حجت الاسلام والمسلمین سید علی غیوری

پرهیز از مظاهر دنیوی و بی علاقگی به امر مرجعیت

‏     ‏‏حضرت امام، هیچ گاه حاضر نبود برای مطرح شدن خود کوچکترین‏‎ ‎‏اقدامی بکند، حتی برای چاپ رساله و دادن شهریه. یادم هست که ایشان‏‎ ‎‏آمادگی نداشتند که شهریه بدهند. روزی حجج اسلام آقایان مسعودی‏

صحیفه دلجلد 1صفحه 131
‏خمینی و شیخ حسن صانعی به بنده فرمودند که خوب است شما که مورد‏‎ ‎‏لطف امام هستید، با ایشان صحبت کنید شاید قبول کنند که شهریه به‏‎ ‎‏طلاب بدهند. پر واضح است که مرجعیت بدون دادن شهریه عادةً ممکن‏‎ ‎‏نیست. ابتدا که حقیر به ایشان عرض کردم، قبول نکرده و فرمودند‏‎ ‎‏دیگران شهریه خواهند داد. حقیر به ناچار با آیت الله امینی و آیت الله ‏‎ ‎‏منتظری صحبت کردم و آقایان هم با حضرت امام صحبت کردند و‏‎ ‎‏مقداری ایشان را راضی نمودند. ‏

‏     حقیر از آنجایی که تشخیص داده بودم لازم است که زعامت مسلمین‏‎ ‎‏به دست ایشان باشد و زعامت و مرجعیت بدون مقدمه و بدون دادن‏‎ ‎‏شهریه عادةً غیر ممکن است، لذا خوب به یاد دارم که دفعه بعد که‏‎ ‎‏خدمتش رفتم و جدیت و اصرار زیاد نمودم، به ناچار با گریه به ایشان‏‎ ‎‏قبولاندم که هر چه ایشان دارند، شهریه بدهند. آن روز فرمودند حدود‏‎ ‎‏دوازده هزار تومان موجود دارم. قرار شد بقیه را بنده تأمین کنم. ابتدا‏‎ ‎‏قرض قبول نفرمودند. بنده عرض کردم مقداری وجوهات تقدیم می کنم‏‎ ‎‏و مقداری هم به عنوان قرض که خودم شما را بری الذّمه می نمایم.‏‎ ‎‏خلاصه با آنهمه واسطه فرستادن و التماس کردن و زاری نمودن، قبول‏‎ ‎‏فرمودند که پولی حقیر خدمتشان تقدیم دارم و خلاصه شهریه اول را‏‎ ‎‏آغاز نمودند که بحمدالله بعداً مرتب داده شد. به نجف اشرف هم با چه‏‎ ‎‏مشکلاتی پول فرستاده می شد. روزی نجف به حضورشان مشرف شدم و‏‎ ‎‏از طریق مکه مقداری معتنابه اسکناس یکهزاری و پانصد تومانی‏‎ ‎‏خدمتشان بردم. بانهایت بی اعتنایی وقتی دستمال پول را گذاشتم، فرمودند‏‎ ‎‏اینها چیست؟ عرض کردم وجوهات. فرمودند: خودت لازم نداری؟‏‎ ‎‏عرض کردم خیر. به قدری به مادیت بی اعتنا بودند که بنده در طول عمر‏‎ ‎‏ندیدم کسی را اینچنین بی اعتنا به مادیت.‏

‎ ‎

صحیفه دلجلد 1صفحه 132