فصل دوم: خاطرات حجت الاسلام علی خاتمی

ملاقات زندانیان

‏خیلی از بچه‌‌هایی که از شهرستان‌ها بودند، سالی یک بار ملاقاتی داشتند. ‏‎ ‎‏بعضی خانواده‌‌ها هفته‌ای دو بار به ملاقاتی می‌آمدند. به مناسبت عید ‏‎ ‎‏نوروز به ما اجازه می‌دادند که بچه‌هایمان را به مدت دو دقیقه بغل کنیم ‏‎ ‎‏و ببوسیم‌. ‏

‏ با این وجود یک روحیه تعاونی در زندان بود که اگر چیزی داشتیم ‏‎ ‎‏با هم می‌خوردیم و بین هم تقسیم می‌کردیم و لذا معلوم نمی‌شد چه ‏‎ ‎‏کسی برایش ملاقاتی آمده و پول و لباس و... آورده‌اند. چون کسی اموال ‏‎ ‎‏را حق خود نمی‌دانست‌. ‏

‏خانواده‌‌ها مجاز بودند که پیژامه‌، پیراهن و... بیاوردند. هر اطاقی یک ‏‎ ‎‏مسئول و هر بندی یک شهردار داشت‌. فوری معلوم می‌شد که مثلا این ‏‎ ‎‏هفته پنج تا پیراهن آمده‌، ده تا زیر پیراهن و چقدر پیژامه و... می‌دانستیم ‏‎ ‎‏چه کسانی ندارند یا کم دارند. فوری بین آنها تقسیم می‌شد. ‏

‏در مورد پول هم‌، همینطور رفتار می‌شد. خرید‌ها همگانی بود و هر ‏‎ ‎‏چه مورد نیاز بود می‌خریدیم و بالسویه تقسیم می‌کردیم‌. ‏

 

کتابدهه پنجاهصفحه 81