بخش دوم: شرح حال خاندان ما

خطر راهزنان و اشرار در منطقه و پناه گرفتن مردم نزد علما

‏ ‏

‏در قدیم الایام شاه مردگی و مرگ شاه آثار بسیار شومی داشت. با انتشار خبر کشته شدن‏‎ ‎‏ناصرالدین شاه از بَربُرود و جاپلق و قره کهریز و زلقی و سایر طوایف حسب المعمول‏‎ ‎‏شاه مردگی به اطراف سرازیر شدند و سیل غارتگری و دزدی در شهرها و بخشها حتی‏‎ ‎‏مرکز و شرق و غرب، همدان، اصفهان و گردنه ها استمرار داشت. در آن سالها و ایام،‏‎ ‎‏ناامنی و چپاول و دزدی و یاغیگری در نقاط مختلف ایران شایع بود و در بعضی مناطق‏‎ ‎‏بیشتر مشاهده می شد. و در خمین که در همسایگی بَربُرود و جاپلق و الیگودرز بود و‏‎ ‎‏الیگودرز جزو بروجرد و خرم آباد محسوب می شد از ناامنی بیشتری برخوردار بود و‏‎ ‎‏ایلات بربرود مخصوصاً زلقی ها و دهکده مهم قره کهریزی ها و سایر دهات و خمین‏‎ ‎‏دارای خوانین یاغی و خودسر و نیز رسماً دزد و گردنه رو بودند و در شهرها و دهات‏‎ ‎‏مجاور و بالاختصاص در کوهها و گردنه ها سنگربندی داشتند و قافله ها و مسافران را‏‎ ‎‏لخت و مال التجاره و وسایل مسافرت و حتی اسب و قاطر و الاغ و یابوهای مردم را به‏‎ ‎‏غارت می بردند. خرید و فروش اسلحه و تفنگ حتی تفنگهای غیرشکاری ته پر، سرپر و‏‎ ‎‏هفت تیر، ده تیر و موزر یک تیر ورشوی و تفنگهای مختلف فشنگ سربی و فشنگ غیر‏‎ ‎‏سربی متعارف بود. اشرار برای شرارت و سوء استفاده و اشخاص دیگر برای محافظت‏‎ ‎‏خانه و کاشانه و خود و اتباع خود در حضر و سفر مجبور بودند تفنگ و تفنگچی داشته‏‎ ‎‏باشند تا از دست دزدان و یاغیان در امان باشند تجهیزات دولت ناچیز و در بعضی جاها‏‎ ‎‏منحصر بود به قره سوران. حفظ بازارها و شهرها به عهده گزمه و داروغه بود و مردم برای‏‎ ‎‏اینکه خود را به مجتهدین و علمای محلی وابسته نموده و بستگی پیدا کنند و در خدمت‏‎ ‎‏علما باشند خود با اسلحه مجاناً و با التماس به نوکری علما مباهات می کردند تا از شر‏‎ ‎

کتابخاطرات آیت الله پسندیدهصفحه 76
‏محفوظ بمانند و نیز حکام و والیها و قره سورانها‏‎[1]‎‏ نیز از جهت بستگی آنها به علما‏‎ ‎‏نتوانند به آنها تجاوز کنند علما نیز آنها را پذیرا می شدند از این جهت سید مصطفی هم‏‎ ‎‏عده ای از سواران و تفنگداران وابسته به خود را داشت.‏

‏راهزنان این اسلحه ها را با قیمت مناسب تهیه می کردند. تفنگهای آنها از نوع تفنگ‏‎ ‎‏ته پر سربی و سرپر گلوله ای یا غیر گلوله ای شکاری آهو یا پرنده بود. هفت تیر ده تیر و‏‎ ‎‏احیاناً تفنگ با فشنگ ورشوی نیز حداکثر ده تومان و کمتر بود. علما و رجال در مقابل‏‎ ‎‏اشرار و یاغی ها و دزدها مجبور بودند مسلح باشند و سنگر داشته باشند و برج و بارو‏‎[2]‎‏ و‏‎ ‎‏دروازه و دروازه بان و گزمه (محافظ شبانه بازار) تهیه کنند و حکومت ها، فراش ها و‏‎ ‎‏فراش باشی و قره سوران (محافظ طرق و شوارع) تهیه می کردند در آن زمان باز نظام و‏‎ ‎‏سرباز و ـ انتظامات تحت نظام درنیامده بود و مالیاتها استقرار نداشت اکثر یا تمام رعایا‏‎ ‎‏مالیات نمی دادند یا حکام نمی گرفتند. مردم اعم از کسبه و تجار و مالکین جزء ناچار‏‎ ‎‏بودند تفنگ خریداری نمایند و چون قدرت حفظ خود و خانه و دارایی خود را نداشتند‏‎ ‎‏(سلاح داشتند ولی در مقابل اعیان و رجال معروف قادر به مقاومت نبودند) نزد علمای‏‎ ‎‏وقت می رفتند و نوکر مسلح عالم مجتهد می شدند و افتخار هم می کردند. در آن زمان‏‎ ‎‏مرحوم آقا مصطفی در راس علمای محل بودند و مرحوم آخوند ملا محمد جواد، اکبر‏‎ ‎‏علمای محل و عموی بزرگتر مرحومه هاجر آغا خانم زوجه مرحوم آقا مصطفی نیز‏‎ ‎‏دارای تفنگچی و سوار و سر طویله و نوکرهای زیاد و مجهز بودند چون بسیار ورزیده و‏‎ ‎‏لایق و با فطانت به سازگاری و محافظه کاری عمل می کردند تقدم ظاهری و سنی داشتند‏‎ ‎‏ولی مرحوم آقا مصطفی طور دیگری بوده و مردم اطراف وی حلقه می زدند حتی شنیدم‏‎ ‎‏شبها چند جا محل خواب خود را پشت بامها قرار می دادند که اگر اشرار مسلط شدند یا‏‎ ‎‏مخفیانه آمدند محل خواب را نشناسند و این امور جلوگیری از زورگویان باعث دشمنی‏‎ ‎‏یا حسادت بدخواهان شده بود.‏

‎ ‎

کتابخاطرات آیت الله پسندیدهصفحه 77

  •  قره سوران نیروی مسلح حکومتی بود که حفاظت از راهها را بر عهده داشت و امروزه به آن ژاندارمری می گویند.
  • . در آن تواریخ تمام یا اکثر نقاط شهرها و ولایات و دهات ایران دارای قلعه ها و سنگرها و برجهای بلند و بارو دیوار بلندی برای جنگ و دفاع بوده است در برجها و باروها سوراخهای مورب (کج) برای تیراندازی بود و طوری ساخته می شد که اگر از خارج به آن سوراخها تیر و تفنگ می انداختند به کسی که در سنگر بود اصابت نمی کرد.