فصل دوم: خاطرات حجت الاسلام علی خاتمی

محرم ماه پیروزی خون بر شمشیر

‏در اعلامیه محرم امام‏‎[1]‎‏  بعد از بسم الله الرحمن الرحیم این جمله آمده ‏‎ ‎‏بود: «محرم ماه پیروزی خون بر شمشیر» که این جمله به مردم خیلی ‏‎ ‎‏روحیه داد. ‏


کتابدهه پنجاهصفحه 89
‏در محرم سال 57 عده‌ای از علما هم که تا آن زمان در تظاهرات ‏‎ ‎‏شرکت نکرده بودند، به تظاهرات پیوستند. آیت‌الله واضعی‌، آیت‌الله نجفی ‏‎ ‎‏و آیت‌الله فقاهتی از آن جمله بودند. ‏

‏فرماندار نظامی زنجان فردی بود به نام تیمسار کمالی که به پیش ‏‎ ‎‏آیت‌الله نجفی رفته و گفته بود ما نمی‌خواهیم به فلانی (پدر من‌) آسیبی ‏‎ ‎‏برسد ولی چون پسرش شلوغ می‌کند، دودمانش را به باد می‌دهد. ‏

‏آیت الله نجفی هم من را خواست و گفت اگر شما بخواهید در دهه ‏‎ ‎‏اول محرم منبر بروید روز اول شما را می‌گیرند. بیا و برای دهه اول به ‏‎ ‎‏جای دیگر برو. من هم گفتم: تازه اگر بگیرند، برمی‌گردم سر جای اول‌. ‏‎ ‎‏ایشان گفت: از نظر شرعی درست نیست‌. بالاخره من در دهه اول محرم ‏‎ ‎‏به روستای پهری واقع در بیست کیلومتری زنجان رفتم و آنجا را به یک ‏‎ ‎‏کانون مبارزه تبدیل کردم‌. روز نهم محرم به زنجان برگشتم و سخنرانی ‏‎ ‎‏کردم‌. آشیخ حسن بیات هم قطعنامه را خواند. بزرگترین تظاهرات همان ‏‎ ‎‏روز بود و همه مردم آمده بودند. ‏

‏از شب یازدهم می‌خواستم در دروازه ارک منبر بروم‌. وقتی ‏‎ ‎‏می‌خواستم وارد مجلس شوم‌. دیدم مجلس طور دیگری است‌. اخوی‌ام ‏‎ ‎

کتابدهه پنجاهصفحه 90
‏خودش را به من رساند و گفت‌: آمده بودند دستگیرت کنند، من دست به ‏‎ ‎‏سرشان کردم‌. او همچنین گفت: دور مسجد نیرو گذاشتند. چون من قبلاً ‏‎ ‎‏با فرماندار نظامی توافق کرده بودم که دهه محرم را در شهر نباشم و ‏‎ ‎‏برخلاف توافق عمل شده بود، آمدند مرا بگیرند. ‏

‏با این حال من سخنرانی را شروع کردم‌. وسط سخنرانی‌، بچه‌‌ها برق ‏‎ ‎‏را قطع کردند و من از در دیگر مسجد به پشت بام همسایه رفتم و از ‏‎ ‎‏کوچه پشتی به وسیله یک نفت‌کش به ابهر رفتم‌. ‏

‏آنها هم رفته بودند و از پدرم بازجویی کرده بودند. پدرم هم گفته بود ‏‎ ‎‏همه در تظاهرات بودند، ایشان هم شرکت کرده بود. گفته بودند: نباید ‏‎ ‎‏سخنرانی می‌کرد. پدرم گفته بود: خب بروید بگیریدش‌، از من چه ‏‎ ‎‏می‌خواهید. ‏

 

کتابدهه پنجاهصفحه 91

  • 2.  پیام [به ملت مسلمان ایران در باره وظایف اقشار جامعه در آستانه ماه محرم]زمان: 1 آذر 1357 / 21 ذی الحجه 1398 مکان: پاریس، نوفل لوشاتو. موضوع: وظیفه اقشار  جامعه مناسبت: در آستانه ماه محرم مخاطب: ملت مسلمان ایران «بسم الله الرحمن الرحیم 21  ذی الحجه 1398 با حلول ماه محرم، ماه حماسه و شجاعت و فداکاری آغاز شد ماهی که خون  بر شمشیر پیروز شد، ماهی که قدرت حق، باطل را تا ابد محکوم و داغ باطل بر جبهه  ستمکاران و حکومت های شیطانی زد، ماهی که به نسل ها در طول تاریخ، راه پیروزی بر سرنیزه  را آموخت، ماهی که شکست ابرقدرت ها را در مقابل کلمه حق به ثبت رساند. ماهی که امام  مسلمین، راه مبارزه با ستمکاران تاریخ را به ما آموخت، راهی که باید مشت گره کرده  آزادیخواهان و استقلال طلبان و حق گویان بر تانک ها و مسلسل ها و جنود ابلیس غلبه کند و  کلمه حق، باطل را محو نماید. امام مسلمین به ما آموخت که در حالی که ستمگر زمان بر  مسلمین حکومت جائرانه می کند، در مقابل او اگرچه قوای شما ناهماهنگ باشد، بپاخیزید و  استنکار کنید و اگر کیان اسلام را در خطر دیدید، فداکاری کنید و خون نثار نمایید. امروز رژیم  شاه، حکومت جائرانه بر ملت مستضعف می کند و برخلاف شرع اسلام و خواست ملت ـ که  در سراسر ایران علیه او قیام نموده اند ـ مقام حکومت را اشغال نموده و مصالح عالیه مسلمین  و احکام اسلام را به نفع سلطه شیطانی خود و اربابان مفتخوارش به نابودی کشیده است. بر  عموم ملت بپا خاسته است که با تمام قدرت مخالفت خود را با شاه، گسترش و ادامه دهند و  او را از سلطه خطرناکش به زیر کشند.» (صحیفه امام، ج 5، ص75).