روزی که مقاله توهینآمیز علیه امام در روزنامه اطلاعات چاپ شد من در قم بودم. طلاب جوان مخصوصا خیلی ناراحت بودند. ما در مدرسه فیضیه جمـع شـدیم. طلبهها خیـلی متعصب و منقلب بـودنـد که چه
کتابدهه پنجاهصفحه 36
باید کرد. فردای آن روزی که مقاله چاپ شد بعد از ظهر روزنامه به قم آمد. جمعیت زیادی از طلاب جوان راه افتادند.
فردای آن روز من در بین جمعیت بودم و با طلاب از مدرسه فیضیه به منزل آقای نوری همدانی رفتیم؛ شخصیها و دانشجوها هم بودند بعضی از طلاب چون عمامه نداشتند، میگفتیم طلاب غیر معمم. در بین جمعیت 30 ـ 40 درصد طلاب غیر معمم بودند. طلاب و جوانهای قم راه افتادند و به منزل آقای ناصر مکارم شیرازی و علمای دیگر هم رفتند و گفتند: چرا نشستهاید؟ به امام در روزنامه اطلاعات اهانت شدیدی شده و شما ساکت هستید! ما میگوییم چرا شما ساکتید؟ منزل آقای نوری همدانی جداً کارساز بود.
وقتی آقای نوری همدانی آمد و صحبت کرد و خوب هم صحبت کرد، جمعیت که از منزل آقای نوری برمیگشت، در میدان شهدا درگیری شروع شد. جمعیت شعار میداد: «درود بر خمینی». نیروهای شهربانی جمع شدند و درگیری شروع شد. در این درگیری بر اثر تیراندازی عدهای بر زمین افتادند و به شهادت رسیدند. شهادت شهدای 19 دی انگیزهای شد بر ادامه مبارزه، به همین خاطر با برگزاری مجالس ختم و فاتحه برای شهدای 19 دی مبارزه به شکلی دیگر ادامه پیدا کرد و این جلسات در قم و در شهرهای دیگر به نوعی ادامه یافت.
در سومین روز و هفتمین روز شهدای 19 دی در مسجد اعظم، مجلس ختم برگزار شد؛ البته رسمی نبود، اعلام شد مجلس ختم برقرار میشود. در آن روز همزمان در کاشان جلسهای بود که پیش از ظهر من
کتابدهه پنجاهصفحه 37
رفتم، آقای علی اکبر رضوانی صحبت کرد، مرحوم آقای بشارت صحبت کرد و آقای کلانتر هم صحبت کرد. سخنرانیهایشان موجود است. فردای آن روز مجلسی بود که من صحبت کردم و نوار آن هم موجود است، مراسم سخنرانی زیر گنبد هم در ارتباط با واقعه 19 دی و شهادت آقا مصطفی بود.
این مراسم خیلی بازتاب خوبی در کشور داشت؛ یعنی تمام افکار مردم داخل کشور متوجه آن موضوع شد. از آن روز قم مرکز افکار و حوادث شد. نوار سخنرانیها و تظاهراتی که در قم برپا میشد نوار شده و به سرعت در کشور پخش شد؛ چه تظاهراتی که در تشییع جنازهها و چه تجمعاتی که در مسجد اعظم برای شهادت آقا مصطفی برپا میشد.
کتابدهه پنجاهصفحه 38