فصل دوم: خاطرات مهدی فرهودی

تغییر تاکتیک مبارزه

‏زمانی که از زندان آزاد شدم وجداناً از اینکه نمی توانستم در راه بچه هایی ‏‎ ‎‏که شهید شده بودند گامی بردارم، در رنج بودم. چون اعتقاد قلبی ام این ‏‎ ‎‏بود که باید مبارزه کنم و لذا نمی توانستم آرام بنشینم و این برخلا ف ‏‎ ‎‏تعهدی بود که ساواک درباره امنیت کشور از من گرفته بود. به همین ‏‎ ‎‏خاطر تاکتیک و روش مبارزه ام را تغییر دادم، اما خودم را مسؤول ‏‎ ‎‏می دانستم که راه شهیدان را ادامه دهم.‏

‏بعضی از دوستانی که مغازه دار بودند، از اینکه به عنوان یک زندانی ‏‎ ‎‏سیاسی به مغازه شان بروم اکراه داشتند. اکنون هم بعضی از آنها هستند و ‏‎ ‎‏با هم ارتباط داریم.‏

 

کتابخاطرات مبارزه و زندانصفحه 85