ایشان سپس افزودند: در مورد روش مبارزه‌ ـ تظاهرات همه روزه با ‏‎ ‎‏دست خالی و تقدیم شهدای روز افزون‌ ـ امام با اطمینان و قاطعیت تمام ‏‎ ‎‏گفتند: راه پیروزی سریع ما فقط همین است! آقای عزت‌الله خلیلی بعد ‏‎ ‎‏افزود: چیزی که برای خود من عجیب است اینکه آیت‌الله طالقانی هم ‏‎ ‎

کتابامام به روایت دانشورانصفحه 157
‏حالا می‌گوید: من هم افق روشنی را در آینده نزدیک این حرکت ‏‎ ‎‏می‌بینم...! ‏

‏به هر حال، زمان کوتاهی نگذشت که تمام بنای پوشالی رژیم پهلوی ‏‎ ‎‏در خیزش عمومی امت مسلمان ایران فرو ریخت و مرا دوباره به دوران ‏‎ ‎‏صفا و روشن‌بینی دوران نوجوانی بازگرداند که فارغ از تئوری‌های ‏‎ ‎‏بی‌مصرف سیاسی شرقی و غربی، با احساس و ادراکی حضوری و ‏‎ ‎‏ایمانی در سیل حرکت امت غوطه‌ور بودم و فعالیت سیاسی خود را با ‏‎ ‎‏تکیه به رهبری روحانیت، از همان زمان آغاز کردم و با تشکیل انجمن ‏‎ ‎‏اسلامی دانش آموزان و تکثیر و پخش اعلامیه و تراکت، برای نخستین ‏‎ ‎‏بار در سن پانزده سالگی در قم طعم تلخ بازداشت سیاسی را چشیدم و ‏‎ ‎‏بطلان و دنائت رژیم امریکایی پهلوی و حقانیت و اعتلای قیام امام ‏‎ ‎‏خمینی را با تمام وجودم دریافتم... ‏

‎ ‎

کتابامام به روایت دانشورانصفحه 158