سال 54 وقتی به قم آمدم ـ احساسم این بود ـ هر کجا اعلامیهای پخش میشد ساواک اول سراغ من میآمد. در نتیجه برایم زندگی در قم خیلی مشکل شد. برای اینکه ساواک را منحرف کنم به شهر قائن رفتم. آنجا زمینی گرفتم و شروع به ساختمانسازی کردم. از وقایعی که در قم اتفاق افتاد حمله کماندوهای شاه به مدرسه فیضیه در خرداد 1352 بود. در آن واقعه طلاب اجتماع کردند و در پشتبام مدرسه فیضیه شعار میدادند، تکبیر میگفتند، درود بر خمینی میگفتند و پرچمی بلند کرده بودند و جمعیت انبوهی بود. ساواک مدرسه فیضیه را محاصره کرده و کماندوهای ساواک ریختند و طلاب را گرفتند و زدند. در آن جریان تعداد زیادی از طلاب دستگیر و زندانی شدند و مدرسه فیضیه بسته شد.
علت اعتراض طلاب این بود که آقای شیخ احمد کروبی در مدرسه فیضیه سخنرانی کرد و گفت: ای طلاب، ای علما، شما غیرت ندارید، شما جرأت ندارید، چرا شما ساکت هستید، میبینید رژیم شاه چه میکند، چه شکنجهها کرده، آقای سید محمدرضا سعیدی را شهید کرد،
کتابدهه پنجاهصفحه 23
آقای حسین غفاری را شهید کرد. به هر حال سخنان ایشان خیلی مؤثر بود. طلاب تصمیم گرفتند در یک روز مشخصی تجمع بکنند، تکبیر بگویند و اعلان مبارزه علنی بکنند.
کتابدهه پنجاهصفحه 24