فصل سوم

نامه ای به نجف

‏هنگامی که امام در نجف تبعید بودند و حادثۀ شهادت حاج آقا مصطفی اتفاق‏‎ ‎‏افتاد، من نوجوانی هفده ـ هجده ساله بودم. وقتی خبر شهادت را شنیدم، نامه‏‎ ‎‏تسلیتی برای ایشان نوشتم. و از خانم زهرا مصطفوی که عازم نجف بود خواهش‏‎ ‎‏کردم که نامۀ مرا به آقا بدهد ـ البته همه فکر می کردند که آقا آنقدر مشغله دارند‏‎ ‎‏که حتی نتوانند این نامه را بخوانند ـ خانم مصطفوی رفتند و برگشتند و گفتند:‏

کتابپدر مهربانصفحه 129
‏اولین کاری که کردم، این نامه را به ایشان دادم و آقا جوابش را نوشتند. امام به‏‎ ‎‏خودشان این زحمت را داده بودند که جواب تسلیت یک جوان هفده ـ هجده‏‎ ‎‏ساله ای را بنویسند و تشکر کنند و به دخترشان بگویند که: شما حتماً این نامه را‏‎ ‎‏برسانید.‏‎[1]‎

‏ ‏

‎ ‎

کتابپدر مهربانصفحه 130

  • )) مریم کشاورز.