فصل دوم: خاطرات مهدی فرهودی

ساخت نارنجک

‏حوالی سال 57 به اتفاق تعدادی از دوستانم به صورت پراکنده شروع به ‏‎ ‎‏ساختن نارنجک های دستی در خانه خودمان کردیم. تشکیلاتی به نام ‏‎ ‎‏امداد پزشکی و کمکهای اولیه تشکیل داده و دخترها و پسرهای دانشجو ‏‎ ‎‏را گرد آورده و آموزش می دادیم. البته همه اینها بهانه بود، چون قصدمان ‏‎ ‎‏ایجاد یک تشکل بود تا بتوانیم بچه هایی را که خانواده هایشان را ‏‎ ‎‏می شناسیم و مذهبی هستند گردِ هم آوریم. از جمله آن افراد آقای ‏‎ ‎

کتابخاطرات مبارزه و زندانصفحه 87
‏یوسف حضرتی بود که کارگر آهنگری بود و فرد دیگری به نام آقای ‏‎ ‎‏مجتبی آذرنوش‏‏ ( تکنسین بود و اکنون معاون وزیر بهداری است‏‎[1]‎‏) که در ‏‎ ‎‏ساخت نارنجک کمک می کردند. از افراد دیگر شهید محسن جهان آرا‏‏ ‏‎ ‎‏( برادر شهید محمد جهان آرا‏‏) بود که در رشته شیمی دانشگاه تهران‏‏ ‏‎ ‎‏مشغول به تحصیل بود. آقای محمدرضا موحدی کرمانی‏‏ که پدرش ‏‎ ‎‏بعدها نماینده مجلس شد هم دانشجوی دانشگاه تهران‏‏ و از دوستان ‏‎ ‎‏صمیمی من بود که سرپرستی کارهای فرهنگی و عملیاتی تشکیلات را ‏‎ ‎‏بر عهده گرفت. وی فردی با تقوا بود که همه مواد اولیه، مهمات و مواد ‏‎ ‎‏شیمیایی و... را خودش تهیه می کرد .‏

‏(اکنون مدتهاست که از او خبری ندارم.) من کاری به سازمان ‏‎ ‎‏مجاهدین نداشتم، چون ماهیت آنهایی که خیانتهایی کرده بودند برایم ‏‎ ‎‏آشکار شده بود. من به گروه منصورون وصل بودم و با آقای حسین ‏‎ ‎‏مظفرنژاد‏‏ - که از یاران صمیمی شهید محمدعلی رجایی‏‏ و شهید محمد ‏‎ ‎‏جواد باهنر و عضو هیأتمان بود و با آقای مصطفی خوشدل‏‏ هم دوست ‏‎ ‎‏بود (مصطفی بعدها در درگیریها شهید شد) - ارتباط داشتم.‏

‏بعدها برای اینکه بتوانیم روشهای مخفیانه را پیاده کنیم و تشکیلات ‏‎ ‎‏ساخت نارنجک را زیرزمینی کنیم، صورت آنها را می پوشاندیم؛ یعنی ‏‎ ‎‏زمانی که افراد برایِ ساخت نارنجک می آمدند همه صورتها پوشیده بود ‏‎ ‎‏و فقط چشمها بیرون بود.یعنی اگر احیاناً کسی شناسایی می شد زیر ‏‎ ‎‏شکنجه نتواند دوستان خود را لو دهد و یا برادرهایی را که با ما کار ‏‎ ‎‏می کردند معرفی کند. بعد از ساختن نارنجک ها آنها را در روزنامه ‏‎ ‎‏می پیچیدیم و در کارتن می گذاشتیم. کار به جایی رسید که تعداد ‏‎ ‎

کتابخاطرات مبارزه و زندانصفحه 88
‏نارنجک ها زیاد شد. ساخت نارنجک ها به این صورت بود که توسط سه ‏‎ ‎‏راهی های لوله آب، قالب ساخته بودیم و پوسته اش مانند همین ‏‎ ‎‏نارنجک های دستی بود که آنالیز فرمولش را آقای موحدی کرمانی‏‏ تهیه ‏‎ ‎‏کرده بود. ضریب تخریبش را در بیابانهای اطراف تهران‏‏ آزمایش کردیم و ‏‎ ‎‏محاسبات ریاضی اش را انجام دادیم و با چند تا از بچه های شیمی ‏‎ ‎‏فرمولش را تکمیل کردیم.‏

 

کتابخاطرات مبارزه و زندانصفحه 89

  • . در هنگام انجام مصاحبه.