حجت الاسلام والمسلمین سید محمد خاتمی

امام و پدرم

‏ ‏امام و پدرم‎[1]‎‏ ‏

‏راجع به ارتباط امام با پدرم، اولا چون پدرم طلبه حوزه علمیه ‏‎ ‎‏اصفهان بودند و امام طلبه حوزه قم، بنابراین از دوران طلبگی با هم ‏‎ ‎

کتابامام به روایت دانشورانصفحه 122
‏ارتباطی نداشتند. البته ظاهرا امام هم مدت کوتاهی در اصفهان طلبه ‏‎ ‎‏بوده‌اند، منتها خیلی کمتر از آن مدتی که بتوانند با هم آشنا شوند. آشنایی ‏‎ ‎‏حضرات به همان دوران اولیه نهضت اسلامی بر می‌گردد. ‏

‏یادم هست که در آن زمان سه تا اعلامیه داده شد که اولی از طرف ‏‎ ‎‏امام بود، دومی از جانب آیت‌الله روح‌الله کمالوند و سومی از روح‌الله ‏‎ ‎‏خاتمی (پدرم) از اردکان صادر نمودند. این سه اعلامیه را در مدرسه ‏‎ ‎‏فیضیه به دیوار‌زده بودند و همه می‌گفتند: این سه تا روح‌الله هستند که با ‏‎ ‎‏دولت برخورد می‌کنند. ‏

‏بعد از قیام پانزده خرداد و زندانی شدن حضرت امام، پدرم جزو ‏‎ ‎‏علمای مهاجر به تهران بود و برای استخلاص امام فعالیت نمود.‏‎[2]‎

‏پدرم اجازه دریافت وجوهات از طرف امام را داشت و با هم مکاتبه ‏‎ ‎‏نیز می‌کردند. متأسفانه پدرم اهل ثبت و ضبط نامه نبود و الآن گهگاه از ‏‎ ‎‏لای کتاب‌ها، یکی از آن نامه‌ها بیرون می‌آید. چنانکه برادرم دکتر رضا ‏‎ ‎‏خاتمی مدتی پیش نامه‌ای را از لای یکی از کتاب‌های قدیمی پیدا کرد ‏‎ ‎‏که جوابیه امام به پدرم بود. در آن نامه بسیار محبت می‌کنند و ‏‎ ‎‏می‌فرمایند: این حرف‌هایی که شما زدید درست است و پیشنهادهایی که ‏‎ ‎‏دادید مهم، ولی شما وضع حوزه‌های علمیه را می‌شناسید و می‌دانید که ‏‎ ‎‏نظرات چقدر عقب افتاده است. ‏

‏البته واقعا آن مطالبی را که امام در مرگ پدرم فرمودند در نشان دادن ‏‎ ‎

کتابامام به روایت دانشورانصفحه 123
‏شخصیت کسی، کمتر چنان متنی را از امام داریم.‏‎[3]‎

‎ ‎

کتابامام به روایت دانشورانصفحه 124

  • . سید روح الله خاتمی امام جمعه ارکان یزد بود که پس از شهادت آیت الله صدوقی در 11 تیر 1361، به  نمایندگی امام و امامت جمعه یزد برگزیده شد. برای آگاهی بیشتر درباره ایشان نک: محمد شریف رازی،  گنجینه دانشوران، کتابفروشی اسلامیه، 1352، جلد 3، صص 66-67.
  • . هجرت علمای شهرهای مختلف کشور به تهران در خرداد 1342، به انجام رسید.
  • . درباره پیام امام درباره مرگ آیت الله خاتمی نک: صحیفه امام، ج 21، ص170.