فصل اول

علاقه امام به علی

‏حضرت امام عنایتی خاص به علی داشتند و علی هم به امام بیشتر از پدر خودش‏‎ ‎‏علاقه داشت و این موضوع از برخورد آنها مشخص بود. علی در مدت بیماری‏‎ ‎‏امام مرتب بهانه می گرفت، و تا وقتی که حال امام بد نشده بود برای ملاقات حضرت‏‎ ‎‏امام می آمد و ما علی را بلند می کردیم و آقا او را می بوسید و دستی به سرش‏‎ ‎‏می کشید. علی چند دفعه به شوخی دکتر می شد و امام را معاینه می کرد و به این‏‎ ‎‏شکل با امام شوخی و بازی می کرد، فکر می کنم روزهای آخر بود که حاج عیسی،‏‎ ‎‏علی را بغل کرد و خدمت امام آورد، آقا دیگر توان صحبت کردن را نداشتند، فقط‏‎ ‎‏لبهای خود را جمع کردند و حاج عیسی صورت علی را به لبهای ایشان نزدیک کرد و‏

کتابپدر مهربانصفحه 6
‏امام صورت او را بوسیدند. ما به حاج عیسی اشاره کردیم تا زودتر علی را ببرد؛ چون‏‎ ‎‏حضرت امام از اینکه نمی توانند علی را نوازش کنند ناراحت بودند.‏‎[1]‎

‏ ‏

‎ ‎

کتابپدر مهربانصفحه 7

  • )) سیداحمد بهاءالدینی (از اعضای دفتر حضرت امام).