آیت الله محمد یزدی

صلابت و هوشیاری سیاسی

‏     ‏‏من جریانات سیاسی بسیاری از محضر امام را درک کرده ام که اولین‏‎ ‎‏آنها جالبترین است. «بهبودی» از طرف شاه آمده بود و ملاقات‏‎ ‎‏خصوصی می خواست بعضی آقایان موافقت کرده بودند. امام فرموده‏‎ ‎‏بودند در همین جلسات عمومی می تواند بیاید. این ملاقات خصوصیات‏‎ ‎‏ویژه ای داشت و من با علاقه مفرط می خواستم بببینم بحث را که شروع‏‎ ‎‏می کند و از کجا شروع می شود، محل نشستن حضرت امام، کیفیت‏‎ ‎‏حضور جمع نسبتاً زیادی از طلاب محترم و مردم، کیفیت ورود و‏‎ ‎‏احترامی که به عمل آورد، برخورد کاملاً ساده و عادی که حضرت امام‏‎ ‎‏داشتند، شرح مفصل لازم دارد. اما همان موقع که بهبودی نشست، قبل از‏‎ ‎‏آنکه سخنی بگوید، حضرت امام شروع فرمودند که ما توقع نداشتیم‏‎ ‎‏ایشان ـ شاه ـ روحانیت را ارتجاع سیاه بخواند و با شدت به حالت نیمه‏

صحیفه دلجلد 1صفحه 167
‏عصبانی زندگی روحانیون را تشریح کرده و ارتجاع را معنی کردند. او که‏‎ ‎‏نمی توانست سخنی بگوید، پس از مدتی گفت حضرت آیت الله خلاف به‏‎ ‎‏عرض مبارک رسانده اند. خواست دنبال کند، امام سخن او را قطع کرده‏‎ ‎‏فرمودند، خیال می کنید من همین جوری چیزی می گویم؟ خلاف به من‏‎ ‎‏گفته شده و شروع کردند به ذکر مدرک و زمان و خصوصیات صحبت‏‎ ‎‏شاه. بالاخره بهبودی دید نمی تواند چیزی بگوید، سخنان حضرت امام که‏‎ ‎‏تمام شد، گفت حضرت آیت الله من فقط یک پیام آورده بودم، اگر‏‎ ‎‏اجازه می دهید بگویم. هنوز چند جمله نگفته بود که امام فرمودند به‏‎ ‎‏ایشان بگویید اشتباه کرده اند. ارتجاع سرخ است. به ایشان (شاه) بگویید‏‎ ‎‏حداقل به همین قانون عمل کنند. پس از یکی دو جمله فرمودند: ما‏‎ ‎‏تکلیف خودمان را می دانیم ایشان هم خودشان می دانند. ‏

‏ ‏

‎ ‎

صحیفه دلجلد 1صفحه 168