فصل اول: خاطرات حمید حاجی عبدالوهاب

تشکیلا‏ت پاسا

‏دولت موقت تشکیل شده بود و محمد منتظری‏‏ خبر آورد که دولت ‏‎ ‎

کتابخاطرات مبارزه و زندانصفحه 52
‏موقت در صدد تشکیل یک گارد انقلابی است. اگر این گارد توسط آنها ‏‎ ‎‏شکل بگیرد می تواند خطری برای انقلاب باشد، آنان تفکراتشان ‏‎ ‎‏لیبرالیستی است و می توانند کار دست ما بدهند. محمد منتظری تلا ش و ‏‎ ‎‏پیگیری کرد و اداره گذرنامه فعلی را در شهرآرا‏‏ در دست گرفت و از من ‏‎ ‎‏و چند تن از دوستان دیگر ( بچه های فجر اسلام، طلبه های فیضیه که با ‏‎ ‎‏هم زندانی بودیم) دعوت کرد و تشکیلاتی تحت عنوان «پاسا» پاسداران ‏‎ ‎‏انقلاب اسلامی) را تشکیل داد. قسمتی در جمشیدیه شکل گرفت، ‏‎ ‎‏قسمتی دیگر را بچه های مجاهدین انقلاب تشکیل دادند. در نهایت در ‏‎ ‎‏اردیبهشت 1358 با ادغام همه ی مجموعه ها سپاه به شکل رسمی شکل ‏‎ ‎‏گرفت. در حقیقت می توان گفت که اینها گاردهای مسلحانه انقلاب ‏‎ ‎‏بودند که تفکرات اسلامی داشتند؛ مثلا آقای سید محمد غرضی‏‏ و آیت الله ‏‎ ‎‏موسوی اردبیلی‏‏ هر کدام گروههایی را که از قبل در اختیار داشتند جمع ‏‎ ‎‏کردند ... و گروه هایی چون مهدویون همه با هم جمع شدند و مجاهدین ‏‎ ‎‏انقلاب اسلا می را تشکیل دادند. جمعی از آنها در پادگان جمشیدیه ‏‎ ‎‏بودند که آقای غرضی و آقای موسوی اردبیلی آنها را مستقر کردند. آنها ‏‎ ‎‏به عنوان گارد انقلا ب بودند که محمد منتظری عنوان «پاسا» رویشان ‏‎ ‎‏گذاشته بود.‏

‏بعدها، ابوشریف‏‏ - از حزب الله - در پادگان ولی عصر(عج)‏‏ ‏‎ ‎‏تشکیلاتی راه‏‎ ‎‏انداخت که همه آنها به سپاه پیوستند. بچه های فجر اسلام،  ‏‎ ‎‏کنگرلو، ترکان ( اصغر ترکان) و برادرانش همه آمدند و در حقیقت بخش ‏‎ ‎‏مسلحانه آن تشکیلا ت را راه اندازی کردند. ما هم بخش عقیدتی - ‏‎ ‎‏سیاسی آن را راه اندازی کردیم. آن ایام بحث ما این بود که باید بچه ها را ‏‎ ‎‏با فکر و بینش اسلامی تربیت کنیم. صِرفِ آموزش نظامی ممکن است ‏‎ ‎

کتابخاطرات مبارزه و زندانصفحه 53
‏بعدها خطرناک شود. آنان باید بینش اسلامی داشته باشند تا بتوانند از ‏‎ ‎‏مکتب استفاده کنند.‏

 

کتابخاطرات مبارزه و زندانصفحه 54