فصل اول

من با کسی قهر نمی کنم

‏یک شب علی گریه کنان آمد و گفت که امام با من قهر کرده. گفتم: چرا؟ امام که با‏‎ ‎‏کسی قهر نمی کند بیا ببینیم چرا امام با تو قهر کرده؟ بغلش کردم و خدمت حضرت‏‎ ‎‏امام رفتیم، موقع نماز بود گفتم: آقاجان علی می گوید آقا با من قهر کرده، شما با او‏‎ ‎‏قهر هستید؟ امام گفتند: نه من با هیچ کس قهر نمی کنم. ایشان علی را بغل کردند و‏‎ ‎‏بوسیدند و سپس علی در کنار امام به نماز ایستاد. بعداً من از حضرت امام سؤال‏‎ ‎‏کردم: آقاجان، موضوع علی چه بود؟ گفتند: در را باز و بسته می کرد، ترسیدم‏

کتابپدر مهربانصفحه 8
‏دستش لای در برود، گفتم این کار را نکن و چون حساس بود، به او برخورد.‏‎[1]‎

‏ ‏

‎ ‎

کتابپدر مهربانصفحه 9

  • )) حاج عیسی جعفری.