فصل دوم: خاطرات حجت الاسلام علی خاتمی

اطلاع از مسائل بیرون زندان

‏یکی از مسائلی که ما در زندان از وقوع آن آگاه شدیم‌، فوت دکتر ‏‎ ‎‏شریعتی بود. تا قبل از آن ما هیچ مطلبی را که در بیرون رخ می‌داد ‏‎ ‎‏نمی‌فهمیدیم ولی آن اواخر اطلاعات ریز هم به ما می‌رسید. بعضی‌ها ‏‎ ‎‏ممکن بود اخبار را دریافت نکرده باشند که ما در راه حمام به آنها ‏‎ ‎‏می‌گفتیم‌. بعضی اوقات هم لو می‌رفتیم و پانزده روز انفرادی را تحمل ‏‎ ‎‏می‌کردیم‌. ‏

‏یک پاسبانی بود اهل خیابان هاشمی که من در مسجد سیدالشهدای ‏‎ ‎‏آن‌جا سالی ده روز منبر می‌رفتم، با او ارتباط برقرار کردم و اخبار مهم را ‏‎ ‎‏ازش می‌گرفتم‌. چند بار امتحان کردم‌، دیدم درست می‌گوید. از جمعیت ‏‎ ‎‏مسجد و سخنران و موضوع آن برایم خبر می‌آورد. ‏

‏با اطلاع یافتن از مرگ دکتر شریعتی مجلس یادبودی گرفتیم و با ‏‎ ‎‏خمیر خشک شده نان‌ها حلوا درست کردیم‌. البته چپی‌ها اصرارشان بر ‏‎ ‎‏این بود که یک دقیقه سکوت کنیم‌. آن را هم انجام دادیم‌. برگزاری آن ‏‎ ‎‏مجلس برای ما گران تمام شد به صورتی که تعدادی را بردند و زدند. ‏

‏در مجلسی که گرفتیم تعدادی از آقایان صحبت کردند حتی افرادی ‏‎ ‎‏که دکتر را قبول نداشتند با ما همنوایی کردند. ‏

‏خبر دیگری که موجی از نگرانی ایجاد کرد، فوت حاج آقا مصطفی ‏‎ ‎‏بود. خبر تشییع جنازه و آن صحبت کوتاه امام و کالبد شکافی‌... همه را ‏‎ ‎‏در زندان دریافت کردیم‌. ‏

 

کتابدهه پنجاهصفحه 85