فصل دوم: خاطرات حجت الاسلام علی خاتمی

حمله به انبار اسلحه

‏آن روزی که پادگان به دست ما افتاد، یک زن توده‌ای بالای ماشینی رفته ‏‎ ‎‏و سخنرانی کرده بود. یک سرگردی به نام احمدی مردم را به انبار شماره ‏‎ ‎‏چهار راهنمایی کرده و جمعیت حمله‌ور ‌شده و تمام سلاح‌های انبار را ‏‎ ‎‏غارت کرده بودند. ‏

‏به دنبال این حرکت‌، ما یک اطلاعیه‌ای صادر و درخواست کردیم که ‏‎ ‎‏سلاح‌ها را برگردانند. بخشی از اسلحه‌‌ها را مردم به کمیته‌‌ها تحویل ‏‎ ‎‏دادند. ‏

 

کتابدهه پنجاهصفحه 100