فصل اول: خاطرات حجت الاسلام حسن حسن زاده کاشمری

دستگیری ها

‏چند مرحله گرفتار شدم‌. یکی سال 42 ـ 43 که در مشهد بودم‌؛ بعد سال ‏‎ ‎‏46 که در سمنان دو ـ سه ماهی بازداشت بودم‌؛ بعد 52 ـ 53 در تهران‌. ‏

‏انقلاب که اوج گرفت. در شهادت حاج آقا مصطفی خمینی دیگر ‏‎ ‎‏طاقت نیاوردم و هر جا که مردم دعوت می‌کردند، می‌رفتم‌. در ماه ‏‎ ‎‏رمضان که مرا گرفتند یک شب در تبریز بازداشت بودم و بعد به تهران ‏‎ ‎‏منتقل شدم‌. در تهران کتک و شکنجه نبود، بلکه فحاشی می‌کردند، ‏‎ ‎‏می‌گفتند: تو جزو اشرار با سابقه هستی‌، ولی شکنجه‌‌های قبلی نبود. ‏‎ ‎‏سرانجام در 22 بهمن 57 از زندان آزاد شدم‌؛ یعنی در‌های زندان را مردم ‏‎ ‎‏باز کردند. ‏

 

کتابدهه پنجاهصفحه 47