فصل دوم: خاطرات حجت الاسلام علی خاتمی

سلول شماره 20

‏چند روز بعد مرا به سلول دیگری که صد نفر دیگر هم آنجا بودند بردند. ‏‎ ‎‏فریدون احمدی‌، آقای حقیقی و تعدادی چپی در سلول شماره 20 بودند. ‏‎ ‎‏آیت‌الله خامنه‌ای هم در سلول شماره 22 بود ناراحتی معده داشت‌. ‏‎ ‎‏نگهبان را با آن لحن زیبایش «آقای نگهبان‌» صدا می‌کرد. نگهبان هم دارو ‏‎ ‎‏به ایشان می‌داد. یکی از آرزو‌های همه زندانیان این بود که نگهبان به آنها ‏‎ ‎

کتابدهه پنجاهصفحه 76
‏لطف کند و اجازه بدهد بند را طی بکشند. واقعا طی کشیدن سرقفلی ‏‎ ‎‏داشت‌. چون باعث می‌شد که هوایی بخوریم و جلوی سلول‌ها، صدایی ‏‎ ‎‏بشنویم‌. در این مدت چهار ماه و نیم ، ما را فقط یک‌ بار حمام بردند؛ آن‌ ‏‎ ‎‏هم خیلی با سرعت و به صورت سرپایی استحمام کردیم‌. ‏

 

کتابدهه پنجاهصفحه 77