دکتر جلیل تجلیل

اولین دیدار

‏سعادت بزرگ زندگی من قرار گرفتن در جاذبه‌های روحانی، ایمانی، ‏‎ ‎

کتابامام به روایت دانشورانصفحه 81
‏اسلامی و جهادی حضرت امام بود؛ از کی؟! از همان دیرینه روزگارانی ‏‎ ‎‏که به قم رفت و آمد داشتم. پانزده یا شانزده ساله بودم که قم می‌رفتم، به ‏‎ ‎‏مناسبت اینکه برادر بزرگم در قم بودند منزل آنها می‌رفتم. ‏

‏سال‌های 1338 و 1339 روزی در ‌زده شد، صبحگاهی بود که با پدر ‏‎ ‎‏منزل اخوی رفته بودیم. ساعت نه صبح بود. در را باز کردم. دو روحانی ‏‎ ‎‏با قامت برجسته دیدم. پرسیدند: آشیخ ابوطالب منزل هست؟ گفتم: بلی، ‏‎ ‎‏تشریف بیاورید. تشریف آوردند. در آن دوره دید و بازدیدهای مراجع و ‏‎ ‎‏علما انجام می‌شد، من افتخار پذیرایی از شخص امام را در آن هنگام ‏‎ ‎‏داشتم. چای جلویشان گذاشتیم. بعد که آقایان تشریف بردند، من از ‏‎ ‎‏اخوی از نام این روحانی با این روحانیت و نورانیت و با این قد و ‏‎ ‎‏قامت، سؤال کردم. امام آن زمان جوان بودند و سیمای‌شان مثل همیشه ‏‎ ‎‏نورانی و پرجاذبه. فرمودند: حاج‌آقا روح‌الله خمینی، استاد ما هستند، ‏‎ ‎‏برای بازدید آمده بودند. شخص همراه آن حضرت، آیت‌الله مقبره‌ای از ‏‎ ‎‏دوستان صمیمی امام و پیش‌نماز مسجد سعدی در خیابان سعدی تهران ‏‎ ‎‏بود. او از روحانیون و خانواده‌های بزرگ خوی و با امام بسیار صمیمی ‏‎ ‎‏بود. امام در آن جلسه به ستم‌‌هایی که به حوزه می‌رود و باید در برابر آن ‏‎ ‎‏مقاومت کرد، اشاراتی نمودند و می‌فرمودند: ما باید جمع بشویم، اینطور ‏‎ ‎‏ساکت ننشینیم، به حوزه‌ها اهانت می‌شود. این بود که من پرسیدم: این ‏‎ ‎‏آقا کی بود که اینطور رشید و با شهامت صحبت می‌کردند؟ ‌و از آن زمان ‏‎ ‎‏ما احساس احترام شدید به ایشان پیدا کردیم.‏

کتابامام به روایت دانشورانصفحه 82