استاد عبدالحسین حائری

رفقا و هم مباحثه ایهای امام

‏آقا سید محمد یزدی (معروف به محقق داماد) که با دایی‌ام از همان ‏‎ ‎‏اوایل یک حجره‌ای گرفته بودند، چند سال‌ ـ حداقل دو سال ـ با امام ‏‎ ‎‏بحث‌های داغی داشتند. امام تا آن طرف مدرسه صدایش می‌آمد. هیچ ‏‎ ‎‏وقت به قیافه ایشان نمی‌آمد که این جور اهل داد و فریاد باشند. حدود ‏‎ ‎‏دو سال بحث بسیار، بسیار داغ که خودم صدایشان را می‌شنیدم. ‏

‏امام با دیگران بحث دائم و مرتب و سر ساعت نداشتند؛ ولی با آقای ‏‎ ‎‏داماد داشتند. امام با دوستانشان ایام تعطیل و شب‌های رمضان و پنجشنبه ‏‎ ‎‏و جمعه در خانه‌ها دوره داشتند. یک روز خانه امام بود، یک روز خانه ‏‎ ‎‏دایی من بود، یک روز خانه حاج‌آقا عبدالله آل آقا بود. یک روز خانه ‏‎ ‎‏سید احمد زنجانی (پدر آقای شبیری) بود و این چند نفر این دوره را ‏‎ ‎‏سال‌ها داشتند. آقایان در آن دوره‌ها بحث می‌کردند و هیچ وقت به باطل ‏‎ ‎‏نمی‌گذشت. یادم است مدتی که سر و صدای کسروی در آمده بود، یک ‏‎ ‎‏کمی پیش از 1320 و بیشتر آن هم بعد از آن سال بود که اینها جلسه‌ای ‏‎ ‎

کتابامام به روایت دانشورانصفحه 93
‏داشتند و روی نقاط ضعف کسروی بحث می‌کردند. من جلساتی را که ‏‎ ‎‏در خانه دایی من تشکیل می‌شد دیده بودم، در آن جلسات وقت به باطل ‏‎ ‎‏نمی‌گذشت، گاهی شوخی‌هایی می‌شد؛ ولی معمولا به بحث‌های مفید ‏‎ ‎‏می‌گذشت. امام با حاج‌آقا مرتضی و حاج‌آقا مهدی حائری معاشر دائم ‏‎ ‎‏بودند. یادم است که در یکی از جلسات راجع به کسروی بحث می‌کردند ‏‎ ‎‏و آقای خمینی ـ متأسفانه موضوعش یادم نیست ـ می‌گفتند: این حدیثی ‏‎ ‎‏که کسروی نقل کرده و نقطه ضعف از امام صادق (ع) گرفته را دیدم، ‏‎ ‎‏ایشان نصف آن را نقل کرده نصف دیگرش را نقل نکرده، کسروی ‏‎ ‎‏دروغگو و خیانتکار است، صرفا اینطور نیست که مورخ باشد و در ‏‎ ‎‏تاریخ کار کند، دروغ می‌گوید و سوء‌نیت و غرض دارد، برای اینکه آن ‏‎ ‎‏حدیثی که آن جا آورده ناتمام است، در حالی که نصف دیگر حدیث ‏‎ ‎‏مسأله را حل می‌کند و اگر آن را نقل می‌کرد مشکلی نمی‌بود. ‏

‏ ‏

‎ ‎

کتابامام به روایت دانشورانصفحه 94