فصل اول: خاطرات حمید حاجی عبدالوهاب

نحوه تشکیل کمیته و سپاه

‏در مدرسه رفاه‏‏ نتیجه گیری شد بدون داشتن هسته های دفاعی نمیتوان ‏‎ ‎‏مملکت را اداره کرد و باید به سرعت هسته های دفاع از انقلاب و گارد ‏‎ ‎‏انقلاب شکل بگیرد. در وهله اول کمیته ها شکل گرفت. در محله ما ‏‎ ‎

کتابخاطرات مبارزه و زندانصفحه 51
‏[علاوه بر افراد انقلابی] تیپ های قاچاقچی که متحول شده بودند، ‏‎ ‎‏بعضی هایشان کلا نتری را هم آزاد کرده بودند، با تشکیل کمیته، این افراد ‏‎ ‎‏کمیته چی شدند. اسلحه به دست گرفتند و نگهبانی دادند. پس از تشکیل ‏‎ ‎‏کمیته، موضوع تشکیل سپاه هم مطرح شد. کمیته ها عمدتاً جنبه شهری ‏‎ ‎‏کار را به عهده داشتند و آرام آرام بحث سازماندهی کمیته ها، گزینش ‏‎ ‎‏اعضا و این گونه مسائل پیش آمد. در این میان سپاه به سرعت شکل ‏‎ ‎‏گرفت. ترکیب سپاه به جهت نیروهای کیفی خیلی بالاتر بود. من به ‏‎ ‎‏همراه محمد منتظری‏‏ «پاسا» را راه انداخته بودیم که با تشکیل سپاه از آن ‏‎ ‎‏جا به سپاه آمدیم ودر پادگان سعدآباد مرکز آموزشی راه انداختیم و از ‏‎ ‎‏مؤسسین سپاه محسوب می شدیم. ولی من این روحیه را نداشتم که ‏‎ ‎‏خودم را مطرح کنم. بیشتر به بحثهای اعتقادی، فرهنگی و ... علاقه مند ‏‎ ‎‏بودم. به همین دلیل در پادگان امام علی (ع) کلاسهای آموزشی، عقیدتی، ‏‎ ‎‏سیاسی راه انداختم. با افرادی چون‏‏ ‏‏شهید بهشتی،‏‏ ‏‏شهید باهنر‏‏ ‏‏و‏‏ جلال الدین‏‏ ‏‎ ‎‏فارسی‏‏ و چند نفر دیگر جلساتی برگزار کردم و ضرورت کادرسازی را ‏‎ ‎‏با آنها در میان گذاشتم؛ گفتم که باید یک سری بچه های خوب و مستعد ‏‎ ‎‏را انتخاب کرده، آنها را آموزش دهیم که بتوانند برای آینده مملکت مؤثر ‏‎ ‎‏باشند. اگر این کار انجام نشود، دچار مشکل خواهیم شد. به این ترتیب، ‏‎ ‎‏طرح تربیت مربی‏‏ را ارائه کردم. با عده ای از برادران دوره های آموزشی ‏‎ ‎‏هفت ماهه را طراحی و تحت عنوان دوره تربیت مربی، کار را از پادگان ‏‎ ‎‏امام علی (ع) آغاز کردیم.‏

 

کتابخاطرات مبارزه و زندانصفحه 52