بخش دوم: شرح حال خاندان ما

شرح حال مادرمان

‏ ‏

‏در امر نسب نامه که افراد مغرض و دشمن به نحوی با دروغ تمام وارونه تشریح کرده اند و‏‎ ‎‏یا افراد مصلح و صالح و دوست که دوستانه کتاب و نشریه نوشته اند اشتباهاتی داشته و‏‎ ‎‏ندانسته نوشته اند و برای تشریح موارد ناچار هستم مطالب را توضیح دهم: مرحوم هاجر‏‎ ‎‏آغا خانم دختر مرحوم آقا میرزا احمد مجتهد خمینی المسکن خوانساری الاصل نوه‏‎ ‎‏مرحوم حاج ملا حسین معروف خوانساری حدود سالهای 1300 قمری شاید مختصری‏‎ ‎‏جلوتر یا عقبتر با مرحوم آقا مصطفی در خمین ازدواج کردند. آنچه مسلم است مرحومه‏‎ ‎‏هاجر آغا خانم اولین اولاد خود را در تاریخ جمعه 18 جمادی الثانی هزار و سیصد و پنج‏‎ ‎‏قمری به دنیای دنی تسلیم کردند و ازدواج با مرحوم آقا مصطفی حدود دو سال قبل یا‏‎ ‎‏زودتر بوده و با شوهرش به نجف اشرف می روند. برای نگارنده (پسندیده) محرز نیست‏‎ ‎‏که دختر اولی مرحومه هاجر آغا خانم (مولوده آغا خانم) در تاریخی که نگاشتم در‏‎ ‎‏خمین و عمارت موجود فعلی متولد شده است یا در نجف متولد گردیده و سایرین در‏‎ ‎‏خمین (عمارت خریداری مرحوم سید احمد هندی و موجود فعلی منتهی با تغییر‏‎ ‎‏ساختمان) متولد شدند. امام خمینی در تقسیم ارث، مالک قسمتی از این ساختمان‏‎ ‎‏شدند و به زوجه نگارنده همدم خانم هندی فروختند و در قم عمارت جنب یخچال‏‎ ‎‏قاضی را خریدند.‏

‏مرحومه هاجر آغا خانم دارای سه دختر و سه پسر بود به ترتیب سن و سال عبارتند‏‎ ‎‏از: 1. مولود آغا خانم 2. فاطمه خانم 3. آقازاده خانم (آغازاده خانم) ایشان از نگارنده و‏‎ ‎‏مرحوم آقا نورالدین کوچکتر بودند 4. آقا مرتضی (که خودم هستم) 5. آقا نورالدین‏‎ ‎‏6. روح الله حضرت امام خمینی. مادر مرحومۀ ما شاید در حدود کمتر از بیست سالگی‏‎ ‎‏شوهر داشت و در جوانی، شوهرشان مرحوم آقا مصطفی شهید شد. ایشان مدتی در‏‎ ‎‏خدمت شوهر ـ  و شاید دختر بزرگ یعنی اولین اولاد به نام مولود آغا خانم ـ در نجف بود‏‎ ‎‏و بعد که به خمین آمد به خانه داری و تربیت شش اولاد و شوهرداری پرداخت و بعد‏‎ ‎‏پدرشان فوت شد ولی اعمام و برادرها و خواهرها همه حیات داشتند. بعضی در‏‎ ‎‏خوانسار و ملایر و جمعی در خمین بودند و عموماً اهل علم و فقه و اصول بودند و در‏‎ ‎

کتابخاطرات آیت الله پسندیدهصفحه 61
‏نجف تحصیل کرده بودند.‏

‎ ‎

کتابخاطرات آیت الله پسندیدهصفحه 62