فصل اول: خاطرات حجت الاسلام حسن حسن زاده کاشمری

رفراندوم جمهوری اسلامی و غائله خلق بلوچ

‏بیش از 98 درصد مردم به جمهوری اسلامی رأی دادند. مردم مطیع امام ‏‎ ‎‏بودند و امام وقتی گفت من به جمهوری اسلامی ایران رأی می‌دهم‌، ‏‎ ‎‏مردم دیگر وظیفه‌شان را فهمیدند. عجیب است‌، امام نمی‌گفت واجب ‏‎ ‎

کتابدهه پنجاهصفحه 50
‏است و تکلیف نمی‌کرد برای مردم‌، گِرا می‌داد، به قول معروف خط ‏‎ ‎‏می‌داد. ‏

‏به ما خبر دادند بلوچ‌ها، خانواده فرماندار و شهردار آنجا را دستگیر ‏‎ ‎‏کرده‌اند. از مشهد یک سری نیرو برداشتیم و به زاهدان رفتیم‌. در آنجا ‏‎ ‎‏مستقر شدیم و بعد به ایرانشهر رفتیم‌. تلاش آنها این بود که درگیری ‏‎ ‎‏ایجاد کنند و رفراندوم جمهوری اسلامی را در دنیا بد منعکس بکنند و ‏‎ ‎‏اینکه رفراندوم جمهوری اسلامی همراه با خون‌ریزی باشد؛ چون این ‏‎ ‎‏موضوع را حس کردیم‌، من مسئول قضیه شدم و آقای شیخ حسن ‏‎ ‎‏لاهوتی (که در زندان با هم بودیم‌) این مسأله را به من واگذار کرد. از ‏‎ ‎‏تهران هم عده زیادی از بچه‌‌های کمیته آمده بودند. ‏

‏ما در ساختمان رادیو و تلویزیون که در 7 کیلومتری شهر بود مستقر ‏‎ ‎‏شدیم‌. به بچه‌‌ها گفتم‌: شما تا قبل از برگزاری رفراندوم دست به هیچ ‏‎ ‎‏عملی نزنید. در ایرانشهر تعدادی شیعه بودند چون از استقرار صندوق‌ها ‏‎ ‎‏در آنجا جلوگیری می‌کردند، اینها نمی‌توانستند رأی بدهند و خیلی ‏‎ ‎‏ناراحت بودند. ‏

‏اجمالا پس از رفراندوم و اعلام نتایج از رادیو معلوم شدمردم  2 / 98% ‏‎ ‎‏رأی‌ به جمهوری اسلامی داده‌اند، در این هنگام دستور تعقیب دادیم‌. ‏‎ ‎‏چهارراه‌ها را بستند و عناصر ضد انقلاب را دستگیر کردند. تقریبا امنیت ‏‎ ‎‏را در بلوچستان برقرار کردیم‌. حدودا تا یک ماه بعد هم من آنجا بودم تا ‏‎ ‎‏اینکه فتنه خلق بلوچ ـ که از کردستان الهام گرفته بودند و مسأله تجزیه ‏‎ ‎‏بلوچستان را مطرح می‌کردند ـ منتفی شد؛ بحمدالله همه عناصر ضد ‏‎ ‎‏انقلاب دستگیر و آیت‌الله صادق خلخالی آمد و محاکمه و مجازات‌ها ‏‎ ‎‏آغاز شد. ‏


کتابدهه پنجاهصفحه 51

‏ ‏

 

کتابدهه پنجاهصفحه 52