فصل اول: خاطرات حجت الاسلام حسن حسن زاده کاشمری

پخش اعلامیه

‏در شهر قائن من اطلاعیه می‌نوشتم و اعلامیه‌‌های امام که می‌رسید ‏‎ ‎‏استنسیل می‌کردم و با همکاری یکی از رفقا توزیع می‌کردیم‌؛ یعنی اگر از ‏‎ ‎‏دو نفر تجاوز می‌کرد، قضیه لو می‌رفت‌. ما اصرار داشتیم از دو نفر بیشتر ‏‎ ‎‏نباشد. در سال‌های قبل از 56 واقعا تهیه و پخش اعلامیه کار بسیار ‏‎ ‎‏سختی بود. شیوه‌ای که ما پیاده می‌کردیم، خیلی عالی بود و آن پست ‏‎ ‎‏کردن نامه بود. ما اعلامیه‌‌های امام را که توسط نیرو‌های مسلمان در اینجا ‏‎ ‎

کتابدهه پنجاهصفحه 29
‏[قم‌] و در تهران چاپ می‌شد، ما آنها را در تهران یا از شاهرود و یا از ‏‎ ‎‏ساری پست می‌کردیم‌. ‏

‏گروه‌هایی تشکیل داده بودیم که کارشان فقط این بود که بروند در ‏‎ ‎‏شهری (مثلاً ساری) و اعلامیه‌ها را از آن جا برای ائمه جماعات، ‏‎ ‎‏فرهنگیان مبارز و ... به سراسر کشور پست کنند. ‏

‏آقای عباسعلی ناطق نوری که در هفتم تیر شهید شد، یکی از عوامل ‏‎ ‎‏این تشکیلات بود. ما در تهران اعلامیه‌‌ها را به ایشان می‌دادیم و ایشان ‏‎ ‎‏در شهرستان پست می‌کرد. ‏

 

کتابدهه پنجاهصفحه 30