فصل سوم: خاطرات حجت الاسلام محمدکاظم شکری

درگیری در چهار راه سیروس

‏برای بزرگداشت قضیه فیضیه، مجلسی در مسجد سید عزیزالله تهران ‏‎ ‎‏گرفته شد. پس از مجلس درگیری به وجود آمد و از چهار راه سیروس ‏‎ ‎‏تا مجیدیه ادامه پیدا کرد. ‏

‏در همین گیر و دار پدرم مورد ضرب و شتم قرار ‌گرفت و باتوم ‏‎ ‎‏محکمی به کمرش ‌خورد که تا چند روز خون از دهانش می‌آمد. پدرم ‏‎ ‎‏می‌گفت‌: من هم با پاره آجر به یکی از کماندو‌ها زدم‌.‏

 

کتابدهه پنجاهصفحه 111